اخبار فرهنگیخبرگزاری تسنیم

چرا امام علی(ع) با علم به شهادت به مسجد رفتند؟

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، در تاریخ اسلام، شهادت حضرت امیرالمؤمنین امام علی‌بن ابی‌طالب علیه السلام نقطه عطفی است که همواره مورد توجه و تحلیل بوده است، این واقعه نه‌تنها به‌عنوان یک مصیبت بزرگ برای امت اسلامی تلقی می‌شود، بلکه پرسش‌های مهمی را درباره علم غیب امام و نحوه مواجهه ایشان با تقدیر الهی مطرح می‌کند.

این پرسش مطرح است؛ آیا علم امام به شهادت خویش، تغییری در مسئولیت ایشان در قبال جامعه و دفاع از حق ایجاد می‌کرد؟ آیا امیرالمؤمنین علیه السّلام با وجود آگاهی از سرنوشت محتومشان، ملزم به انجام وظایفش بود و یا می‌توانست از وقوع این فاجعه جلوگیری کند؟

در روایتی از حضرت ثامن‌الحجج امام علی‌بن موسی الرضا علیهم السّلام نقل شده است که یکی از یاران ایشان سؤالی پیرامون علم امیرالمؤمنین علیه السّلام به قاتل و زمان شهادتش مطرح می‌کند۱، این سؤال، ابعاد مختلفی از زندگی و شهادت امام را به تصویر می‌کشد، سائل می‌پرسد که چگونه ممکن است امام علیه السلام با علم به اینکه ابن‌ملجم (لعنه الله علیه) در شبی خاص و مکانی مشخص او را به شهادت می‌رساند، همچنان به مسجد برود و خود را در معرض خطر قرار دهد.

در ادامه، سائل به جزئیات دیگری از وقایع شب شهادت اشاره می‌کند. او یادآور می‌شود که امام علیه السّلام با شنیدن صدای مرغابیان در خانه، پیش‌بینی می‌کند که این صداها، ناله‌های زنانی هستند که در آینده برای او نوحه‌سرایی خواهند کرد، همچنین، وقتی ام‌کلثوم از ایشان می‌خواهد که آن شب در خانه نماز بخواند و فرد دیگری را برای اقامه نماز جماعت بفرستد، امام علیه السّلام نمی‌پذیرد. با وجود این نشانه‌ها و آگاهی از خطر، امام بدون اسلحه به مسجد می‌رود و در نهایت، در همان شب به‌دست ابن‌ملجم (لعنه الله علیه) به شهادت می‌رسد.

این روایت، پرسش‌های مهمی را درباره جایگاه علم غیب امام و نحوه تعامل ایشان با مشیّت الهی مطرح می‌کند؛ آیا امام علیه السّلام با علم به شهادت خود، ملزم به پذیرش این سرنوشت بود؟ و آیا اقدام ایشان به رفتن به مسجد، با وجود آگاهی از خطر، یک عمل جایز و شرعی محسوب می‌شود؟

حضرت امام رضا علیه السّلام در پاسخ فرمود: آنچه گفتى درست است، اما خودش اختیار فرمود که در آن شب مقدرات خداى عزوجل اجرا شود.، فَقَالَ ذَلِکَ کَانَ وَ لَکِنَّهُ خُیِّرَ فِی تِلْکَ اللَّیْلَهِ لِتَمْضِیَ مَقَادِیرُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.

پاسخ امام رضا علیه السّلام به این سؤال، نکته ظریفی را در بر دارد: «آنچه گفتی درست است، اما خودش اختیار فرمود که در آن شب مقدرات خدای عزوجل اجرا شود.»، این جمله، دو جنبۀ مهم را روشن می‌کند:

علم امام به مقدرّات: امام رضا علیه السّلام تصدیق می‌کنند که امیرالمؤمنین علیه السّلام از شهادت خود و جزئیات آن آگاه بوده است، این آگاهی، نشئت‌گرفته از علم امامت و ارتباط با عالم غیب است که به‌اذن خداوند در اختیار ایشان قرار دارد.

اختیار امام در پذیرش تقدیر: با وجود این آگاهی، امام علی علیه السّلام مختار بود که چگونه با این تقدیر الهی مواجه شود، ایشان می‌توانست از رفتن به مسجد و قرار گرفتن در معرض خطر اجتناب کند، اما «اختیار» فرمود که مقدرّات الهی در آن شب به وقوع بپیوندد.

