اخبار بین المللخبرگزاری تسنیم

داستان سیدحسن نصرالله ـ ۲۶|تجزیه اجتماعی؛ مقدمه جنگ داخلی

خبرگزاری تسنیم طی سلسله‌یادداشت‌هایی به بازخوانی فراز و نشیب زندگی رهبران مقاومت اسلامی لبنان می‌پردازد. در همین راستا بازخوانی حیات سیدحسن نصرالله رهبر شهید و اسطوره‌ای حزب‌الله لبنان و نقش وی در بالندگی محور مقاومت با عنوان «زندگی و زمانه سیدحسن نصرالله» در قالب مجموعه مقالاتی منتشر خواهد شد و حالا قسمت بیست و ششم آن پیش روی شماست.

پیش͏‌تر توضیح داده͏‌ایم که جنگ داخلی لبنان را باید نقطه عطف زمانه «سیدحسن نصرالله» دانست که مسیر زندگی وی را تغییر داد. اولاً «حزب‌‎الله لبنان» و شمایل فعلی «مقاومت اسلامی لبنان» نتیجه مستقیم ـ و به تعبیری: فرزند ـ جنگ داخلی لبنان است؛ ثانیاً شخص سیدحسن نصرالله نیز زندگی‎اش در اثر این جنگ داخلی کاملاً دگرگون شد. در اثر این جنگ، خانواده‎اش از بیروت به جنوب بازگشتند و نهایتاً سیدحسن راهی عراق شد تا با شهید «سیدعباس موسوی» آشنا شود و در مسیر جهاد و مقاومت قرار گیرد.

رژیم صهیونیستی (اسرائیل) , حزب الله لبنان , لبنان , سید حسن نصرالله ,
عکسی نمادین از زندگی در سایه جنگ در بیروت:
موتورسواری زنان مسیحی در محلات مسیحی‌نشین همزمان با سنگربندی جوانان برای جنگ
مقدمه وقوع جنگ داخلی لبنان، «تجزیه اجتماعی» این کشور بود؛ به طوری که محله‌ها و مناطق محل سکونت شهروندان لبنانی حسب طائفه‌شان از یکدیگر تفکیک می‌شد

در فصل دوم این سلسله‌مقالات، طی قسمت‎های چهارم تا بیست و یکم به بررسی ریشه‎های جنگ داخلی لبنان پرداختیم. در این راستا، از زمینه‌های تاریخی و اجتماعی جنگ داخلی شروع کرده و در ادامه به نقش کشورهای خارجی در آن پرداختیم. در این میان به جریان‌شناسی طرفین اصلی درگیری را مورد توجه قرار داده و به صورت خاص دو قطب اصلی یعنی «حزب کتائب» به عنوان محور «راست افراطی مارونی» و «کمال جنبلاط»، رهبر «حزب سوسیالیست پیشرو» به عنوان محور «جناح چپ» را معرفی کردیم.

از قسمت بیست و دوم وارد فصل سوم این سلسله‌یادداشت شدیم که به بازخوانی «وقایع مهم روزهای ابتدایی جنگ لبنان» اختصاص دارد. در این‌جا به صورت خاص وقایعی مد نظر است که به صورت مستقیم بر روی زندگی شخصی و خانوادگی شهید سیدحسن نصرالله اثر گذاشت. در این فصل تمرکز ما بر «تشریح وقایع تاریخی بر اساس ترتیب زمانی» است و از این منظر می‌توان قسمت نهم با عنوان «فاجعه بزرگ عین الرمانه» را به عنوان مقدمه این فصل در نظر گرفت.

