روایت حمیدنوری از پیام شهید رئیسی در سوئد/ لحظه شهادت رئیسی
به گزارش خبرگزاری تسنیم از قزوین، در گستره پیچیده و پرچالش مسائل قضایی و حقوق بشری، گاهی اوقات داستان‌هایی فراتر از پرونده‌های رسمی و مستندات قانونی قرار می‌گیرند؛ داستان‌هایی که روح انسان، مقاومت در برابر ظلم و تلاش برای عدالت را به تصویر می‌کشند. یکی از این روایت‌های زنده، داستان زندگی و مبارزه حمید نوری است؛ مردی که سال‌ها در میانه تقاطع سیاست، حقوق و انسانیت ایستاده و با وجود سختی‌های فراوان، از امید و ایمان خود دست نکشیده است.
حمید نوری، زندانی که سال‌هاست در کشور سوئد و در شرایط سخت زندان دست و پنجه نرم کرده، نه تنها یک چهره حقوقی بلکه نمادی از مقاومت در برابر ظلم و مبارزه برای حقیقت است. اما آنچه این روایت را متفاوت و مهم‌تر می‌کند، ارتباط تنگاتنگ او با یکی از چهره‌های برجسته تاریخ معاصر ایران است؛ شهید آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی. شهیدی که در طول سال‌های عمر پر بار خود، نه فقط به عنوان یک مجری عدالت بلکه به عنوان یک انسان مؤمن، متعهد و پایدار در مسیر تحقق حقوق مردم شناخته شد.
در آستانه سالگرد پرواز اردیبهشت، حمید نوری دعوت ما برای گفت‌وگو با موضوع شهید رئیسی را پذیرفت. ما این مصاحبه را فرصتی بی‌نظیر دانستیم تا از زبان خود حمید نوری، ابعاد جدیدی از نقش شهید رئیسی را در فرآیند پیگیری آزادی او بشنویم؛ مردی که از آغازین روزهای مبارزه تا آخرین لحظات زندگی‌اش، دغدغه عدالت و حمایت از مظلومان را در سر داشت.
از دیدگاه حمید نوری، شهید رئیسی نه تنها یک مدیر و قاضی عدالت‌طلب بود، بلکه انسانی بود با قلبی بزرگ و روحی مهربان که در شرایط دشوار، چراغ راه امید بسیاری شد.
گفت‌وگوی پیش رو، علاوه بر بازگو کردن خاطرات تلخ و شیرین از دوران زندان و پیگیری‌های حقوقی، تصویری از یک رابطه انسانی و مخلصانه را نیز ارائه می‌دهد؛ رابطه‌ای که در دل سخت‌ترین شرایط شکل گرفت و بر پایه احترام، ایمان و صداقت بنا شده بود.
این گفت‌وگو فراتر از تشریح یک پرونده قضایی است؛ داستانی است درباره امید، مقاومت، و نیرویی که از باور به حق و عدالت سرچشمه می‌گیرد. در این مصاحبه، حمید نوری روایت می‌کند چگونه شهید رئیسی با پیگیری‌های مستمر و حمایت‌های بی‌دریغ خود، نه تنها راه آزادی او را هموار ساخت، بلکه با الگو بودن در رفتار و منش خود، مشوق و قوت قلبی برای او بود.
این روایت‌ها، بازتابی است از چهره‌ای کمتر دیده شده از شهید رئیسی؛ انسانی که فراتر از سیاست، با تمام وجود به عدالت باور داشت و آن را برای همه، حتی در شرایط سخت و ناامیدکننده، دنبال می‌کرد. امید است این گفت‌وگو، علاوه بر روشنگری درباره یک پرونده مهم حقوقی، یادآور آن باشد که عدالت بدون انسانیت و ایمان، نمی‌تواند به حقیقت نزدیک شود. و اینکه در مسیر سخت عدالت‌خواهی، همراهی یک انسان متعهد می‌تواند چراغ راهی باشد برای عبور از تاریکی‌ها.
تسنیم: آقای نوری، شما در دوران بازداشت در سوئد شرایط بسیار سختی را پشت سرگذاشتید. می‌خواهیم بدانیم نخستین‌بار چگونه متوجه شدید که آیت‌الله رئیسی پیگیر پرونده شما شده‌اند؟
بله، دوران سخت و طاقت‌فرسایی بود؛ دورانی که فقط با توکل به خدا و امید به عنایت اهل‌بیت(ع) و همراهی مردم کشورم سپری شد. یکی از روزهایی که هنوز در حافظه‌ام مانده، زمانی بود که یکی از مسئولان امنیتی از ایران در پیامی به من رساند که حاج‌آقا رئیسی، آن زمان که رئیس‌جمهور بودند، شخصاً پیگیر پرونده‌ام شده‌اند. این خبر برای من در آن شرایط ظلم و انزوا، مثل نوری در دل تاریکی بود. باورم نمی‌شد کسی در آن جایگاه، این‌چنین با جدیت و دلسوزی دنبال وضعیت من باشد.
تسنیم: آیا قبل از زندان، ارتباط یا آشنایی نزدیکی با شهید رئیسی داشتید؟
بله، من سال‌ها در دستگاه قضایی خدمت کردم و حاج‌آقا رئیسی را از نزدیک می‌شناختم. ایشان همیشه جدی، باوقار، اما در عین حال بسیار متواضع و مردمی بودند. حتی در موقعیت‌های قضایی هم با اینکه قاطعیت داشتند، اما هیچ‌وقت نشد که برخوردشان غیرانسانی یا خشک باشد.
