اخبار بین المللخبرگزاری تسنیم

داستان سیدحسن نصرالله -۲۵| قرآن‌سوزی برای تحریک مسلمانان

خبرگزاری تسنیم طی سلسله‌یادداشت‌هایی به بازخوانی فراز و نشیب زندگی رهبران مقاومت اسلامی لبنان می‌پردازد. در همین راستا بازخوانی حیات سیدحسن نصرالله رهبر شهید و اسطوره‌ای حزب‌الله لبنان و نقش وی در بالندگی محور مقاومت با عنوان «زندگی و زمانه سیدحسن نصرالله» در قالب مجموعه مقالاتی منتشر خواهد شد و حالا قسمت بیست و پنجم آن پیش روی شماست.

پیش͏‌تر توضیح داده͏‌ایم که جنگ داخلی لبنان را باید نقطه عطف زمانه «سیدحسن نصرالله» دانست که مسیر زندگی وی را تغییر داد. اولاً «حزب‌‎الله لبنان» و شمایل فعلی «مقاومت اسلامی لبنان» نتیجه مستقیم ـ و به تعبیری: فرزند ـ جنگ داخلی لبنان است؛ ثانیاً شخص سیدحسن نصرالله نیز زندگی‎اش در اثر این جنگ داخلی کاملاً دگرگون شد. در اثر این جنگ، خانواده‎اش از بیروت به جنوب بازگشتند و نهایتاً سیدحسن راهی عراق شد تا با شهید «سیدعباس موسوی» آشنا شود و در مسیر جهاد و مقاومت قرار گیرد.

رژیم صهیونیستی (اسرائیل) , حزب‌ الله لبنان , لبنان , سید حسن نصرالله ,
زنان عاجز مسلمان، در میانه چنگ داخلی لبنان
همزمان با «حملات هوایی رژیم صهیونیستی به لبنان» و «درگیری‌های خیابانی بیروت» (در خلال «نبرد هتل‌ها»)، فالانژهای مارونی لبنان به اقدامات تجریک‌آمیز علیه اکثریت مسلمان لبنان دست می‌زدند

در فصل دوم این سلسله‌مقالات، طی قسمت‎های چهارم تا بیست و یکم به بررسی ریشه‎های جنگ داخلی لبنان پرداختیم. در این راستا، از زمینه‌های تاریخی و اجتماعی جنگ داخلی شروع کرده و در ادامه به نقش کشورهای خارجی در آن پرداختیم. در این میان جریان‌شناسی طرفین اصلی درگیری را مورد توجه قرار داده و به صورت خاص دو قطب اصلی یعنی «حزب کتائب» به عنوان محور «راست افراطی مارونی» و «کمال جنبلاط، رهبر حزب سوسیالیست پیشرو» به عنوان محور «جناح چپ» را معرفی کردیم.

از قسمت بیست و دوم وارد فصل سوم این سلسله‌یادداشت شدیم که به بازخوانی «وقایع مهم روزهای ابتدایی جنگ لبنان» اختصاص دارد. در این‌جا به صورت خاص وقایعی مد نظر است که به صورت مستقیم بر روی زندگی شخصی و خانوادگی شهید سیدحسن نصرالله اثر گذاشت. در این فصل تمرکز ما بر «تشریح وقایع تاریخی بر اساس ترتیب زمانی» است و از این منظر می‌توان قسمت نهم با عنوان «فاجعه بزرگ عین الرمانه» را به عنوان مقدمه این فصل در نظر گرفت.

در قسمت بیست و دوم به موج ترور و آدم‌ربایی در بیروت پرداختیم و توضیح دادیم که بعد از ترور «معروف سعد» و در ادامه «فاجعه عین‌الرمانه»، موج ترور و آدم‌ربایی سرتاسر لبنان و خصوصاً بخش غربی شهر بیروت را در بر گرفت. قسمت‌های بیست و سوم و بیست و چهارم به شروع نبردهای خیابانی در قالب «نبرد هتل‌ها» اختصاص داشت. در پایان قسمت بیست و چهارم نوشتیم: «اما ۳۰ نوامبر رخداد جدیدی به وقوع پیوست که جنگ داخلی لبنان را وارد مرحله تازه‌ای ساخت.» در این قسمت ماجرا را از روز ۳۰ نوامبر ۱۹۷۵ برابر با ۹ آذرماه ۱۳۵۴ بازخوانی می‌کنیم.

