اخبار حوزه امام و رهبریخبرگزاری تسنیم

امکان‌سنجی رشد ۸ درصدی اقتصاد ایران

به گزارش گروه امام و رهبری خبرگزاری تسنیم، از مباحث مهم و درازدامن اقتصاد ایران، بحث درباره کم و کیف سیاستگذار‌های کلان اقتصادی است. یکی از مهمترین موضوعات در این باره که مدت‌هاست توجه دانشوران، فعالان و مدیران اقتصادی را به خود جلب کرده و گفت‌وگوهای زیادی را شکل داده «هدف‌گذاری رشد ۸ درصدی» در برنامه‌ هفتم اقتصادی است.  میز اقتصاد ایران در مرکز مطالعات راهبردی تسنیم هم به فراخور اهمیت موضوع، بررسی و تامل درباره آن را در دستور کار خود قرار داده است. به همین منظور نشستی را در این باره با حضور اقتصاددان برجسته، دکتر جواد صالحی اصفهانی استاد اقتصاد دانشگاه پلی تکنیک «ویرجینیا تک» برگزار کرد. صالحی اصفهانی تدریس در دانشگاه‌های آکسفورد و پنسیلوانیا و همچنین همکاری علمی با موسسه بروکینگز را نیز در کارنامه خود دارد. آنچه در ادامه آمده است،‌ مواضع این اقتصاددان ایرانی درباره هدف‌گذاری رشد ۸ درصدی است که بخشی از صحبت‌های ایشان به همراه متن کامل مصاحبه آورده شده است.

صالحی اصفهانی در ابتدا به بررسی امکان تحقق رشد اقتصادی ۸ درصدی در ایران می‌پردازد و از دو زاویه به آن نگاه می‌کند:

نگاه سیاست‌گذارانه: رشد ۸ درصدی به‌عنوان یک هدف انگیزشی و نه لزوماً واقع‌گرایانه مطرح می‌شود. در شرایط بحرانی اقتصادی و فشارهای خارجی، به‌ویژه از سوی آمریکا، مطرح کردن این هدف می‌تواند جنبه دفاعی و امیدبخش داشته باشد تا مانع از تسلیم یا سکون در برابر بحران‌ها شود.

نگاه علمی و واقع‌گرایانه: از دیدگاه اقتصاددان، با توجه به وضعیت پایین سرمایه‌گذاری، فرسودگی زیرساخت‌ها، و تجربه تاریخی رشد اقتصادی، دستیابی به چنین رشدی بعید است و در خوش‌بینانه‌ترین حالت، رشد ۴ تا ۵ درصدی ممکن است. ادعای تحقق رشد ۸ درصدی، از منظر علمی، نوعی اغراق یا فرار از مسئولیت دانسته می‌شود.

وی تأکید می‌کند که اقتصاد مانند میدان جنگ است؛ روحیه و امید مردم نیز در پویایی اقتصادی نقش دارد، اما این نقش غیرمستقیم و پیچیده است. بر خلاف پروژه‌های عمرانی که اجرای آن‌ها ممکن است آسان‌تر باشد، تغییر رفتار اقتصادی مردم نیازمند تحولاتی عمیق‌تر و پیچیده‌تر است.

 

.

صالحی اصفهانی در ادامه به پیچیدگی شرایط اقتصادی ایران و دشواری تحلیل و حل آن می‌پردازد. ایشان پنج توضیف و توصیه برای وضع فعلی اقتصاد ایران دارد که به این شرح است:

وضعیت متناقض اقتصاد ایران: کشور با رکود اقتصادی و هم‌زمان تورم بالا مواجه است؛ ترکیبی که تحلیل آن را دشوار و پیچیده می‌کند.

تشبیه به بیماری با تب شدید: اقتصاد ایران مانند بیماری است که هم تب دارد (مشکلات فوری مانند تورم) و هم بیماری مزمن (مشکلات ساختاری). باید ابتدا بحران‌های فوری مهار شوند تا امکان اصلاحات بلندمدت فراهم شود.

