گاهی دستمزد یک بازیگر از فروش کل کار بیشتر است

به گزارش نونگاه تهران به نقل از ایرانتئاتر، مصطفی کوشکی، نویسنده، بازیگر و کارگردان تئاتر با اشاره به لزوم آموزش در بازیگری و تاثیر این آموزش در بخش کمی و کیفی تولیدات تئاتر امروز سخن گفت.
مصطفی کوشکی با اشاره به ویژگیهای بازیگر برای حضور روی صحنه بیان کرد: «بازیگری هم مانند دیگر حرفهها همچون جمله پزشکی، مهندسی و … نیازمند گذراندن دورههای آموزشی-تخصصی مشخص است تا با مهارت و علم بتوانی در آن مشغول به فعالیت شوی. قطعا هیچکس نمیتواند به سادگی خود را به عنوان جراح، مهندس یا صنعتگر معرفی کند بدون اینکه آموزشهای لازم را دیده باشد؛ بازیگری نیز از این قاعده مستثنا نیست و نیازمند مهارت و علم است.»
او ادامه داد: «فرد برای حضور در جایگاه بازیگر یا باید به دانشگاه برود یا آموزشهای حرفهای و جدی ببیند و یا به صورت تجربی در گروههای حرفهای کسب مهارت و علم کنند. به نظر من آموزش بازیگری از بسیاری حرفهها سختتر هم است؛ چون در بازیگری باید در زمینههای مختلفی مانند روانشناسی، جامعهشناسی، فلسفه، هنرهای دیگر مانند موسیقی، تجسمی و.. اطلاعات کافی داشته باشی تا تنها به عنوان یک بازیگر، شناخته شوی و نه به عنوان یک بازیگر با کیفیت.»
این هنرمند افزود: «همچنین بازیگری نیازمند ویژگی فطری و شهودی نیز هست که البته بخشی از آن با تمرینات مداوم هم تا حدودی به دست میآید، اما بخش زیادی از آن در فطرت و ژنتیک فرد قرار دارد. در هر حال برای رسیدن به یک سطح از بازیگری که بتوان روی صحنه رفت، باید با استفاده از علم و تمرینهای زیاد ابزارهای بازیگری مثل صدا، بیان، بدن، ریتم و…. را به دست آورد. به علاوه، اینکه این پروسه هیچگاه به پایان نمیرسد. اگر از پیشکسوتان این حرفه سوال کنید، خواهید شنید که تا آخرین روزهای زندگیشان در حال یادگیری و کشف هستند. این ویژگی جذاب بازیگری است که هیچگاه پایانی ندارد.»
او در مورد ارزیابی جایگاه بازیگران در تئاتر امروز بیان کرد: «نمیتوان همه بازیگران را به یک شکل ارزیابی کرد. ما نمایشهای زیادی از آماتوری و بیتجربه تا حرفهای و با کیفیت روی صحنه شاهد هستیم. نمیتوان گفت که همه نمایشها در یک سطح هستند. به نظر من شاخصی که میتوان خیلی دقیق درباره ارزش یک اثر وجود داشته باشد، کیفیت است. گاهی نمایشی روی صحنه است و بازیگرانی در آن حضور دارند که میدانیم اگر آن بازیگران از اثر جدا شوند، دیگر شاهد استقبال از کار نخواهیم بود و گاهی اوقات نمایشهایی وجود دارد که هیچ عنوان و اسم شناخته شدهای در آنها به چشم نمیخورد ولی به شدت مورد استقبال تماشاگر قرار میگیرند. اینجاست که استقبال را به کیفیت اثر مرتبط میدانیم و البته جایگاه نقد در جهت دادن به تماشاگران و هدایت به سمت آثار باکیفیت قابل توجه است. متاسفانه امروزه مسئله نقد بسیار دفرمه و بلاتکلیف شده است. ما منتقدان خوبی داریم ولی نظام و سازوکار نقد از بین رفته است وگرنه حتما باید باشد که نمایشهای روی صحنه را برای تماشاگر تمیز داده تا مخاطبان بدانند با چه نوع تئاتری مواجه هستند.»
