خبرگزاری میزاندسته بندی: بین‌الملل- جهان ، آمریکا و اروپا

سیاست خارجی ترامپ؛ دکترین آشفته و غیرمتعارف

سیاست خارجی ترامپ؛ دکترین آشفته و غیرمتعارف

آشفتگی و نامتعارف بودن از ویژگی‌های اصلی سیاست خارجی ترامپ هستند که در ۲ دولت وی این روند جریان داشته است.

خبرگزاری میزان

دونالد ترامپ در دوره اول ریاست‌جمهوری، انزجار خود را از وزارت خارجه این کشور پنهان نکرد و آن را به عنوان «دیپ‎استیت» (دولت پنهان) رد کرد، عنوانی که نشان می‌دهد گروهی از دیپلمات‌ها اهداف سیاست خارجی او را زیر سوال می‌برند.

در دوره جدید، ترامپ ممکن است راه‌حلی داشته باشد و به مجموعه‌ای از فرستادگان ویژه اختیار دهد و مسئولیت‌های اصلی را به آنها محول کند.

دومین دوره ریاست‎جمهوری دونالد ترامپ همچنان هنجار‌های دیپلماتیک سنتی و چارچوب‌های روابط بین‎الملل را به چالش می‌کشد.

دکترین «اول آمریکا» در هسته سیاست خارجی آمریکا باقی می‌ماند و تصمیم‌های مربوط به اتحادها، تجارت و تعهد‌های امنیتی را شکل می‌دهد؛ با این حال، اجرای آن با غیرقابل پیش‎بینی بودن، دیپلماسی غیرمتعارف، و تغییرهای ناگهانی مشخص شده است که متحدان و مخالفان را در تلاش برای سازگاری قرار داده است.

دکترین غیر قابل پیش‎بینی

ویژگی بارز سیاست خارجی ترامپ ماهیت نامنظم آن بوده است؛ در حالی که دولت او تعهد آشکاری به حفاظت از منافع آمریکا دارد، روش‌های به کار رفته اغلب با خرد مرسوم دیپلماتیک مخالفت می‌کند.

تغییر سریع مواضع سیاسی، اظهارات به ظاهر متناقض کاخ سفید و مقام‌های کلیدی و استفاده از رسانه‌های اجتماعی به‎عنوان ابزار ارتباطی اولیه، به سردرگمی در جامعه بین‌المللی کمک کرده است.

دولت دوم ترامپ و تغییر شکل اتحاد‌ها و نهاد‌ها

دور دوم ترامپ شاهد شتاب بدبینی دولت او نسبت به نهاد‌های چندجانبه مانند ناتو، سازمان ملل و سازمان تجارت جهانی است.

دولت او درخواست‌ها را برای افزایش هزینه‌های دفاعی از طراف متحدان ناتو دو چندان کرده و تهدید کرده است که در صورت عدم اجرای تعهد‌ها، از این پیمان خارج می‌شود.

این امر باعث ایجاد شکاف در ائتلاف ناتو شده است و برخی از کشور‌های اروپایی به دنبال خودمختاری بیشتر در مسائل امنیتی هستند.

قرارداد‌های تجاری نیز با نظارت مداوم مواجه شده‌اند؛ دولت ترامپ همچنان بر مذاکره مجدد در مورد قرارداد‌های تجاری به نفع آمریکا متمرکز است و روابط با شرکای کلیدی مانند اتحادیه اروپا و ژاپن را تحت فشار قرار می‌دهد.

روابط آمریکا و چین با جنگ‌های تجاری دوره‌ای، اختلاف‌های دیپلماتیک و مانور‌های ژئوپلیتیکی که باعث بی‌ثباتی بیشتر اقتصاد جهانی می‌شود، همچنان متزلزل است.

خاورمیانه، آسیا و اقیانوسیه؛ سیگنال‌های متضاد ترامپ

در خاورمیانه، رویکرد ترامپ ترکیبی از بازدارندگی نظامی، دیپلماسی معاملاتی و تعامل انتخابی است.

در آسیا و اقیانوسیه، رویکرد ترامپ به چین ترکیبی از تقابل اقتصادی و تشدید امنیتی بوده است، موضع ناسازگار دولت در قبال تایوان، تغییر لفاظی در مذاکرات تجاری و فشار بر متحدان منطقه‌ای مانند کره جنوبی و ژاپن منجر به عدم اطمینان در مورد تعهد‌های آمریکا در منطقه شده است.

برای دیپلمات‌ها و متخصصان امور بین‌الملل، دوره دوم ترامپ چالش‌های مهمی در مدیریت روابط دوجانبه و چندجانبه دارد؛ غیرقابل پیش‎بینی بودن سیاست آمریکا مستلزم آینده‎نگری استراتژیک در تعامل است.

پیش‎بینی‌پذیری سنتی سیاست خارجی آمریکا جای خود را به رویکردی مبادله‌ای و بی‎ثبات‌تر داده است؛ برای دیپلمات‌ها، انطباق با این دوره جدید مستلزم ناوبری دقیق، مشارکت‌های منطقه‌ای عمیق‌تر و توانایی مدیریت عدم قطعیت به گونه‌ای است که از منافع ملی و بین‌المللی محافظت کند.

 انتهای پیام/ 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اخبار مشابه

دکمه بازگشت به بالا