این «اختیار» به‌معنای تسلیم شدن در برابر تقدیر نیست، بلکه به‌معنای انتخاب آگاهانه مسیری است که با اراده و مشیت الهی همسو است و این، همان معنای آیۀ «وَ مَاتَشَاءُونَ إِلَّا أَنْ یَشَاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ» است، به این معنا؛ “شما اراده نمی‌کنید مگر اینکه خداوند پروردگار جهانیان بخواهد.”، عین این ماجرا را در شهادت سایر اهل‌بیت وحی علیهم السّلام می‌بینیم، آنجا که وقتی از حضرت امام حسین‌بن علی علیهما السّلام از علت قیام‌شان و علم به شهادتشان پرسیدند، به خوابی از حضرت ختمی‌مرتبت رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم استناد کردند و فرمودند؛ “جدم به من گفت: «یا حسین، اُخرُج فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ شَاءَ أَنْ یَرَاکَ قَتِیلاً»، یعنی؛ “ای حسین، خارج شو، چرا که خداوند می‌خواهد تو را کشته‌شده ببیند.”، بنابراین امیرالمؤمنین علیه السّلام با پذیرش شهادت، نه‌تنها به وظیفه امامت خود عمل کرد، بلکه الگویی برای تسلیم در برابر خواست خداوند و فداکاری در راه حق ارائه داد.

———-
پاورقی:

۱. متن روایت:                                                                                
عَنِ الْحَسَنِ‌بْنِ الْجَهْمِ قَالَ: قُلْتُ لِلرِّضَا(ع) إِنَّ أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ(ع) قَدْ عَرَفَ قَاتِلَهُ وَ اللَّیْلَهَ الَّتِی یُقْتَلُ فِیهَا وَ الْمَوْضِعَ الَّذِی یُقْتَلُ فِیهِ وَ قَوْلُهُ لَمَّا سَمِعَ صِیَاحَ الْإِوَزِّ فِی الدَّارِ صَوَائِحُ تَتْبَعُهَا نَوَائِحُ وَ قَوْلُ أُمِّ‌کُلْثُومٍ ـ لَوْ صَلَّیْتَ اللَّیْلَهَ دَاخِلَ الدَّارِ وَ أَمَرْتَ غَیْرَکَ یُصَلِّی بِالنَّاسِ فَأَبَى عَلَیْهَا وَ کَثُرَ دُخُولُهُ وَ خُرُوجُهُ تِلْکَ اللَّیْلَهَ بِلَا سِلَاحٍ وَ قَدْ عَرَفَ(ع) أَنَّ ابْنَ‌مُلْجَمٍ لَعَنَهُ اللَّهُ قَاتِلُهُ بِالسَّیْفِ کَانَ هَذَا مِمَّا لَمْ‌یَجُزْ تَعَرُّضُهُ، فَقَالَ ذَلِکَ کَانَ وَ لَکِنَّهُ خُیِّرَ فِی تِلْکَ اللَّیْلَهِ لِتَمْضِیَ مَقَادِیرُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ؛

حسن‌بن جهم گوید: به امام رضا علیه السّلام عرض کردم؛ “همانا امیرالمؤمنین علیه السّلام قاتل خود را شناخته بود و می‌‏دانست که در چه‌شبى و در چه‌مکانى کشته می‌شود، و چون نعره مرغابیان را در خانه شنید، خودش فرمود؛ «اینها نعره زنانى هستند که نوحه‌گرانى پشت‌سر دارند»، و چون ام‌کلثوم به او عرض کرد؛ «کاش امشب در خانه نماز بخوانى و براى نماز جماعت دیگرى را بفرستى»، از او نپذیرفت و در آن شب بدون اسلحه در رفت‌وآمد بود، در صورتى که می‏‌دانست ابن‌ملجم ـ لعنه الله ـ او را با شمشیر می‏‌کشد و اقدام به چنین کارى جایز نیست، امام فرمود؛ «آنچه گفتى درست است، ولى خودش اختیار فرمود که در آن شب مقدرّات خداى عزوجل اجرا شود”.

انتهای پیام/+

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اخبار مشابه

دکمه بازگشت به بالا