قطعنامه ۳۸۱ شورای امنیت؛ رسمیت یافتن دوفاکتوی سازمان ازادیبخش فلسطین؟

در روز ۳۰ نوامبر ۱۹۷۵، شورای امنیت سازمان ملل به صورت قاطع به قطعنامه ۳۸۱ رأی مثبت داد. این قطعنامه به درخواست سوریه تنظیم و با ۱۳ رأی مثبت به تصویب رسید. تنها کشورهایی که به آن رأی مثبت ندادند «چین» و «عراق» بودند که از دادن رأی خودداری کردند. این قطعنامه، خواستار تمدید فعالیت نیروهای صلح‌بان سازمان ملل در مرزهای جولان اشغالی می‌شد و نسبت به تحولات میدانی (شکستن آتش‌بس توسط رژیم صهیونیستی) حساسیت نشان می‌داد.

رژیم صهیونیستی (اسرائیل) , حزب‌ الله لبنان , لبنان , سید حسن نصرالله ,
نیروهای یونیفل در مرزهای جولان اشغالی
قطعنامه ۳۸۱ به بحث استقرار نیروهای صلح‌بان سازمان ملل در مرزهای جولان اشغالی اختصاص داشت؛ اما باغث پذیرش دوفاکتوی سازمان ازادیبخش فلسطین می‌شد

اما نکته اصلی این قطعنامه در فرامتن آن بود. در متن این قعطنامه به مسئله «مناقشه فلسطین» اشاره شده بود. دبیرکل وقت سازمان ملل نیز در کنفرانسی اعلام کرد از سازمان آزادیبخش فلسطین برای حضور در نشست ویژه شورای امنیت – که در تاریخ ۱۲ ژانویه سال بعد برگزار می‌شد – دعوت می‌کند.

به عقیده اکثر حقوقدانان، دعوت از نماینده سازمان آزادیبخش فلسطین به معنای آن است که شورای امنیت به صورت دوفاکتو موجودیت ساف را به رسمیت یافته است.

 

شکست سیاسی اسرائیل؛ آغاز روند به رسمیت شناختن فلسطین در مجامع جهانی

دعوت رسمی رئیس شورای امنیت از سازمان آزادیبخش فلسطینی، در ادامه تحولات مهمی بود که نشان می‌داد سازمان ملل به تدریج در حال به رسمیت شناختن سازمان آزادیبخش فلسطینی است و این موضوع برای رژیم صهیونیستی غیرقابل تحمل بود. در این زمینه کافی است حوادث ۳۰ روز منتهی به ۳۰ نوامبر مرور شود.

در روز ۳۱ اکتبر، دولت فرانسه ضمن به رسمیت شناختن سازمان آزادیبخش فلسطین و برقراری رابطه رسمی با آن، به ساف اجازه داد تا دفتر نمایندگی رسمی خود (معادل سفارتخانه) را در پاریس افتتاح کند. در این روز، به صورت نمادین دفتر نمایندگی هم افتتاح شد تا پاریس در برابر فشار احتمالی واشنگتن و تل‌آویو مجبور به عقب‌نشینی نشود. این اقدام، برای اسرائیل یک شکست بزرگ به حساب می‌آمد؛ زیرا در آن زمان پشتوانه اصلی رژیم صهیونیستی کل بلوک غرب به محوریت ایالات متحده، انگلستان و فرانسه بود و حالا فرانسه رسماً مسیر خود را از پشتیبانان اصلی اسرائیل جدا می‌کرد.

رژیم صهیونیستی (اسرائیل) , حزب‌ الله لبنان , لبنان , سید حسن نصرالله ,
افتتاح سفارت فلسطین در پاریس، شکست دیپلماتیک مهمی برای رژیم صهیونیستی بود

در روز ۸ اکتوبر، «سازمان خواروبار و کشاورزی ملل متحد (فائو)» سازمان آزادیبخش را به رسمیت شناخت و ساف به عنوان عضو ناظر به عضویت آن درآمد. اهمیت فائو در این است که نخستین سازمان تخصصی زیرمجموعه سازمان ملل است که بعد از جنگ جهانی دوم تأسیس شد. بعد از نشست فائو، دومین ضربه سیاسی حقوقی بزرگ در روز ۱۰ نوامبر در نشست مجمع عمومی سازمان ملل به رژیم صهیونیستی وارد شد.