در قسمت بیست و دوم به موج ترور و آدم‌ربایی در بیروت پرداختیم و توضیح دادیم که بعد از ترور «معروف سعد» و در ادامه «فاجعه عین الرمانه»، موج ترور و آدم‌ربایی سرتاسر لبنان و خصوصاً بخش غربی شهر بیروت را در بر گرفت. قسمت‌های بیست و سوم و بیست و چهارم به شروع نبردهای خیابانی در قالب «نبرد هتل‌ها» اختصاص داشت. نکته مهم در مسئله نبرد هتل‌ها این بود که به مرور حزب کتائب اصلی‌ترین پایگاه خود را در غرب بیروت از دست می‌داد. در قسمت بیست و پنجم، نشان دادیم که رژیم صهیونیستی در عرصه دیپلماتیک و امنیتی (داخل فلسطین اشغالی) با مشکلات جدی مواجه شده بودیم و اصرار داشت زودتر جنگ داخلی لبنان کلید بخورد؛ به طوری که جبهه جدید و مهمی علیه سازمان آزادیبخش فلسطینی باز شود. با این مقدمه سراغ بزرگ‌ترین جنایت تاریخ لبنان تا سال ۱۹۷۵ می‌رویم؛ جنایتی که سوژه اصلی این قسمت از سلسله‌یادداشت زندگی و زمانه سیدحسن نصرالله است.

 

درنگی در مفهوم «تجزیه اجتماعی»

بی‌تردید یکی از عواملی که کشورها را به سمت قهقرا می‌برد، «تجزیه اجتماعی» است. این نکته را باید در نظر بگیریم که عموم جامعه‌شناسان اتفاق نظر دارند که «همبستگی اجتماعی» یکی از منابع اصلی قدرت یک جامعه به شمار می‌روند و نقش مهمی در پیشرفت مادی و معنوی نظام جامعه دارند. نقطه مقاومت همبستگی اجتماعی را باید «گسست اجتماعی» دانست و اوج گسست اجتماعی در جایی رخ می‌دهد که در داخل جامعه، شاهد تفکیک جغرافیایی و کارکردی جامعه شده و دو یا چند جامعه کاملا مجزا از هم ببینیم که این چند جامعه از نظر جغرافیایی و هویتی به این تفکیک روی آورده باشند. در این حالت، می‌توان از «تجزیه اجتماعی» سخن گفت.

رژیم صهیونیستی (اسرائیل) , حزب الله لبنان , لبنان , سید حسن نصرالله ,
تصویری نمادین از بلایی که «تجزیه اجتماعی» بر سر یک کشور می‌آورد

با این مقدمه، روشن است که تجزیه اجتماعی، کشور را مستعد بحران‌های فزاینده‌ای می‌کند. در چنین فضایی، اگر با «محدودیت منابع» و «فقدان دولت مقتدر» مواجه باشید، کشور مستعد جنگ داخلی به هدف دستیابی حداکثری به منابع خواهد شد. حال تصور کنید در این بستر، دو عامل «گفتمان‌های نفرت‌پراکن» و «توطئه خارجی» هم وجود داشته باشد. وضعیت لبنان در میانه دهه ۱۹۷۰ را می‌توان این‌گونه تصویر کرد.

 

صهیونیست‌ها و فالانژها؛ دو لبه قیچی «تجزیه اجتماعی لبنان»

در قسمت‌های پیشین این سلسله‌یادداشت، در مورد اقدامات نفرت‌پراکنانه مارونی‌های افراطی سخن گفته‌ایم. در قسمت هشتم با عنوان «کشتار مسلمانان، مقدمه ظهور فالانژها»، پیرامون ایدئولوژی حزب کتائب نوشتیم: این حزب، تنها گروهی بود که بی‌ضابطه علیه مسلمانان می‌جنگید و در ایدئولوژی خود صراحتا لبنان را «امتداد فینیقیه» می‌خواند که «در معرض هجوم عرب‌ها قرار گرفته است!» آن‌ها از دهه ۱۹۵۰، این رویکرد و ادبیات را در جامعه مارونی‌های لبنان تبلیغ می‌کردند و به این ترتیب میان آن‌ها و دیگر اجزای ملت لبنان شکاف می‌انداختند. این رویکرد، در دهه ۱۹۷۰ باعث شکل‌گیری گروه‌های رادیکال‌‌تر شد. در قسمت بیست و سوم با عنوان «آغاز نبردهای خیابانی در بیروت»، به معرفی گروه «حراس الأرز» پرداختیم که حتی به دنبال تغییر الفبا رفته و با تدریس عربی فصیح در مدارس مخالفت می‌کردند!!! این نکته زمانی حادتر می‌شود که «حس سیادت‌طلبی مارونی‌ها» را در نظر داشته باشیم. در قسمت چهارم با عنوان «ریشه‌های جنگ داخلی لبنان» در این مورد نوشتیم: «به شهادت تاریخ، همواره مسیحیان لبنان در مقایسه با مسلمانان، در اقلیت قرار داشتند؛ اما خود را مالکین واقعی لبنان می‎دانند.»