نقش محدود افراد غیرمسئول: تحلیل‌گران بیرونی نباید نقش خود را بیش از حد مهم بدانند. تصمیم‌گیران اصلی مانند بانک مرکزی و وزارت اقتصاد، با اطلاعات دقیق‌تر و مسئولیت‌های واقعی درگیر هستند.

اهمیت درک شرایط اجرایی: سیاست‌گذار اقتصادی باید هم به تئوری‌های علمی مسلط باشد و هم بتواند با واقعیت‌های اجرایی کنار بیاید. گاهی برای جلوگیری از بحران اشتغال، بانک مرکزی ناچار به تزریق نقدینگی است، هرچند این کار تورم‌زا باشد. سیاست‌گذاری اقتصادی فرآیندی سیال و وابسته به شرایط است، نه تصمیماتی مطلق.

تجربه جهانی و امکان عبور از بحران: بحران اقتصادی ایران مشابه مواردی در کشورهای دیگر است و عبور از آن ممکن است، ولی نیازمند اقدام هوشمندانه و به‌موقع است.

اهمیت عدالت اقتصادی: در شرایط بحرانی، باید سیاست‌هایی اتخاذ شود که ضمن کنترل تورم، کمترین میزان بی‌عدالتی را در پی داشته باشد.

در مجموع، وی تأکید دارد که حل مشکلات اقتصادی ایران نیازمند درک واقع‌بینانه، تصمیم‌گیری متعادل و اعتماد نسبی به سیاست‌گذاران اقتصادی است.

 

.

همچنین وی در بخش دیگری به چالش‌های سیاست‌گذاری اقتصادی در شرایط بحرانی ایران می‌پردازد و نکات کلیدی در این‌باره طرح می‌کند. صالحی اصفهانی معتقد است که دولت برای کنترل تورم، افزایش حقوق کارکنان را محدود کرده که موجب نارضایتی طبقه متوسط شده، درحالی‌که برخی کارگران ساده افزایش درآمد داشته‌اند. به‌علاوه انتشار ناقص اطلاعات – تمرکز بر تورم و بی‌توجهی به تغییرات درآمد – باعث بدبینی و درک نادرست مردم از وضعیت اقتصادی شده است، و تفاوت در تعاریف و بزرگ‌نمایی آمار فقر در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی، موجب ایجاد نگرانی‌های غیرواقعی شده و بر تصمیم تولیدکنندگان تأثیر منفی گذاشته است. به همین جهت رسانه‌ها باید با دقت و بی‌طرفی، مسائل اقتصادی را به مردم توضیح دهند تا از بدفهمی عمومی و بحران‌زایی بیشتر جلوگیری شود.

 

.

صالحی اصفهانی در پایان معتقد است که تصور آمریکایی‌ها از سیاست‌گذاری و وضعیت اقتصادی در ایران غلط است و انگیزه خود از نوشتن در وبلاگ شخصی را نیز مخاطب قرار دادن آمریکایی‌ها و اصلاح این خطا می‌داند و سعی دارد تصویری واقعی‌تر از وضعیت ایران ارائه دهد. وی معتقد است که آمریکایی‌ها باید بدانند واقعیت ایران چیست و برخلاف ادعاهای اغراق‌آمیز برخی سیاستمداران آمریکایی مثل ترامپ، وضعیت ایران آن‌گونه که گفته می‌شود فاجعه‌بار نیست. صالحی اصفهانی می‌گوید در دور اول ریاست جمهوری ترامپ،‌ مشاورانی مانند بولتون اطلاعات غلطی به ترامپ داده بودند، مانند اینکه مردم ایران گرسنه‌اند یا کشور در آستانه فروپاشی است. ترامپ بعدها متوجه شد فریب خورده است. وی همچنان معتقد است که اقتصاد ایران با مشکلاتی روبه‌رو است، مشابه کشورهایی مانند آرژانتین، اما این به معنی فروپاشی نیست. صالحی اصفهانی همچنین معتقد است ترامپ از اشتباهات گذشته خود درباره ایران درس گرفته و اکنون دیدگاه واقع‌بینانه‌تری نسبت به این کشور دارد.

 

.

 

انتهای پیام/

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اخبار مشابه

دکمه بازگشت به بالا