مجمع عمومی سازمان ملل در قطعنامه ۳۳۷۵ بر «حقوق غیرقابل انکار ملت فلسطین» تأکید کرد و خواستار برقراری صلح عادلانه و دائمی شد. در بیانیه مجمع عمومی سازمان ملل، سازمان آزادیبخش فلسطین به عنوان «نماینده حقیقی ملت فلسطین» به رسمیت شناخته شده و تأکید شده بود که در تمامی تلاش‌ها، وساطت‌ها و نشست‌های بین‌المللی برای حل مناقشه عربی یهودی در این منطقه، باید سازمان آزادیبخش فلسطین به عنوان نماینده ملت فلسطین نقش‌آفرین باشد. در همین بیانیه، بر ضرورت احیا و احقاق حقوق ملت فلسطین تأکید شده بود.

هم‌چنین مجمع عمومی سازمان ملل در قطعنامه ۳۳۷۶ کمیته ویژه‌ای را برای «احیای حقوق انکارناپذیر ملت فلسطین» تشکیل داد و مقرر شد این کمیته راه‌های اجرای صلح عادلانه، دستیابی ملت فلسطین به حقوق خود مانند حق تعیین سرنوشت، استقلال ملی، سیادت ملی و بازگشت آوارگان را تدوین و حداکثر تا ابتدای ژوئن سال بعد به سازمان ملل گزارش دهد. تشکیل این کمیته، فشار مضاعفی بر رژیم صهیونیستی وارد می‌کرد و آنان را به عنوان «نیروی اشغالگر» و «طرفی که با زور اجازه بازگشت آوارگان را نمی‌دهد» معرفی می‌کرد!

به این‌ها باید قطعنامه ۳۳۷۹ را اضافه کرد که در آن بر مقابله با تمامی مظاهر نژادپرستی تأکید شده بود. در این قطعنامه به «هم‌پیمانی رژیم آپارتاید (آفریقای جنوبی) و رژیم صهیونیستی در تجاوزات نژادپرستانه» تصریح شده بود. هم‌چنین در این بیانیه، ایدئولوژی صهیونیستی به عنوان یکی از انواع نژادپرستی و سلب حقوق انسان‌ها معرفی شد.

رژیم صهیونیستی (اسرائیل) , حزب‌ الله لبنان , لبنان , سید حسن نصرالله ,
مجمع عمومی سازمان ملل در نشست ۱۰ نوامبر ۱۹۷۵، سه قطعنامه تند علیه رژیم صهیونیستی صادر کرد

گام بعدی را باید روز ۳۰ نوامبر دانست که این بار رئیس شورای امنیت با صدور بیانیه‌ای رسماً از سازمان آزادیبخش فلسطین برای حضور در جلسه شورای امنیت و مباحثه بر سر مأموریت نیروهای صلح‌بان سازمان ملل در مرزهای جولان اشغالی دعوت کرد. طبعاً صهیونیست‌ها این موارد را شکست دیپلماتیک برای خود قلمداد می‌کردند و در صدد جبران آن از طریق نقطه قوت خود (اقدامات نظامی) برآمدند.

 

حملات هوایی گسترده رژیم به شمال و جنوب لبنان

در روز دوم دسامبر ۱۹۷۵ برابر با ۱۱ آذرماه ۱۳۵۴، جنگنده‌های رژیم صهیونیستی به بهانه «اقدامات پیشدستانه» به اردوگاه‌های آوارگان فلسطینی در لبنان حمله کردند. این حملات، در حالی صورت گرفته بود که گروه‌های فلسطینی با توجه به درگیری‌های بیروت، کم‌ترین فعالیت یا عملیاتی در آن زمان نداشتند تا خود را از نزاع‌های داخلی لبنان دور نگه دارند.