رژیم صهیونیستی (اسرائیل) , حزب الله لبنان , لبنان , سید حسن نصرالله ,
نمونه‌ای از رمان‌های نوشته شده پیرامون جنگ داخلی لبنان که موضوع «تجزیه اجتماعی» در آن‌ها به خوبی تصویر شده است
تعدادی از این نویسندگان کتاب‌های فوق، مسیحی هستند و همان‌ها نیز نقش مخرب افراطیون مارونی در تجزیه اجتماعی لبنان را تشریح کرده‌اند؛ مانند «الیاس خوری» مارونی (نویسنده کتاب‌های «الوجوه البیضاء» و «سینالکول»)، «اتیل عدنان» دارای مادر مارونی که خودش ملحد و همجنس‌باز است (نویسنده «الست ماری روز»)، «جبور الدویهی» مارونی (نویسنده «شرید المنازل») و «توفیق یوسف عواد» مارونی (نویسنده «طواحین بیروت»)

علاوه بر گفتمان نفرت‌پراکن، نقش توطئه خارجی در شکل‌گیری بحران را نباید نادیده گرفت. در فصل دوم – طی قسمت‌های دهم تا هفدهم و هم‌چنین قسمت نوزدهم– به تفصیل پیرامون توطئه‌های خارجی برای شکل‌گیری جنگ داخلی لبنان صحبت شده است. در آن‌جا نشان دادیم که به صورت مشخص، کشورهای خارجی در شکل‌گیری جنگ داخلی لبنان نقش‌آفرین بودند. هرچند در این‌جا باید تأکید کرد که نقش‌آفرینی کشورهای عربی ناشی از ناآگاهی و غفلت نسبت به پشت پرده ماجرا و صرفاً به هدف مهار چپگرایان بود! دولت‌های عربی نمی‌دانستند که «جنگ داخلی لبنان» طرح مهمی است که از سوی صهیونیست‌ها طراحی و با حمایت ویژه آمریکا کلید خورده بود تا بیروت به اشغال صهیونیست‌ها درآید. اما در هر صورت باید گفت «توطئه خارجی» به وضوح در لبنان حضور داشت و پررنگ شده بود.

به این ترتیب «تجزیه اجتماعی» در لبنان، در کنار «گفتمان‌های نفرت‌پراکن» و «توطئه خارجی» قرار گرفت و کشور را به کام جنگ داخلی فرستاد. در مورد نقش رژیم صهیونیستی باید به یک نکته دیگر هم اشاره کرد: دور کردن یهودیان از لبنان! این نکته را در یک بند کوتاه شرح می‌دهیم:

 

تلاش صهیونیست‌ها برای بیرون راندن یهودیان از لبنان!

