ایتنافناوری

تحولات بزرگ مغزی از ۱۱ تا ۲۵ سالگی که تصمیم‌گیری‌های ما را شکل می‌دهد

دوران نوجوانی که به‌عنوان پلی میان کودکی و بزرگسالی شناخته می‌شود، با نوسانات خلقی، استقلال فزاینده و فشارهای جدیدی همراه است که افراد را به پرسش درباره هویت خود وادار می‌کند. پژوهشگران به بررسی تغییرات مغزی بین سنین ۱۱ تا ۲۵ سال پرداخته‌اند تا دریابند چگونه این سال‌ها الگوهای تصمیم‌گیری را شکل می‌دهد.

به گزارش ایتنا و به نقل از Earth، مطالعات جدید نشان می‌دهد که مدارهای عصبی خاصی در این دوره تغییر می‌کنند تا تمایلات، پاداش‌ها و تکانه‌ها را به گونه‌ای مدیریت کنند که تأثیرات طولانی‌مدتی بر زندگی داشته باشد. ساموئل کلین، پژوهشگر دانشگاه مینه‌سوتا، معتقد است تغییر در ارتباطات بین نواحی مغز نقش کلیدی در کنترل هوس‌ها و برنامه‌ریزی حرکت‌های بعدی دارد.

در نوجوانی، پردازش پاداش در مغز فعال‌تر می‌شود و مناطق مرتبط با هیجان‌زدگی بیشتر مشغول می‌شوند. اگر سیگنال‌های لذت بر احتیاط غلبه کنند، ممکن است تصمیمات تکانشی گرفته شود که در لحظه خوشایند است اما بعدها مشکلاتی ایجاد می‌کند. با گذشت زمان، بخش‌های مغزی مرتبط با عملکرد اجرایی مانند خودکنترلی، برنامه‌ریزی و تفکر انعطاف‌پذیر تغییر می‌کنند و تعادل بهتری میان هیجان و احتیاط برقرار می‌شود.

کلین می‌گوید: «ما نشان دادیم که بخش‌های مختلف استریاتوم تغییرات سنی متفاوتی دارند که پیش‌بینی‌کننده بهبود در تصمیم‌گیری‌های مرتبط با پاداش و عملکرد اجرایی است.» این بدان معناست که حتی اگر نوجوانان به دنبال هیجان باشند، شبکه‌های مغزی در حال رشد به آنها کمک می‌کند جوانب مثبت و منفی را بهتر بسنجند.

 

متخصصان همچنین اشاره می‌کنند که برخی اختلالات روانی معمولاً در نوجوانی ظاهر می‌شوند که نشان‌دهنده ارتباط میان رشد عصبی و تنظیم هیجانات است. اگر ارتباط بین پاداش و کنترل مغز هماهنگ نباشد، ممکن است نوسانات خلقی شدید یا اضطراب رخ دهد. شناخت این جزئیات به متخصصان کمک می‌کند پیش از عمیق‌تر شدن الگوهای مخرب، مداخلات موثرتری ارائه دهند.

مدارهای فرونتو-استریاتال که بخش‌هایی از لوب‌های پیشانی را به استریاتوم متصل می‌کنند، در اواسط دهه بیست سالگی به ثبات می‌رسند و ترکیبی از کنجکاوی و کنترل منطقی ایجاد می‌کنند. پژوهشگران معتقدند رشد نامتوازن این ارتباطات می‌تواند باعث رفتارهای پرخطر یا بیش از حد محتاطانه در نوجوانان شود.

مونیکا لوسیانا، همکار پژوهش در دانشگاه مینه‌سوتا، این یافته‌ها را فرصتی برای والدین و مربیان می‌داند تا راهکارهای مقابله‌ای مناسب را به نوجوانان آموزش دهند و به آنها کمک کنند تصمیمات آگاهانه‌تری بگیرند. این دانش همچنین می‌تواند به پیش‌بینی نیازهای خاص نوجوانان کمک کند و مداخلات را شخصی‌سازی نماید.

در نهایت، شناخت بهتر تغییرات مغزی در این دوره حساس، راه را برای حمایت بهتر از نوجوانان و کمک به رشد سالم آنها هموار می‌کند. بزرگ شدن تنها رسیدن به مراحل زندگی نیست، بلکه یادگیری تعادل میان هیجان و احتیاط است که سلامت و شادی آینده را تضمین می‌کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اخبار مشابه

دکمه بازگشت به بالا