در آن زمان تحلیل رهبران سازمان آزادیبخش فلسطین این بود که هرگونه عملیات علیه صهیونیست‌ها از خاک لبنان یا حتی تحرکات نظامی و جابجایی نیروها – بدون شلیک حتی یک گلوله – می‌تواند اقدامی تحریک کننده تلقی شود و بر آتش نزاع در داخل لبنان بدمد. به همین سبب، کلیه فعالیت‌های خود – در خارج از اردوگاه‌های آموزشی – را به حالت تعلیق درآورده بودند.

رژیم صهیونیستی (اسرائیل) , حزب‌ الله لبنان , لبنان , سید حسن نصرالله , رژیم صهیونیستی (اسرائیل) , حزب‌ الله لبنان , لبنان , سید حسن نصرالله ,
روایت روزنامه نیویورک تایمز از حمله صهیونیست‌ها به اردوگاه‌های فلسطینی‌نشین در لبنان

با این حال اسرائیل، در حملات خود از مناطق جنوبی لبنان مانند بنت جبیل تا شمال این کشور و به ویژه شهر طرابلس را بمباران کرد. در این حملات حداقل ۹۲ فلسطینی شهید شدند. لازم به ذکر است که دو ماه پیش‌تر در روز اول اکتبر نیز ارتش اسرائیل تلاش کرد رهبران سازمان آزادیبخش فلسطین را در بیروت ترور کند. در روز آن عملیات، جلسه شورای رهبری سازمان آزادیبخش با حضور یاسر عرفات، خلیل الوزیر، فاروق القدومی، هانی الحسن و ودیع حداد در بیروت برگزار شد و ارتش اسرائیل محل جلسه را بمباران کرد. با این حال، بمب‌ها به محل اصلی پناهگاه زیرزمینی محل جلسه برخورد نکرد و صرفا باعث ویرانی محیط پیرامونی آن و کشته شدن راننده خلیل الوزیر منتهی شد. در آن زمان، رهبران سازمان آزادیبخش فلسطین تصمیم گرفتند به این عملیات پاسخ ندهند تا بهانه به دست مارونی‌های افراطی لبنان نیفتد تا آن‌ها هماهنگ با اسرائیل به اردوگاه‌های فلسطینی حمله کنند!

 

آتش زدن قرآن کریم توسط افراطیون وابسته به حزب کتائب

خویشتنداری سازمان آزادیبخش فلسطین، حتی بعد از کشته شدن ۹۲ فلسطینی نیز ادامه یافت تا لبنانی‌ها اختلافات خود را در بیروت بتوانند حل کنند. این خویشتنداری، با تقدیر صریح نخست‌وزیر وقت لبنان رشید کرامی همراه شد. به نظر می‌رسید اسرائیلی‌ها در نقشه خود پیش‌بینی کرده بودند که سازمان آزادیبخش پاسخ این عملیات را خواهد داد و همین موضوع بهانه‌ای خواهد شد تا گروه‌های مسلح همپیمان آن (یعنی حزب کتائب، حراس الارز و نمور الاحرار) به مراکز فلسطینی حمله کرده و لبنان را به چاه جنگ داخلی بکشانند.

با شکست نقشه پیشین اسرائیل، نقشه بدیل فوراً در دستور کار همپیمانان لبنانی آن قرار گرفت. در روز ۳ نوامبر ۱۹۷۵ برابر با ۱۲ آذرماه ۱۳۵۴، فالانژهای وابسته به حزب کتائب در منطقه «الکحاله» یک کامیون حامل کتب قرآن کریم را متوقف ساخته و محموله‌ها را به آتش کشیدند! به نوشته اسعد ابوخلیل، در قرن بیستم در کل جهان، حتی یک مورد آتش زدن قرآن کریم سابقه نداشت؛ اما فالانژهای تروریست با این اقدام می‌خواستند خشم مسلمانان را برانگیزند و عملاً در لبنان جنگ طائفه‌ای مسیحی-مسلمان راه بیندازند.

