وای به حال تئاتری که بازیگر آن به خاطر سریال و فیلم، کار را رها کند

به گزارش نونگاه تهران از وب سایت ایران تئاتر، مسعود دلخواه، بازیگر، کارگردان و مدرس تئاتر با بیان اینکه راه بازیگری روی هیچ کسی بسته نیست به لزوم توجه به آموزش بازیگری به عنوان یک علم که تخیل کلید طلایی آن به شمار میآید، پرداخت.
دلخواه با بیان اینکه بازیگری علمی است که باید آن را مانند هر حرفه دیگری فراگرفت و آموزش دید؛ گفت: «همه ما در جامعه بازیگر هستیم ما هر روز با ماسکهای مختلف و در موقعیتهای متفاوت در حال بازی هستیم اما بازیگری به عنوان یک حرفه و شغل متفاوت است. ما باید کاراکتر دیگری که ممکن است با شخصیتمان بسیار در تناقض باشد، بازی کنیم و این امر به مهارت و تکنیک نیاز دارد. به طور مثال ممکن است شما یک فرد برونگرا، شاد و پر انرژی باشید ولی قرار است نقش یک شخصیت درونگرا، ساکت و باحوصله را ایفا کنید. اگر تجربه شخصی نداشته باشید و در مشاهدات خود چنین کسی را کمتر دیده باشید، اگر تکنیک، روانشناسی، جامعهشناسی و …را ندانید قطعا نمیتوانید این کاراکتر را به طور کامل به نمایش بگذارید.»
این هنرمند افزود: «درست است که هر فردی به ویژه اگر باهوش باشد میتواند با چندتمرین و راهنمایی در برخی سریالهای تلویزیونی نقشهای ساده بازی کند اما منظور ما از بازیگر، بازیگر تاثیرگذار است. بازیگری که میتواند تماشاگر را تحت تاثیر قرار دهد و رسیدن این بازی تاثیرگذار ساده نیست، آموزش، مطالعه، مشاهده و تخیل قوی نیاز دارد. به طور مثال شما ممکن است صدای خوبی داشته باشید اما برای اینکه خواننده خوبی شوید نیاز به دانستن سولفژ، تربیت صدا و مهارت موسیقایی دارید.»
او با اشاره به ویژگیهای بازیگر گفت: «تخیل کلید طلایی بازیگری است. بازیگر علاوه بر صدای شیوا به بدن منعطف هم نیاز دارد. من نمیگویم بدن زیبا که البته بدن زیبا هم یک امتیاز است ولی مهم برای بازیگر بدن انعطافپذیر است. ما در سراسر جهان شاهد حضور بازیگران تاثیرگذاری هستیم که شاید بدن و چهره زیبایی نداشته باشند ولی فوقالعاده هستند و این نشان میدهد مهمتر از صدا و فیزیک، تخیل است که یک فرد را به بازیگر خوبی تبدیل میکند. برای تحیل قوی هم نیاز به تمرین و تکنیک است. بازیگر برای تخیل خود باید رمان، داستان کوتاه، نمایشنامه و شعر بخواند. شعرهای خوب پر از تخیل است و تخیل خواننده را به کار میاندازد و اگر همه اینها از ضروریات بازیگری خوب است، چطور میتوانیم بپذریریم که دست هر کسی را بگیریم و روی صحنه بیاوریم.»
مسعود دلخواه در ادامه سخنانش بیان کرد: «اخیرا ما شاهد حضور افرادی روی صحنه تئاتر هستیم که حرفهشان بازیگری نیست. قبل از هر چیز باید بگویم که افراط و تفریط در هر موضوعی باعث خدشهدار شدن حقیقت آن موضوع میشود. راه بازیگری روی کسی بسته نیست اما اگر ما تئاتر را به گونهای مدیریت کنیم که تماشاگر به جای دیدن نمایشنامه، بازی، طراحی و کارگردانی خوب فقط برای دیدن یک چهره به سالن بیایند آن تئاتر دیگر تئاتر نخواهد بود. البته اگر این چهرهها در یک کار خوب تماشاگران را تحت تاثیر قرار دهند؛ ایرادی ندارد. اما آیا در چند سال اخیر اینگونه بوده است؟!»
