
به گزارش ایتنا، این کاربران معتقدند که تعامل با چتباتها به آنها کمک کرده تا از بحرانهای دشوار زندگی عبور کنند، راهکارهای عملی برای مقابله با مشکلات دریافت نمایند و مهمتر از همه، در هر ساعت از شبانهروز به این ابزارهای دیجیتال دسترسی داشته باشند.
هشدارها درباره توصیههای نامناسب
افراد در سراسر جهان، افکار و تجربیات شخصی خود را با چتباتهای هوش مصنوعی به اشتراک میگذارند. علیرغم اینکه کاربران تا حد زیادی پذیرفتهان که این فناوریها جایگزین مشاورههای تخصصی انسانی نیستند، اما بسیاری نیز بهگونهای با آنها تعامل میکنند که گویی موجوداتی واقعی و قابلاعتماد هستند.
در مواردی گزارش شده که چتباتها توصیههای مضر و خطرناکی ارائه دادهاند. این در حالی است که میلیونها نفر در صف انتظار برای دریافت خدمات سلامت روان هستند و درمانهای خصوصی نیز غالباً هزینههای سنگینی دارند.
تحول هوش مصنوعی در حوزه سلامت
هوش مصنوعی از جنبههای مختلف، نظام بهداشت و درمان از جمله در غربالگری، تشخیص و ارزیابی بیماران بهصورت رایگان و شبانهروزی را دگرگون کرده است.

چالشهای چتباتهای شبهانسانی
متخصصان نگرانیهایی را درباره سوگیریهای احتمالی، محدودیتهای عملکردی و مسائل امنیتی مرتبط با چتباتها مطرح کردهاند. با این حال، برخی بر این باورند که در شرایطی که دسترسی به مشاورههای تخصصی انسانی دشوار است و لیستهای انتظار خدمات رواندرمانی به سطح بیسابقهای رسیده، چتباتها میتوانند نقش کمکی ایفا کنند.
این رباتها بر پایه مدلهای زبانی پیشرفته هوش مصنوعی طراحی شدهاند و با تحلیل حجم عظیمی از دادههای متنی (شامل وبسایتها، مقالات علمی، کتابها و پستهای اینترنتی) آموزش دیدهاند تا پاسخهایی شبهانسانی تولید کنند.
محدودیتهای چتباتها در مقایسه با درمانگران انسانی
اگرچه برخی چتباتهای حوزه سلامت روان بر اساس اصولی مانند درمان شناختی-رفتاری (CBT) طراحی شدهاند و میتوانند به کاربران در بازسازی الگوهای فکری کمک کنند، اما در نهایت فاقد تجربه و درک عمیق انسانی هستند.
درمانگران حرفهای با تکیه بر شاخصهای عاطفی، زبان بدن، رفتار و ظاهر بیمار، ارزیابی جامعتری انجام میدهند؛ در حالی که ادغام این عوامل در چتباتها بسیار پیچیده است.
خطرات سوگیری و رضایت کاذب
یکی دیگر از چالشهای بالقوه، امکان آموزش چتباتها بهگونهای است که حتی در مواجهه با اظهارات مخرب کاربران، پاسخهای تأییدکننده و حمایتی ارائه دهند. این پدیده که به «مشکل رضایت کاذب» معروف است، میتواند پیامدهای منفی داشته باشد.

همچنین، مانند سایر فناوریهای هوش مصنوعی، این چتباتها ممکن است تحت تأثیر سوگیریهای موجود در دادههای آموزشی قرار گیرند و در نتیجه، توصیههای نادرست یا ناعادلانهای ارائه دهند.
در نهایت، شرکتهای توسعهدهنده این مدلها هشدار میدهند که کاربران نباید برای دریافت مشاورههای تخصصی پزشکی یا رواندرمانی صرفاً به چتباتها اعتماد کنند.
نتیجهگیری:
هرچند چتباتهای هوش مصنوعی میتوانند در برخی موارد نقش مکمل داشته باشند، اما بههیچوجه جایگزین مشاورههای انسانی نخواهند بود و استفاده از آنها باید با آگاهی از محدودیتها و خطرات احتمالی همراه باشد.