از میانه قرن دوم میلادی و شورش «بار کوخبا» علیه امپراطوری روم، یهودیان در جغرافیای کنونی لبنان زندگی می‌کردند و این همزیستی به مدت ۱۸ قرن ادامه داشت و یهودیان بخشی از جامعه لبنان به شمار می‌رفتند. حتی در سال ۱۹۱۱ بخشی از یهودیان از یونان، سوریه، عراق و ترکیه به لبنان مهاجرت کردند و به جمعیت یهودیان لبنان افزوده شد. آن‌ها دو نشریه به زبان‌های عربی و فرانسوی نیز منتشر می‌کردند. در دوره قیمومیت فرانسه و تدوین قانون اساسی لبنان نیز یهودیان به عنوان یکی از ۱۸ طائفه رسمی لبنان به رسمیت شناخته شدند و از حقوق برابر و قوانین جزایی و مراکز آموزشی اختصاصی خود برخوردار بودند. به عبارت دیگر یهودیان در لبنان از حقوق و جایگاهی برخوردار بودند که با هیچ‌یک از همتایان آن‌ها در کشورهای عربی قابل مقایسه نبود. در سال ۱۹۲۱، دولت اقلیم لبنان (تحت قیمومیت فرانسه) اتحادیه جهانی مکابی (Maccabi World Union) را به رسمیت شناخت. این اتحادیه، به نوعی نقش فدراسیون ورزشی یهودیان سرتاسر جهان را ایفا می‌کند. به این ترتیب دو شعبه از اتحایه مکابی در شهرهای بیروت و صیدا افتتاح شد. آن‌ها در لبنان علاوه بر فعالیت ورزشی، دوره‌های آموزشی برای یهودیان برگزار می‌کردند که شامل آموزش «زبان عبری» و «تاریخ یهود» می‌شد.

رژیم صهیونیستی (اسرائیل) , حزب الله لبنان , لبنان , سید حسن نصرالله ,
خانواده‌ای یهودی در بیروت در میانه دهه ۱۹۶۰

اما از میانه قرن بیستم و تأسیس رژیم صهیونیستی، وضعیت یهودیان در لبنان تغییر کرد.جنایات رژیم صهیونیستی علیه مسلمانان در فلسطین و لبنان باعث شد تا نفرت از یهودیان در لبنان نیز افزایش پیدا کند و شرایط برای زندگی آنان مشکل شود. در چنین فضایی یهودیان لبنان ناگزیر به مهاجرت شدند و البته این روند در جریان جنگ داخلی لبنان تشدید شد.

رژیم صهیونیستی (اسرائیل) , حزب الله لبنان , لبنان , سید حسن نصرالله ,
نمایی از قبرستان یهودیان بیروت

با تأسیس دولت اسرائیل، صهیونیست‌ها از یهودیان لبنان دعوت می‌کردند تا به اسرائیل مهاجرت کنند. با این حال، به نوشته آندریو لی باترز (Andrew Lee Butters) استاد دانشگاه تگزاس در آستین (UT) بعد از تأسیس دولت یهودی در سال ۱۹۴۸ در فلسطین اشغالی، لبنان تنها کشور عربی بود که جمعیت یهودی آن افزایش یافت! در داخل بیروت نیز دو محله «وادی ابو جمیل» و «رأس بیروت» دارای جمعیت قابل توجه یهودی بود. در جریان قیام مسلمان در سال ۱۹۵۸ و سرکوب آن توسط ارتش آمریکا – که در قسمت ششم این سلسله یادداشت‌ها شرح داده شد – بخشی از یهودیان به اروپا و آمریکا مهاجرت کردند. در سال ۱۹۶۷ بخشی از جنوب لبنان به اشغال صهیونیست‌ها درآمد و همین موضوع باعث تشدید گرایشات ضدیهودی در جامعه عربی لبنان شد. در چنین بستری، یهودیان لبنان نیز به مهاجرت گسترده روی آوردند. این موضوع در جریان جنگ یوم کیپور در سال ۱۹۷۳ شکل مضاعفی پیدا کرد و در سال ۱۹۷۵ با آغاز جنگ داخلی به اوج خود رسید. در این‌جا ذکر این نکته خالی از لطف نیست که در سال ۱۹۸۲ و زمانی که ارتش رژیم صهیونیستی قصد اشغال بیروت را داشت، یاسر عرفات دستور داد تا بخشی از مبارزان فلسطینی از «کنیسه ماگن ابراهام» قدیمی‌ترین کنیسه بیروت (بنا شده در سال ۱۹۲۵) محافظت کنند؛ اما نیروی هوایی رژیم این مکان را بمباران کرد!