این هنرمند افزود: «یک بازیگر سینما کاملا آزاد است و باید تجربه تئاتر داشته باشد اما مشکل این است که به خاطر فروش بازیگری که مناسب نقش نیست و تجربه کافی ندارد یا یک ورزشکار یا یک خواننده را روی صحنه بیاوریم و نقشهای مهم و پیچیده به آنها بدهیم طوری که تماشاگر حرفهای تئاتر بفهمد که آنها مناسب این نقش نیستند. قطعا این امر به ضرر تئاتر خواهد بود. باید توجه داشت که انتقاد برخی دوستان مبنی بر بی درو دورازه بودن صحنه تئاتر هیچوقت درباره بازیگران خوب نبوده است.»
او با تاکید بر اینکه هر فضای حرفهای بیشتر باید به تحصیل کردههای آن فضا اختصاص داشته باشد، مطرح کرد: «همیشه تحصیلکردههای هر رشته باید اولویت باشند و بعد دیگرانی که در آن عرصه تحصیل نکردهاند. فرض کنید بازیگر خیلی خوبی هستید، آواز هم میخوانید اما تا به حال آموزشی در این زمینه ندیدهاید و بعد ناگهان به شما پیشنهاد اجرای کنسرت میدهند، قطعا باید تعلیم ببینید. در واقع اگر من یک فوتبالیست خوب، یک کشتی گیر خوب هستم و می خواهم بازی کنم باید در بازیگری آموزش ببینیم کما اینکه اکثر افرادی که از حرفههای دیگر به تئاتر آمدهاند همگی نیاز به کلاسهای آموزشی دارند.»
این مدرس و کارگردان تئاتر افزود: «رفتن به سراغ سوپراستارهای هر حرفه برای پر کردن صندلیهای تئاتر و تماشاگرانی را پرورش دادن که فقط به این دلیل به تئاتر بیایند؛ مسیر تئاتر را منحرف میکند. ستارهپروری در تئاتر بعد از قرن هجدهم دیگر منسوخ شده است. تئاتر یک کار جمعی است تمام بازیگران سینما اختیار دارند و دعوت میشوند که تئاتر بازی کنند و تجربه کسب کنند. همانطور که بازیگران تئاتر میتوانند به سینما و تلویزیون بروند و این اصلا جای ایراد نیست اما ایراد اینجاست که صرفا برای تجارت و فروش بیشتر ما از بازیگران خوب تئاتر که شهرت آنچنانی ندارند، بگذریم و سراغ کسانی برویم که گیشه پر میکنند با وجودی که میدانیم به نقش نمیخورند. من خودم با بازیگر سینما کار کردم ولی نه صرفا برای اسمشان، به دلیل بازی خوب و تجربهشان. حالا این بازی خوب را یک سوپراستار به نمایش بگذارد یا یک بازیگر ناشناخته تئاتر، مهم این است که تماشاگر به خاطر تئاتر به سالن بیاید.»
دلخواه گفت: «من از بازیگران حرفهای تئاتر و سینما و همچنین جوانان آماتور در نمایش «شاه لیر» بهره بردم تا تبادل تجربه صورت بگیرد. یعنی بازیگران پیشکسوت و با تجربه تجارب خود را در اختیار نسل جوان قرار دهند و نسل جوان هم جرات و شهامت ریسک کردن را به یاد بازیگران پیشکسوت و حرفهای بیندازد.»