کوشکی با بیان اینکه حضور رپرها، بازیگران سینما یا ورزشکاران در تئاتر اتفاق تازهای نیست، گفت: «به یاد دارم زمانی که محمدرضا فروتن در کار دکتر رفیعی بازی کرد، چنین نقدها به دلیل حضور بازیگر سینما در تئاتر به وجود آمد، البته این اتفاق نسبت به امروز که تقریباً نصف اجراها، با این مدل افراد پر شده است، به ندرت رخ میداد. آقای فروتن، در هر حال بازیگر سینما بود اما امروز خوانندگان، ورزشکاران، سلبریتیها و اینفلوئنسرها که اصلا بازیگر نیستند؛ صرفاً به خاطر جذب مخاطب که هم خودشان، هم تماشاگرانشان و هم سازندگان آثارشان نسبت به آن آگاه هستند؛ روی صحنهاند.»
او با بیان اینکه میتوان نسبت به چنین روندی انتقاد کرد؛ ادامه داد: «کارگردانی که برای جذب مخاطب به چنین روندی متوسل میشود؛ به فکر بقا است آنها باید آزاد باشند و در این عرصه فعالیت کنند اما آنچه اهمیت دارد، مدیریت فرهنگی است که میتواند به این وضعیت جهت و سامان بدهد. از مدیران سالنهای خصوصی گرفته تا مدیران مرکز هنر نمایشی و سیاستگذاران تئاتر، همگی باید در این زمینه نقشآفرینی کنند.»
این نویسنده و کارگردان تئاتر بیان کرد: «این مدیران فرهنگی هستند که باید شرایط را برای شکلگیری و توسعه تئاتر مناسب کنند. اگر مدیران سیاستگذار بدانند که چگونه میتوانند تئاتر خصوصی را به کمپانی تبدیل کنند، کمپانی که کیفیت در آن حرف اول را بزند، قطعا این کیفیت به رشد اقتصادی نیز منجر خواهد شد. این تغییرات باید از بالا آغاز شود تا مدیران تئاتر خصوصی توانایی تبدیل شدن به کمپانیهای تئاتر را پیدا کنند و کارگردانان و عوامل متخصص را استخدام کنند. ایجاد چنین کمپانیهایی توسط مدیران فرهنگی اصلا کار سختی نیست. این مسیر میتواند از سمت مدیران دولتی مثل تئاترشهر، مولوی، تالار وحدت و … که سرمایه و بودجه مشخصی دارند؛ آغاز شود و کم کم به دیگر سالنها هم برسد. قطعا با شکلگیری کمپانی، تولید تئاتر و ارتباط با کمپانیهای خارجی کسی سراغ اینفلوئنسر یا دیگر افراد خارج از حوزه تئاتر نخواهد رفت و آثار در صورت داشتن کیفیت لازم تماشاگر خود را پیدا خواهند کرد. به نظر من این ماجرا را میتوان در کمتر از ۵ سال پیاده کرد.»
او با بیان اینکه مسئله کیفیت همیشه مطرح است و مهم نیست که افراد شناختهشده باشند یا نه، گفت: «ما در طول سال شاهد نمایشهایی هستیم که مورد استقبال قرار میگیرند و این به کیفیت آنها برمیگردد. اما به دلیل تعداد اندکی که دارند هیچوقت جریانی نمیسازند درحالیکه ما باید به سمتی برویم که جریانی در تئاتر شکل بگیرد و این نمایشها به عنوان قالبهای اصلی تئاتر شناخته شوند و تماشاگر برای کیفیت کار به سالنهای نمایش بیاید نه به خاطر چهرههای معروف.»
مصطفی کوشکی در پایان بیان کرد: «اکنون نسل جوان شاهد است که یک کارگردان با حضور بازیگر شناخته شده، اینفلوئنسر و … فروش و استقبال مخاطب همراه شده و شناخته میشود، پس تصمیم میگیرد با پرداخت هزینه مالی معروف شود. متاسفانه ما شاهد نمایشهایی روی صحنه هستیم که دستمزد یک بازیگر آن از فروش کل کار هم بیشتر است. در چنین شرایطی سرمایهگذار، تهیهکننده و کارگردان به این فکر میکنند که با صرف سرمایه خود را به یک برند تبدیل کرده و راه را برای اجراهای بعدی خود هموار کنند؛ در حالیکه چنین تفکری اشتباه است. آنها کیفیتی خلق نکردهاند که به واسطه آن برند شوند و برای کار بعدی هم باید باز به سراغ آدم های معروفی بروند تا کارشان را به مخاطب معرفی کنند.»
گفتوگو: نگار امیری