فروپاشی جمعیتی در سیستان/ وقتی مهاجرت اجباری میشود+فیلم

به گزارش خبرگزاری تسنیم از زابل، رئیس دانشگاه علوم پزشکی زابل در گفتوگویی بیسابقه، از وضعیت بحرانی این منطقه در ابعاد جمعیتی، بهداشتی و درمانی پرده برداشت. وی با انتقاد از عدم توجه کافی به تفاوتهای بنیادین مناطق محروم، کاهش نرخ موالید و عدم ماندگاری نیروی متخصص را “فاجعه” خواند و خواستار بازنگری در سیاستگذاریهای کلان کشور شد.
منطقه سیستان شامل پنج شهرستان زابل، زهک، هامون، هیرمند و نیمروز واقع در شمالیترین نقطه استان سیستان و بلوچستان، سرزمینی است که در گذشته بهواسطه رودخانه هیرمند و تالاب هامون، قلب تپنده شرق ایران بود و امروز در آستانه خالیشدن از سکنه است. سالهاست بحران خشکسالی و ریزگرد، گریبان این منطقه را گرفته؛ اما آنچه امروز سیستان را به لبه یک بحران انسانی تمامعیار رسانده، نه فقط بادهای ۱۲۰ روزه که چشمها را میسوزاند، بلکه نابودی معیشت، بیآبی مزمن، بیکاری گسترده و مهاجرت خاموشیست که روستا به روستا پیش میرود.
مهاجرت دیگر انتخاب نیست؛ اجبار است!
در طول سالهای اخیر، بهویژه با تشدید طوفانهای گردوخاک، دهها روستای شهرستانهای هیرمند و زهک تقریباً خالی از سکنه شدهاند. اهالی میگویند تاب ماندن ندارند؛ نه کشاورزی باقی مانده، نه دامداری، و نه حتی رمق زندگی روزمره. «آب نیست»، سادهترین و تلخترین پاسخیست که در هر کوچه و مزرعه متروک شنیده میشود.
مهاجرت، دیگر انتخاب نیست؛ اجبار است. آمارهای رسمی میگویند بیش از ۵۰ درصد زمینهای کشاورزی در سیستان از مدار تولید خارج شدهاند. منابع محلی اما آمارهای غیررسمیتری دارند: «از هر ۱۰ خانواده در روستا، ششتا کوچ کردهاند؛ بقیه هم یا در نوبت رفتناند یا منتظرند که شاید این خاک روزی نفس بکشد.»
طوفانهای گردوغبار همزمان با خشکی هیرمند، وضعیت را بحرانیتر کردهاند. روزهایی هست که دید افقی به کمتر از ۱۰۰ متر میرسد. به گفته مسئولان درمانی، تنها در چند روز گذشته بیش از ۱۵۰۰ نفر با علائم چشمی، تنفسی و قلبی به مراکز درمانی شمال استان مراجعه کردهاند. مدارس و ادارات تعطیل میشوند، اما زندگی تعطیلبردار نیست.
نرخ بیکاری در سیستان از مرزهای بحرانی عبور کرده است
وضعیت اقتصادی نیز وخیمتر از هر زمان دیگریست. نرخ بیکاری در سیستان از مرزهای بحرانی عبور کرده و درآمد خانوارها به شدت کاهش یافته. بسیاری از خانوادهها دیگر یارانه را تنها منبع رسمی درآمد خود میدانند. وقتی نان نباشد، خانه هم دیگر معنا ندارد.
در این میان، برخی کارشناسان هشدار دادهاند که ادامه این روند، ممکن است به یک «تخلیه جمعیتی کامل» در منطقه دامن بزند. برخی روستاها دیگر نشانی از زندگی ندارند. اگر برای معضل آب، حقآبه هیرمند و مقابله با گردوغبار فکری نشود، آنچه امروز «مهاجرت» نام دارد، فردا به «فروپاشی زیستی» بدل خواهد شد.
فاجعه کاهش شدید نرخ موالید در سیستان
حسین شهدادی رئیس دانشگاه علوم پزشکی زابل در گفتوگو با تسنیم وضعیت کنونی منطقه سیستان را با “پیچیدگیهایی به مراتب بیشتر از بلوچستان” توصیف کرد و اظهار داشت: اگر ما میخواهیم پزشک را در این منطقه نگه داریم باید بین زابل و چابهار تفاوت قائل شویم؛ پزشکی که در زابل خدمت میکند باید با شرایط ویژهای دیده شود و حتی کارانه او دو ماه زودتر پرداخت شود. به طور مثال شرایط پرواز را در نظر بگیرید؛ بسیاری از پروازهای زابل به ویژه در این ایام سال به دلیل طوفان گرد و خاک لغو میشود و پزشکی که میخواهد برای خدمت به شهرستان هیرمند برود باید با پرواز به زاهدان بیاید و از زاهدان با خودرو به زابل و سپس به هیرمند برود.
رئیس دانشگاه علوم پزشکی زابل به معضل کاهش نرخ موالید در منطقه سیستان اشاره کرد و گفت: در تمام مراکز بهداشتی و درمانی و خانههای بهداشت که رفتم، اولین سوالی که میپرسم نرخ موالید است؛ متاسفانه باید بگویم در این زمینه یک فاجعه در حال وقوع است.