او اظهار کرد: «من معتقد هستم همه جور تئاتری باید وجود داشته باشد؛ حتی تئاتر تجاری. اما تئاتر تجاری که در آن اولویت با فروش است نه با کیفیت، نباید مسیر اصلی تئاتر سرزمین ما را تعیین کند. همانطور که گفتم همه آزاد هستند که بازی کنند اما اولویت با کسانی است که درس بازیگری و کارگردانی خواندند و نه صرفا چون فردی پدر پولدار دارد و میتواند سالن را بخرد بدون هیچ تجربه کارگردانی کرده و یک نمایش را در عرض ۱۰ روز آماده کند و روی صحنه بیاورد، حتی اینها هم میتواند باشد اما نه درمسیر اصلی تئاتر.»
این هنرمند با اشاره به دستمزد بالای برخی چهرهها در تئاتر و همچنین عدم تعهد کاری نسبت به پروژه گفت: «فارغ از توانایی بازیگران شناختهشده برای بازی، دستمزد بالای آنها به کارگردان و تهیهکننده فشار میآورد و نباید به چنین چیزی تن داد. ستارههای سینما باید بدانند که در تئاتر انقدر پول نیست و اینکه به خاطر دستمزد بالاتر بلیت تئاتر را گران کنند، انحراف دیگری از مسیر صحیح و سالن تئاتر خواهد بود. اما وای به حال تئاتری که بازیگر آن بعد از مدتها تمرین به خاطر پیشنهاد سریال و فیلم سینمایی بدون هماهنگ کردن با گروه کار را رها کند. این توهین به تئاتر است مگر اینکه از پیش هماهنگ شده و بازیگر جایگزین در نظر گرفته شود.»
دلخواه با اشاره به لزوم توجه به ارزشهای تئاتر گفت: «زمانی که بدون توجه به پیشکسوتان تئاتر که سالها در این عرصه کار کرده و کارهایی ماندگار هم دارند، اجرا در سالنهای نمایش را به افرادی که خیلی مانده تا شایستگی کارکردن در آن سالنها را داشته باشند، قول میدهند، یعنی مدیریت غلط پیش رفته است. اینکه ما هیچگونه قانونی برای تماشاخانههای خصوصی نداشته باشیم تا هر کدام قوانین خاص خود را اعمال کنند، به تئاتر لطمه میزنیم.»
او ادامه داد: «صحبت درباره تئاتر و بازیگری و دیگر بخشهای تئاتر بسیار ضروری است. ما به گفتمانهای بسیاری در این رابطه نیاز داریم. سالنهای خصوصی از طرف دولت حمایت نمیشوند و خیلی وقتها به سمت ورشکستگی میروند، آنها در چنین شرایطی مجبور میشوند، روزی چندین سانس در برنامه خود بگذارند به گونهای که هیچ گروهی راضی نیست و اینها همه معضلاتی است که به دلیل برنامه نداشتن درازمدت اتفاق میافتد.»
به گفته این هنرمند؛ نداشتن برنامه به دلیل نداشتن چشمانداز هنری است و تا زمانی که چشمانداز روشن نداشته باشیم، نمیتوانیم برای تئاتر، فرهنگ و هنر برنامهریزی بلندمدت کنیم و ریشهیابی باید از همینجا شروع شود. آیا تئاتر باید به حال خود رها شود و صرفا شورای نظارت محدودیتهایی ایجاد کند یا اینکه ما یک چشمانداز و هدف متعالی داریم و باید برای تئاتر به واسطه تعالی بخشیدن و کمک کردن به فرهنگ مردمی نقشی در نظر بگیریم. اینها مسائلی است که کمتر به آن فکر شده و رویکرد ما بیشتر به سمت وجه مالی و تجاری تئاتر رفته تا به سمت وجه فرهنگی آن و این موضوع جای تاسف دارد ولی باز هم امیدوارم سروسامانی برای تئاتر صورت بگیرد.»
دلخواه در پایان سخنانش گفت: «ای کاش هنرمندان تئاتر همه میتوانستند وجه مشترکی پیدا کنند تا آنها را به سمت یک صنف قویتر سوق بدهد؛ چون صنف تئاتر به هیچ وجه قدرتی که باید ندارد و حرف در این رابطه بسیار است.»
گفتوگو: نگار امیری