رژیم صهیونیستی (اسرائیل) , حزب‌ الله لبنان , لبنان , سید حسن نصرالله ,
روایت کتاب «حرب الألف سنه حتى آخر مسیحی» نوشته «جاناتان راندل» از ماجرای قرآن‌سوزی در شهرک الکحاله

«جاناتان راندل» در کتاب «حرب الألف سنه حتى آخر مسیحی» این ماجرا را نقل کرده تا کم‌ترین تردیدی در اصل ماجرا باقی نماند. پیش‌تر در قسمت سیزدهم این یادداشت در مورد جاناتان راندل نوشته بودیم: ««جاناتان راندل» دارای گرایشات رادیکال مسیحی است و اساساً این کتاب را در کوران جنگ داخلی (۱۹۸۴) برای تحریک جوانان مسیحی نوشته است. او اصل این ماجرا را به صورت خلاصه و تنها طی چهار سطر نوشته و سریع از کنار آن می‌گذرد؛ اما همین نقل کوتاه شهادت بزرگی است تا امروز نیروهای کتائب نتوانند این رخداد را به «حادثه» یا «اقدام مشکوک طرف‌های دیگر» منتسب کنند! راندل در این خصوص می‌نویسد: «سه روز قبل از [واقعه] “شنبه سیاه”، مسلحین در شهرک الکحاله یک کامیون (کانتینر) حامل نسخه‌های قرآن کریم را در مسیر بیروت به عربستان سعودی متوقف و محموله‌های آن را به آتش کشیدند. در الکحاله، مارونی‌های متعصب زندگی می‌کردند و می‌خواستند مناطق خود را از وجود فلسطینی‌ها و مسلمانان لبنانی پاکسازی کنند!»

اسعد ابوخلیل این ماجرا را با جزئیات بیش‌تری نقل می‌کند. او به خوبی نشان می‌دهد: «کتائب وانمود می‌کرد که گروه‌های مقاومت در برابر “توطین” (اعطای تابعیت و تثبیت آن به عنوان وطن جایگزین) فلسطینی‌ها تشکیل داده بودند تا از هویت لبنانی حراست کنند. اما همین عملیات و آتش زدن قرآن کریم نشان می‌دهد هدف اصلی آن صرفاً کشاندن لبنان به کام جنگ داخلی بود تا به این بهانه اولا اسرائیل تا بیروت پیشروی کرده و ثانیا خودشان در داخل لبنان به پاکسازی نژادی و مذهبی علیه مسلمانان دست بزنند.»

ابوخلیل یادآوری می‌کند که در آن زمان حزب کتائب از عربستان سعودی و اردن کمک‌های مالی دریافت می‌کرد و ابدا انگیزه‌ سیاسی در فراسوی مرزها برای ارتکاب این جنایت نداشته است. وی این‌ نکته را که حزب کتائب به صورت رسمی این اقدام را بر عهده نگرفت نیز به علت همین روابط حسنه با کشورهای عربی می‌داند. به گفته وی، همان زمان حزب کتائب در نامه‌ای رسمی به سفارت عربستان مدعی شده بود این اقدام، به صورت خودسرانه از سوی عوامل ناشناس صورت گرفته است!

فعالیت‌های مؤثر فلسطینی‌ها در داخل سرزمین‌های اشغالی

به موازات فشارهای بیرونی و تحولات لبنان، در آن روزها رژیم صهیونیستی در داخل نیز تحت فشار قرار داشت. چون در این سلسله‌یادداشت تمرکز ما بر فضای داخلی لبنان و فراز و فرود زندگی شهید سیدحسن نصرالله است، به بحث داخلی سرزمین‌های اشغالی اشاره نکردیم. با این حال، برای درک بهتر اوضاع آن روزهای لبنان، در این‌جا باید به مبارزات داخلی فلسطینی‌ها در آن مقطع گریز کوتاهی بزنیم.

رژیم صهیونیستی (اسرائیل) , حزب‌ الله لبنان , لبنان , سید حسن نصرالله ,
یکی از پوسترهای دعوت برای حضور در کنفرانس بزرگ شهر «الناصره» برای دفاع از مناطق عرب‌نشین

