
در این مرور جامع که توسط محققان مرکز پزشکی دانشگاه روچستر انجام شده، تمرکز بر تعامل بین فاکتور آزادکننده کورتیکوتروپین (CRF) و سیستم دوپامین مغز نخستیها بوده است. CRF هورمونی کلیدی در پاسخ به استرس است که نقش مهمی در تنظیم سیستمهای مغزی ایفا میکند.
به گزارش ایتنا و به نقل از نوروساینس نیوز، سیستم دوپامین در نخستیها بسیار گستردهتر و پیچیدهتر از جوندگان است و نورونهای دوپامین اغلب چندین نوع انتقالدهنده عصبی را به طور همزمان آزاد میکنند. این «پروفایل چندگانه» انتقالدهندهها به نخستیها امکان پاسخهای دقیقتر و متنوعتر به استرس را میدهد.
.jpg)
یکی از مهمترین یافتهها، تفاوتهای آناتومیکی و شیمیایی چشمگیر بین مغز نخستیها و جوندگان است. توزیع سلولهای حاوی CRF و الگوهای بیان گیرندهها در نخستیها متفاوت است و این تفاوتها میتواند علت ناکامی درمانهای دارویی مبتنی بر مدلهای جوندگان در انسان باشد.
دکتر جولی فاج، نویسنده مسئول مقاله، میگوید: «این تفاوتها فقط مسائل علمی نیستند، بلکه برای توسعه نسل بعدی درمانهای افسردگی، اضطراب و اعتیاد حیاتی هستند.»
محققان همچنین نشان دادند که نورونهای دوپامین در نخستیها نه تنها دوپامین بلکه انتقالدهندههای دیگری مانند گلوتامات و GABA را نیز آزاد میکنند. این پیچیدگی بیشتر در نخستیها دیده میشود و میتواند نشاندهنده تکامل سیستمهای پاسخ به استرس برای مقابله با چالشهای اجتماعی و محیطی متنوعتر باشد.
مسیر آینده: درمانهای شخصیسازی شده
مطالعه بر اهمیت عوامل فردی مانند سن، جنسیت و تجربیات استرس در دوران کودکی تأکید دارد. این عوامل ممکن است تعیینکننده حساسیت یا مقاومت فرد در برابر اختلالات روانی مرتبط با استرس باشند.
سؤالات مهمی مطرح است: چگونه استرسهای اولیه زندگی میتواند به طور دائمی این سیستمها را در نخستیها تغییر دهد؟ آیا تفاوتهای ژنتیکی در گیرندههای CRF میتواند علت تفاوتهای فردی در پاسخ به استرس باشد؟ و چگونه هورمونهای جنسی بر این سیستم تأثیر میگذارند؟
دکتر فاج میگوید: «آنچه میآموزیم این است که زمینه، زمانبندی و تفاوتهای فردی بسیار اهمیت دارند و آینده درمانها در درک الگوهای منحصربهفرد هر بیمار نهفته است.»
این مرور علمی، یافتههای آزمایشگاههای سراسر جهان را گردآوری کرده و نقشه راهی برای تحقیقات آینده ارائه میدهد که میتواند درک ما از اختلالات روانی مرتبط با استرس را متحول کند.