رژیم صهیونیستی (اسرائیل) , حزب الله لبنان , لبنان , سید حسن نصرالله ,
نمایی از کنیسه ماگن ابراهام پیش از بازسازی
این کنیسه در قرن جدید بازسازی شده است

از تجزیه اجتماعی تا جنگ داخلی؛ پیشبرد برنامه صهیونیست‌ها توسط افراطیون مارونی

در قسمت بیست و چهارم با عنوان «نبرد هتل‌ها در عروس خاورمیانه»، یک بند را به «اهمیت بخش (القطاع) چهارم بیروت» اختصاص دادیم. در بخشی از این بند نوشته بودیم: «بخش چهارم [بیروت] در قسمت غربی پایتخت لبنان قرار داشت و اصلی‌ترین منطقه سکونت مسیحیان در غرب بیروت به حساب می‌آمد.» اما ماجرای این موضوع چه بود؟

از زمان تأسیس لبنان تا میانه دهه ۱۹۶۰ میلادی، بیروت به عنوان پایتخت لبنان، عصاره کل کشور لبنان بود و تمام ۱۸ طائفه این کشور – شامل مسلمانان، مسیحی‌ها و یهودیان – در کنار هم زندگی می‌کردند. از میانه این دهه با تشدید تبلیغات طائفه‌گرایانه افراطیون مارونی در لبنان از یک سو و تشدید جنایت‌های رژیم صهیونیستی در فلسطین اشغالی از سوی دیگر، به مرور در لبنان نیز گرایش‌های طائفه‌گرایانه پررنگ‌تر شد؛ به طوری که عمده یهودیان به فلسطین اشغالی مهاجرت کرده و محله‌های مختلف بیروت نیز به سمت تفکیک طائفه‌ای و مذهبی رفتند.

رژیم صهیونیستی (اسرائیل) , حزب الله لبنان , لبنان , سید حسن نصرالله ,
با رشد گروه‌های افراطی در جامعه مارونی‌های لبنان، شهرهای بزرگ به سمت تجزیه اجتماعی و تفکیک محلات مسلمان‌نشین از محلات مسیحی‌نشین رفتند

با این حال، تقسیم‌بندی طائفه‌ای از سطح محله فراتر نرفت. یعنی این‌گونه نبود که بگوییم بخش مهمی از بیروت، پیرو طائفه مشخصی هستند؛ بلکه دو محله مجاور متشکل از دو طائفه متفاوت بود و این‌ها هم‌چنان در کنار هم زندگی می‌کردند. در چنین بستری، عمده محلات مسیحی‌نشین در بخش شرقی بیروت و عمده محلات مسلمان‌نشین در بخش غربی آن قرار داشتند. هرچند در چنین وضعیتی نیز هم‌چنان در بخش شرقی بیروت چند محله مسلمان‌نشین – و حتی اردوگاه آوارگان فلسطینی – و در بخش غربی بیروت چند محله مسیحی‌نشین وجود داشت.

بی‌تردید، مهم‌ترین پیشران تفکیک طائفه‌ای در لبنان گروه‌های افراطی مارونی بودند. در مناطقی که مارونی‌ها وزن کم‌تری داشتند، تمایز طائفه‌ای به مراتب کم‌تر بود. مثلا در شهر «صیدا»، گرچه اهل سنت اکثریت را در اختیار داشتند؛ اما شیعیان، دروزی‌ها، کاتولیک‌های رومی (یونانی پادشاهی)، یهودی‌ها، مارونی‌ها و روم ارتدوکس در کنار اهل تسنن زندگی می‌کردند و هیچ‌گونه نزاع بزرگ و حتی تفکیک محله به محله پدید نیامد!

