
البته کیفیت رژیم غذایی نیز نقش مهمی داشت. به طوری که افرادی که رژیم غذایی آنها شامل میزان بیشتری از خوراکیهای فوقفراوریشده، کربوهیدراتهای تصفیهشده، چربیهای اشباعشده، گوشتهای فراوریشده و شیرینیها بود، احتمال بیشتری داشت که سطح بالاتری از افسردگی را گزارش کنند. در مقابل، افرادی که رژیم غذایی شبیه به الگوی مدیترانهای را دنبال میکردند، بهطور کلی کمتر در خطر افسردگی قرار داشتند.
دکتر ونکات بهات، روانپزشک، پژوهشگر بالینی و مدیر برنامه روانپزشکی مداخلهای بیمارستان سنت مایکل و دانشگاه تورنتو، ، که نویسنده اصلی این مطالعه است، میگوید: «یافتهها نشان میدهند که باید در گزینش رژیمهای بسیار محدودکننده یا نامتعادل محتاط بود. بهویژه افرادی که پیشتر با استرس یا مشکلات روحی مرتبط با وزن مواجه بودهاند، باید بیشتر دقت کنند.»
این در حالی است که ایجاد تغییراتی متعادل و پایدار در رژیم غذایی که هم نیازهای تغذیهای را براورده کند و هم آثار روانی آن را در نظر بگیرد، به کاهش تاثیر منفی احتمالی بر خلقوخو کمک میکند.
البته باید توجه داشت که این تحقیق یک مطالعه مشاهدهای است، بنابراین فقط میتواند ارتباط بین رژیم کمکالری و افسردگی را نشان دهد، اما نمیتواند رابطه علیومعلولی میان آنها را ثابت کند. از طرفی، این اطلاعات تغذیهای از طریق پرسشنامه جمعآوری شدند که ممکن است دقت نداشته باشد، زیرا احتمال دارد شرکتکنندگان میزان واقعی کالری مصرفی خود را درست ارزیابی نکرده باشند.
همچنین این رژیمهای بررسیشده تحت نظر پزشک اجرا نشده بودند. در حالی که برخی مطالعات پیشین آثار مثبت رژیمهای کمکالری را در شرایط کنترلشده و حرفهای، تایید کردهاند.
بنابراین برای فهم کامل اینکه رژیم غذایی چه تاثیری بر سلامت روان دارد، به تحقیقات بیشتر و کارآزماییهای تصادفی کنترلشده نیاز است تا با کنترل دقیق متغیرها و حذف عوامل مداخلهگر، بتوان رابطه علت و معلولی بین رژیم غذایی و سلامت روان را با دقت علمی بالاتری بررسی کرد.
تاثیر کاهش کالری بر افسردگی
در مطالعه جدید، برخلاف برخی مطالعات قبلی که کاهش وزن را با بهبود خلقوخو مرتبط دانستهاند، رژیمهای کمکالری به کاهش علائم افسردگی کمک نکردند.
محققان توضیح میدهند که رژیمهای کمکالری که به کاهش وزن منجر نشوند یا با نوسان وزنی همراه باشند، میتوانند باعث افزایش افسردگی شوند، زیرا فرد احساس ناکامی و سرخوردگی میکند.
از طرف دیگر، محدودیت بیشازحد کالری یا دریافت مواد مغذی ناکافی میتواند فرایندهای طبیعی بدن را مختل کند و به خستگی، مشکلات خواب و کاهش تمرکز منجر شود. رژیمهای افراطی با افزایش اضطراب و خطر اختلالات تغذیهای هم همراهاند. بنابراین اینکه چه چیز و به چه میزان محدود میشود، بسیار مهم است.
تعادل مهم است
دکتر بهات میگوید که واکنش افراد به رژیمهای غذایی میتواند بسیار متفاوت باشد. یافتههای این مطالعه هم نشان میدهد که توصیههای تغذیهای باید شخصیسازی شوند و علاوه بر سلامت جسمی، عوامل روانی را نیز در نظر بگیرند.
ناتالی موکاری، متخصص تغذیه در کارولینای شمالی، خاطرنشان میکند که حتی اگر هدف شما کاهش وزن است، تمرکز بیش از حد بر محدودیت کالری روشی نیست که بتوان همیشه ادامه داد. او توصیه میکند برای حرکت به سمت یک سبک زندگی متعادل بهجای رژیم سخت، تغییرات کوچک و تدریجی را امتحان کنید. مثلا با بررسی وعدههای غذاییتان شروع کنید. اینکه آیا در بشقابتان، پروتئین، کربوهیدرات، چربیهای مفید و میوه و سبزیجات کافی وجود دارد؟
او تاکید میکند اگر از تمام گروههای غذایی استفاده کنید و آهستهتر غذا بخورید، کمتر به دوباره کشیدن غذا یا خوردن دسر فکر خواهید کرد.