وی با مقایسه وضعیت فعلی سیستان در زمینه نرخ موالید با دوران تحصیل خود در مقطع راهنمایی، خاطرهای تلخ بازگو کرد و گفت: زمانی که من دوره راهنمایی در یکی از روستاهای سیستان درس میخواندم، مدرسه آنقدر شلوغ بود که فقط کلاس اول راهنمایی ما سه کلاس و هر کلاس حدود ۴۰ نفر دانشآموز داشت اما امروز وقتی وضعیت برخی مراکز بهداشتی و درمانی را میبینم یک روز درمیان فعال هستند و البته این موضوع به دلیل نبود نیرو نیست بلکه به واسطه بعد جمعیت است.
جمعیت سیستان با دو سال قبل قابل قیاس نیست!
شهدادی با انتقاد از سیستم تخصیص نیرو و بودجه بر اساس شاخصهای جمعیتی، عنوان کرد: این سیستم به زیان مناطق محرومی چون زابل عمل میکند. در حال حاضر اگر داشبورد وزارت بهداشت را بررسی کنید متوجه میشوید بودجهای که به چابهار اختصاص پیدا کرده از بودجه ما در دانشگاه علوم پزشکی زابل بیشتر است و این موضوع به این دلیل نیست که ما تلاش نکردیم این بودجه را جذب کنیم، بلکه به علت نرخ موالید پایین ما است و به عبارتی اعتبارات بر اساس نرخ موالید تخصیص پیدا میکند. اگر شما جمعیت زابل را از دو سال قبل تاکنون مقایسه کنید شاهد کاهش جمعیتی قابل توجهی خواهید بود.
رئیس دانشگاه علوم پزشکی زابل با اشاره به تعطیلی برخی مراکز درمانی روستایی به دلیل کمبود جمعیت و عدم تخصیص بهورز، تصریح کرد: اخیراً به خانه بهداشت یکی از نقاط روستایی زابل(لچوی) سرکشی داشتم که در آنجا اعلام شد این مرکز بهداشتی و درمانی بهورز ندارد؛ موضوع را بررسی کردم مشخص شد جمعیت کاهش پیدا کرده و به همین دلیل بعد از بازنشست شدن بهورز مرکز، سازمان امور استخدامی مجوز استخدام بهورز جدید نمیدهد.
وی تصریح کرد: اخیراً در گفتوگو با وزیر بهداشت تاکید کردم زمانی که تشویقی که برای پزشکی که در زاهدان خدمت میکند که پروازهای روتین و آب و هوای بهتری از زابل دارد، با پزشکی که در زابل خدمت میکند یکسان در نظر گرفته شده، چرا پزشک با این شرایط گرد و خاک و گرما باید در این منطقه خدمت کند!؟
شهدادی به مشکلات مالی و عدم پرداخت مطالبات بیمهای اشاره و اظهار داشت: اگر بیمهها بتوانند زودتر پول ما را پرداخت کنند، شرایط بهتر میشود. باور کنید بیمه نیروهای مسلح حدود ۸ تا ۹ ماه است که به ما پولی پرداخت نکرده است.
رئیس دانشگاه علوم پزشکی زابل بیان کرد: بسیاری از پروژههای عمرانی ما در حال حاضر به دلیل کاهش شدید جمعیت روستاها تعطیل شدهاند. امروز در برخی روستاهای زابل بین ۳ تا ۵ خانوار سکونت دارند و شیوهنامهها اجازه ادامه پروژه عمرانی را نمیدهد.
سیستان نیازمند حمایت ویژه در سطح ملی
وی تاکید کرد: وقتی اعلام میشود از منطقه محرومی مثل زابل حمایت میکنیم، سوال ما از وزیر کشور، وزیر بهداشت و رئیس جمهور این است که چه تفاوتی میان شهری مثل زابل با مشکلات زیست محیطی و شرایط خا با شهری مثل زاهدان که مرکز استان با شرایطی بسیار بهتر است، دیده شده است؟ مسلماً وقتی چنین فشارهایی وجود داشته باشد، بیمارستان ما در زابل رشدی نخواهد داشت. بعد از مدتها ما تازه موفق شدیم با کمک سازمان برنامه و بودجه استان برای مقاومسازی بیمارستان زابل فاضلاب آن را درست کنیم که پیش از این از بین رفته بوده است. زمین بیمارستان امیرالمونین(ع) زابل ورثهای است و برای آن حکم تخلیه اخذ شده است.
شهدادی گفت: سالانه بین ۵۰ تا ۶۰ نفر فارغالتحصیل بومی پرستاری در دانشگاه علوم پزشکی زابل داریم اما هیچ یک از آنها تمایل خدمت در سیستان را ندارند و به فکر مهاجرت از منطقه هستند. پزشک بومی ما بیش از همه تقاضای انتقال دارد. باید برای ساماندهی این شرایط تدابیر ویژهای در سطح ملی اندیشیده شود.
سیستان امروز نه در پی شعار، که تشنه اقدام است. تشنه دیپلماسی مؤثر برای احیای حقآبه، تشنه برنامهریزی پایدار برای تثبیت کانونهای ریزگرد و معیشت جایگزین و تشنه توجه صادقانه برای ماندگاری مردم در سرزمین مادریشان. این خاک، هنوز ظرفیت زیستن دارد؛ اما نه با چشمهای بسته و وعدههای دوردست.
انتهای پیام/