خبرگزاری تسنیم

احوال حج_۱/ روایت تشرف یک حاجی غیربازاری در کودکی

پدربزرگم که خیلی کتابی حرف می‌زد می‌گفت هرکسی یک سال “عم یتسائلون”بخونه، حج مشرف میشه. کلاس دوم ابتدایی هم “عم یتسائلون خوندم”؛ تا مقدمات سفر رخ داد کلاس پنجم ابتدایی اولین سفر عمره رو رفتم.

با “عم یتسائلون” حاجی شدم

سجاد محقق، نویسنده کتاب “حاجی غیربازاری”:

پدربزرگم که خیلی کتابی حرف می‌زد می‌گفت هرکسی یک سال “عم یتسائلون”بخونه، حج مشرف میشه. کلاس دوم ابتدایی هم “عم یتسائلون خوندم”؛ تا مقدمات سفر رخ داد کلاس پنجم ابتدایی اولین سفر عمره رو رفتم.

در زیارت کردن، آدم‌ها مدل‌های مختلفی دارند، بعضیا خیلی کربلایی و امام حسینی‌اند؛ بعضی‌ها هم به دلیلی به حج وابسته می‌شوند که من هم جزو اون دسته‌ای بودم که به خاطر اینکه مادرم خیلی علاقه‌مند به سفر حج بود از کلاس اول ابتدایی درگیر قضیه حج شدم.

یک روز مادرم گریه‌کنان به خانه آمد و معلوم بود بسیار گریه کرده. با عجله نامه‌ای نوشت و بدون اینکه چیزی به ما بگوید رفت. بعداً فهمیدیم به سازمان حج و زیارت رفته بود.

 ماجرا از این قرار بوده که یکی از همکاران او برای سفر حج از همه خداحافظی کرده بود و مادرم که ۱۳سال در انتظار اعزام به حج بود و به دلایلی مثل حج خونین اعزامش به تعویق افتاده بود، منقلب شده.
 
مادرم به سازمان حج رفته بود و نامه خیلی سوزناکی نوشته بود که من معلمم و می خوام برم حج، باید چیکار کنم؟ یکی از مدیران حج و زیارت هم که این نامه به دستش رسیده بود، سهمیه خودش را به مادر هدیه داده بود.
 
این ماجرا مربوط به کلاس اول ابتدایی من بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اخبار مشابه

دکمه بازگشت به بالا