خبرگزاری میزاندسته بندی: بین‌الملل- جهان ، سیاست خارجی

نگاهی به جنگ رسانه‌ای آمریکا

یادداشت|

نگاهی به جنگ رسانه‌ای آمریکا

فاز جدید از جنگ روانی آمریکا علیه ایران، همزمان با بازگشت ترامپ به قدرت و آغاز دوره جدید ریاست‌جمهوری او، ابعاد تازه‌ای یافته است.

خبرگزاری میزان

داود فریدپور، عضو هیئت علمی دانشگاه و پژوهشگر ارشد مطالعات راهبردی در یادداشتی با عنوان «جنگ رسانه‌ای آمریکا با کلیدواژه مذاکره» برای خبرگزاری میزان، تحلیلی از نقش دونالد ترامپ، تاکتیک‌های رسانه‌ای غرب و سناریو‌های پیشنهادی برای مقابله هوشمندانه با جنگ شناختی را ارائه کرد.

متن این یادداشت به شرح زیر است:

مقدمه

در هفته‌های اخیر، عملیات رسانه‌ای آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران با تمرکز بر موضوع مذاکره شدت یافته است؛ این فاز جدید از جنگ روانی، همزمان با بازگشت دونالد ترامپ به قدرت و آغاز دوره جدید ریاست‌جمهوری او، ابعاد تازه‌ای یافته است.

ترامپ بار دیگر الگو‌های پیش‌بینی‌ناپذیر سیاست خارجی آمریکا را فعال کرده و در تلاش است تا با «تکرار نمایش‌های پررنگ رسانه‌ای»، فضای دیپلماتیک درباره ایران را به نفع سیاست‌های خود مدیریت کند؛ در چنین شرایطی، ایران در مرکز یکی از مهم‌ترین پرونده‌های رسانه‌ای، امنیتی و دیپلماتیک آمریکا قرار گرفته است.

این یادداشت با رویکردی راهبردی، به بررسی اهداف، تهدیدها و راهبرد‌های موثر برای مواجهه با این عملیات رسانه‌ای-شناختی می‌پردازد.

بخش اول: ترامپ؛ رئیس‌جمهوری رسانه‌محور

ترامپ یک سیاستمدار کلاسیک نیست؛ او تاجر، برند شخصی و ستاره تلویزیونی و یک بازیگر سیاسی با قدرت بالای رسانه‌ای است که سیاست خارجی را همچون یک «نمایش بزرگ» اجرا می‌کند؛ او برخلاف سیاستمداران سنتی آمریکا، به‌دنبال حفظ پرستیژ نهاد دولت نیست، بلکه خود را به‌عنوان نماد قدرت و تصمیم‌گیری معرفی می‌کند.

اقدام‌های غیرمتعارفش نظیر پیشنهاد خرید گرینلند، اعلام پایان سریع جنگ روسیه و اوکراین ظرف چند روز، تغییر نام خلیج مکزیک، یا وعده توافق‌های سریع در خاورمیانه، موید این نگرش است.

بخش دوم: اهداف عملیات رسانه‌ای آمریکا

۱. القای شکست

در دور جدید رسانه‌های غربی به‌شدت در تلاش‌اند تصویری از ایران به‌عنوان کشوری ناکام در اذهان مخاطبین بر ساخته نمایند، کشوری که چاره‌ای جز نشستن پشت میز مذاکره با فرمول آمریکایی ندارد؛ این تصویرسازی با اتکا به تحلیل‌های بزرگ‌نمایی‌شده درباره مشکلات ارائه می‌شود.

۲. دوقطبی‌سازی جامعه ایران

با برجسته‌سازی برخی دیدگاه‌ها که خواهان تعامل فوری با آمریکا هستند و برخی دیدگاه‌های مخالف مذاکره تلاش می‌کنند از طریق ایجاد دوگانه «مذاکره یا جنگ»، تصمیم‌گیران را دچار تردید و شکاف کنند؛ چنین فضایی انسجام راهبردی کشور را تهدید می‌کند.

۳. فشار بر سیاست‌گذاران ایرانی برای پذیرش مذاکره از موضع ضعف

با وعده‌های دروغین صلح سعی می‌کنند مسئولان تحت فشار افکار عمومی، به مذاکره‌ای تن دهند که طراحی آن با طرف آمریکایی است.

۴. تضعیف موقعیت منطقه‌ای ایران

آمریکا می‌کوشد، با القای تصویر ضعف ایران، جایگاه کشور در محور مقاومت و عمق راهبردی منطقه‌ای‌اش در عراق، سوریه، لبنان و یمن را تحت‌الشعاع قرار دهد؛ به عبارتی اگر ایران به‌عنوان بازیگر ضعیف دیده شود، قطعا دستاوردهایش منطقه‌ای‌اش در معرض تهدید قرار می‌گیرد و روحیه دیگر نیرو‌های مقاومت نیز تضعیف خواهد شد.

بخش سوم: تهدید‌های پیش‌رو

۱. تهدید نرم علیه انسجام ملی

بزرگ‌ترین خطر، تضعیف انسجام داخلی، تصمیم‌گیری بر پایه داده‌های غلط و تحلیل‌های القایی رسانه‌های بیگانه است؛ به عبارتی دیگر مهم‌ترین خطر این جنگ رسانه‌ای شکاف در درون جامعه ایران است؛ اگر افکار عمومی بر اساس داده‌ها و تحلیل‌های غلط تصمیم‌سازی کنند، راهبرد ملی از مسیر خود منحرف خواهد شد.

۲. آغاز مذاکره بدون سناریوی بومی

ورود به مذاکره بدون طراحی خطوط قرمز و چارچوب مستقل، تکرار تجربه برجام را در پی خواهد داشت؛ توافقی که ایران به آن پایبند ماند، اما آمریکا به‌راحتی از آن خارج شد.

بخش چهارم: راهبرد‌های مقابله

۱. معتبرسازی تهدید متقابل

مذاکره زمانی معنا دارد که تهدید متقابل نیز واقعی و معتبر باشد. قدرت دفاعی، امنیتی و منطقه‌ای باید بخشی از راهبرد مذاکره باشد و در معادله مذاکره دیده شود.

۲. روایت‌سازی برای افکار عمومی

جامعه باید بداند ترامپ همان کسی است که توافق را زیر پا گذاشت؛ افشای مستند عملکرد او، سد دفاعی روانی جامعه خواهد بود؛ به عبارتی باید اطلاع‌رسانی شفاف و روایت دقیق و مستندی از عملکرد او در اختیار جامعه قرار گیرد تا از فریب عملیات روانی مصون بماند.

جمع‌بندی

پیام‌های صلح‌طلبانه و توسعه اقتصادی ایران از سوی رئیس‌جمهور آمریکا بیش از آنکه واقعیت دیپلماتیک باشند، بخشی از یک عملیات ترکیبی و شناختی هوشمند علیه ایران است.

مواجهه موثر با این سناریوها، نیازمند انسجام داخلی، روایت‌سازی هوشمند و تقویت مولفه‌های قدرت ملی است؛ به عبارتی نیازمند روایتی واحد، صادقانه و منسجم در داخل و نمایشی از قدرت در خارج است؛ تنها در چنین شرایطی، امکان عبور موفق از این نبرد پیچیده رسانه‌ای و سیاسی فراهم خواهد شد.

انتهای پیام/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اخبار مشابه

دکمه بازگشت به بالا