در جلسات، اگر کسی حرفی برای گفتن داشت، حتی اگر کوچک‌ترین کارمند بود، با دقت گوش می‌دادند. این خصوصیات شخصیتی ایشان در ذهن من مانده و در زندان بارها به یادشان افتادم.
تسنیم: زمان اتفاق تلخ سقوط بالگرد، شما در زندان‌های سوئد در بازداشت بودید، چگونه از این خبر مطلع شدید و چه احساسی داشتید؟
باور کنید هنوز هم وقتی یاد آن لحظه می‌افتم، قلبم فشرده می‌شود. در یکی از روزهای معمولی زندان بودم، در فضای بسته و بی‌خبر از دنیا. یکی از هم‌بندان خارجی، خبری در تلویزیون سوئد دیده بود و با حالتی متعجب گفت: “رئیس‌جمهورتان کشته شده!” ابتدا تصور کردم سوء‌تفاهمی شده.
نگاهم به تلویزیون زندان بود که شبکه الجزیره داشت تصاویر محل حادثه را نشان می‌داد و من همان‌جا فهمیدم که کار تمام شده و بار دیگر با شهادت شهید رئیسی و شهید امیرعبداللهیان، امیدم در زندان ناامید شد اما بعدها به لطف خدا و تلاش‌هایی که این دو شهید کرده بودند، آزاد شدم.
وقتی مطمئن شدم واقعاً آقای رئیسی در سانحه بالگرد به شهادت رسیده‌اند، مثل این بود که بخشی از پشتم شکست. بغضم ترکید. چند ساعتی به نقطه‌ای خیره بودم. از آن لحظه به بعد، احساس تنهایی مضاعفی داشتم؛ چون کسی که با تمام وجود برایم تلاش می‌کرد، دیگر نبود.
تسنیم: اولین بار کی متوجه شدید که شهید رئیسی به فکر شما و پیگیر آزادی شماست؟
نخستین بار پس از ۲۵ ماه انفرادی پسرم مجید در جلسه دادگاه در هنگام روبوسی سلام شهید رئیسی را در یک گوش و سلام آقای قالیباف را در گوش دیگرم گفت که خبر داده‌اند؛ به پدر بگو به یادت هستیم و قوی باش. این پیام برای من پس از دو سال انفرادی نقطه امید بود.
تسنیم: به نظر شما چرا شهید رئیسی در این حد برای آزادی شما وقت می‌گذاشت؛ چه عاملی باعث این پیگیری جدی شده بود؟
این یکی از سؤالاتی بود که خودم هم بارها از خودم می‌پرسیدم. به نظرم ایشان از سر یک احساس تکلیف الهی و انسانی وارد این ماجرا شدند. برای حاج‌آقا رئیسی، فرقی نداشت آن فرد کیست یا کجا گرفتار شده، اگر حقی ضایع می‌شد، وارد عمل می‌شد. من را به‌عنوان یک کارمند پیشین نظام می‌شناختند و وقتی فهمیدند آنچه در دادگاه من گذشته، عادلانه نبوده، دیگر سکوت نکردند.
البته من فقط یکی از ده‌ها و شاید صدها فردی بودم که ایشان در طول دوران مسئولیتشان برایشان وقت گذاشتند، دعا کردند، پیگیری کردند.
تسنیم: مدتی که در بند بودید، آیا پیامی مستقیم یا غیرمستقیم از جانب شهید رئیسی به شما رسید؟
بله، چند نوبت پیام‌های غیرمستقیم و حمایت‌گرانه از طریق واسطه‌ها به من رسید. در یکی از سخت‌ترین لحظات، به من گفتند حاج‌آقا گفته‌اند: “به او بگویید خدا را دارد، ما هم کنارش هستیم.” این جمله تا ماه‌ها قوت قلبم بود. باور کنید وقتی انسان در جایی باشد که حتی امید به زنده‌ماندن هم ندارد، همین یک جمله می‌تواند همه چیز را تغییر دهد.
تسنیم: حالا که ایشان در میان ما نیستند، چه پیامی برای مردم، مسئولان و خانواده شهید رئیسی دارید؟
اگر بخواهم از دل حرف بزنم، می‌گویم شهید رئیسی نه فقط رئیس‌جمهور یا قاضی‌القضات، که یک پدر برای مستضعفان و گرفتارها بود. مردم باید قدرش را بدانند. مسئولان باید ادامه‌دهنده راهش باشند و خانواده‌شان، باید بدانند که فرزند، پدر، همسرشان، یک سرمایه ملی و الهی برای این ملت بود.
من به سهم خودم، همیشه برای آرامش روح ایشان دعا می‌کنم و امیدوارم ملت ایران نامش را زنده نگه دارند.
تسنیم: اگر بخواهید یک خاطره کوتاه از او را برای ما تعریف کنید که شخصیت واقعی ایشان را نشان دهد، کدام را انتخاب می‌کنید؟
یک‌بار در یکی از جلسات اداری قوه قضاییه، من به‌عنوان کارشناس حقوقی اظهارنظری کردم که چندان به مذاق برخی مسئولان خوش نیامد. اما حاج‌آقا رئیسی در حضور جمع گفتند: “صحبت ایشان دقیق است، هر کسی حقیقت را بگوید باید شنیده شود، حتی اگر یک سرباز ساده باشد.” این روحیه انصاف، عدالت و فروتنی، چیز کمی نیست.
انتهای پیام/