در روز ۱۸ اکتوبر ۱۹۷۵ برابر با ۲۶ مهرماه ۱۳۵۴، بزرگ‌ترین کنفرانس فلسطینی در شهر «الناصره» برای دفاع از سرزمین‌های عربی تشکیل شد. شهر «الناصره» بزرگ‌ترین شهر عرب‌نشین در داخل اراضی اشغالی ۴۸ محسوب می‌شود. در این کنفرانس، نمایندگان احزاب سیاسی، شهرداری‌ها و اداره‌جات محلی در مناطق عرب‌‌نشین ۴۸، رهبران و بزرگان عشیره‌های عربی سرتاسر فلسطین و جمعا هزاران عرب فلسطینی حضور داشتند و در آن بر سر نوع مبارزه با اقدامات نژادپرستانه اسرائیلی‌ها بحث شد. یکی از مهم‌ترین نتایج این نشست، تشکیل جنبش سرتاسری برای مبارزه با شهرک‌سازی و تلاش برای تغییر ترکیب جمعیتی در مناطق عرب‌نشین بود.

از طرف دیگر در ابتدای نوامبر ۱۹۷۵، نخستین قیام سراسری فلسطینی‌ها با عنوان «نافرمانی مدنی» در کرانه باختری آغاز شد. این بزرگ‌ترین حرکت فراگیر فلسطینی‌ها در کرانه باختری بعد از جنگ ۱۹۷۳ بود و زنگ خطر بزرگی برای صهیونیست‌ها به حساب می‌آمد.

جمع‌بندی

در آن زمان رژیم صهیونیستی در دو عرصه «بین‌المللی» و «داخلی» تحت فشار قرار داشت. در عرصه بین‌المللی، روند به رسمیت شناختن سازمان آزادیبخش فلسطین از سوی مجامع و نهادهای جهانی مانند سازمان ملل و نهادهای زیرمجموعه آن آغاز شده بود. فرانسه نیز راه خود را از انگلستان و ایالات متحده جدا کرد تا سومین بزرگ‌ترین متحد خارجی اسرائیل نیز فلسطین و سازمان آزادیبخش را به رسمیت بشناسد و دفتر نمایندگی رسمی به آن‌ها بدهد.

در عرصه داخلی نیز جنبش‌های مردمی و مبارزات مدنی و غیرمسلحانه علیه اشغالگری از سوی فلسطینی‌ها آغاز شده بود. دامنه این فعالیت‌ها محدود به اراضی فلسطینی اشغالی ۱۹۶۷ نبود و حتی مناطق عرب‌نشین در عمق اراضی ۴۸ را در بر می‌گرفت و نشان می‌داد بعد از ۳۰ سال اشغالگری، تازه دوره جدید مبارزه عرب‌ها آغاز شده است!

جمع‌بندی مقامات رژیم بر این بود که در هر دو مورد، پشتوانه اصلی این اقدامات سازمان آزادیبخش فلسطین است و باید آنان را در داخل لبنان دچار مشکل حاد کرد. از طرف دیگر، تصور مقامات رژیم بر این بود که با پیشروی در لبنان و اشغال بیروت، نه‌تنها مسئله سازمان آزادیبخش را حل می‌کنند؛ بلکه قلمرو خود را گسترش داده و عرب‌ها را بیش از پیش تحت فشار قرار می‌دهند. تجربه تغییر رفتار مصر بعد از جنگ ۱۹۷۳ در این زمینه برای مقامات تل‌آویو تجربه موفق و ارزنده‌ای محسوب می‌شد.

با توجه به این موارد، اسرائیل بر تشدید آتش جنگ داخلی لبنان اصرار داشت و در این راه اراده خود را به همپیمانان خود در لبنان یعنی گروه‌های مسلح افراطی مارونی (فالانژها) دیکته می‌کرد. در همین راستا، در روز ۳ دسامبر ۱۹۷۵ برابر با ۱۲ آذرماه ۱۳۵۴، جنایتی رخ داد که در طول قرن بیستم بی‌سابقه بود: «آتش زدن نسخه‌های قرآن کریم»

 

هدف از این کار، برانگیختن خشم گسترده مسلمانان لبنان و روشن کردن فتیله جنگ داخلی در این کشور بود. اما حزب کتائب به این جنایت بسنده نکرد؛ بلکه سه روز بعد به جنایت بزرگ دیگری دست زد که نهایتاً همین جنایت، مسیر زندگی شهید سیدحسن نصرالله را تغییر داد! این موضوع را در قسمت آینده شرح خواهیم داد.

انتهای پیام/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اخبار مشابه

دکمه بازگشت به بالا