رژیم صهیونیستی (اسرائیل) , حزب الله لبنان , لبنان , سید حسن نصرالله , رژیم صهیونیستی (اسرائیل) , حزب الله لبنان , لبنان , سید حسن نصرالله ,

تصویر بالا: صلیب در تجمع حزب «قوات»؛ تصویر پایین: آرم سابق تروریست‌های فالانژ قوات بر پشت تی‌شرت یکی از هواداران حزب قوات
علیرغم گذشت ۳۵ سال از پایان جنگ لبنان، هنوز هم احزاب افراطی مارونی لبنان از نمادها و ادبیات نفرت‌پراکنانه و طائفه‌گرایانه استفاده می‌کنند

با شروع جنگ داخلی، تجزیه اجتماعی لبنان به اوج خود رسید و عملاً بیروت به دو قسمت مجزا تبدیل شد. فالانژها برای پیشبرد این برنامه، به فجیع‌ترین اقدامات منافی اخلاق دست زده و بزرگ‌ترین فاجعه ضد انسانی تاریخ لبنان (تا آن روز) را رقم زدند! این نکته را در قسمت آینده شرح خواهیم داد.

جمع‌بندی

در قسمت بیست و پنجم به تفصیل نشان دادیم: «رژیم صهیونیستی [در پایان سال ۱۹۷۵] در دو عرصه «بین‌المللی» و «داخلی» تحت فشار قرار داشت. در عرصه بین‌المللی، روند به رسمیت شناختن سازمان آزادیبخش فلسطین از سوی مجامع و نهادهای جهانی مانند سازمان ملل و نهادهای زیرمجموعه آن … [و] در عرصه داخلی نیز جنبش‌های مردمی و مبارزات مدنی و غیرمسلحانه علیه اشغالگری از سوی فلسطینی‌ها آغاز شده بود.» در بخش جمع‌بندی تأکید شد که مقامات رژیم بهترین راه برای عبور از این تنگنا را تسریع در شروع جنگ داخلی لبنان می‌دانستند: «جمع‌بندی مقامات رژیم بر این بود که در هر دو مورد، پشتوانه اصلی این اقدامات سازمان آزادیبخش فلسطین است و باید آنان را در داخل لبنان دچار مشکل حاد کرد. از طرف دیگر، تصور مقامات رژیم بر این بود که با پیشروی در لبنان و اشغال بیروت، نه‌تنها مسأله سازمان آزادیبخش را حل می‌کنند؛ بلکه قلمرو خود را گسترش داده و عرب‌ها را بیش از پیش تحت فشار قرار می‌دهند. تجربه تغییر رفتار مصر بعد از جنگ ۱۹۷۳ در این زمینه برای مقامات تل‌آویو تجربه موفق و ارزنده‌ای محسوب می‌شد.»

رژیم صهیونیستی (اسرائیل) , حزب الله لبنان , لبنان , سید حسن نصرالله ,
فالانژهای وابسته به احزاب افراطی مارونی، در حال کنترل تردد شهروندان به هدف ممانعت از ورود مسلمانان به مناطق مسیحی‌نشین!

همزمان در داخل لبنان بحث نبرد هتل‌ها در جریان بود و عملیاتی برای ترور «پی‌یر الجمیل» هم انجام شد که در در دو قسمت بیست و سوم و بیست و چهارم شرح داده‌ایم. با این حال هنوز شعله‌های جنگ داخلی به سرتاسر لبنان زبانه نکشیده بود. فالانژها در این زمینه به جنایت قرآن‌سوزی دست زدند تا خشم مسلمانان باعث اشتعال آتش جنگ داخلی شود؛ اما باز هم مسلمانان خویشتنداری پیشه کردند! در این وضعیت، باید طرح خطرناک‌تری روی میز قرار می‌گرفت!

رژیم صهیونیستی (اسرائیل) , حزب الله لبنان , لبنان , سید حسن نصرالله ,
گوشه‌ای از جنایت «شنبه سیاه»

 

این جنایت بزرگ‌تر به «شنبه سیاه» در تاریخ لبنان معروف شده است. روزی که مسیر زندگی شهید سیدحسن نصرالله تغییر کرد و پدرش تصمیم گرفت با ترک بیروت، به جنوب لبنان بازگردد. این نکته را در قسمت آینده شرح خواهیم داد.

انتهای پیام/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اخبار مشابه

دکمه بازگشت به بالا