ملتسازی به سبک آمریکا؛ از طرح مارشال تا سازمان آموزش جهانی

به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، «ملتسازی،» فرآیندی تدریجی است که پس از جنگ جهانی دوم به ویژه با حضور قدرتهای بزرگ، مانند آمریکا و همپیمانانش، به شکلی نوین و تاثیرگذار شکل گرفته است. این فرآیند به معنای ایجاد یک هویت ملی مشترک است که عمدتاً بر پایه زبان، فرهنگ، تاریخ و ارزشهای مشترک بنا میشود.
این فرآیند معمولاً در کشورهایی که دارای تنوع قومیتی و فرهنگی هستند، از اهمیت بیشتری برخوردار است. ملتسازی مجموعهای از ابزارها و سیاستها مانندِ سیاستهای آموزشی و رسانهای و سیاستهای اقتصادی را در بر میگیرد. فرآیند ” ملتسازی” به شکلگیری هویت ملی، وحدت اجتماعی و تقویت انسجام سیاسی در یک کشور میانجامد.
هدف اصلی آمریکا از ملتسازی در سایر کشورها را باید در تثبیت منافع اقتصادی، حفظ و گسترش نفوذ ژئوپلیتیکی در جهان و جلوگیری از ایجاد و مواجهه با گروههای مبارز و ضد امپریالیسم جستجو کرد. از آنجا که دیگر استعمارگران غربی از راههای غیرمستقیمی چون عمران و آبادانی در پی تحصیل منافع و گسترش نفوذ خود بودند، آمریکا نیز در عصر اخیر خود را متعهد به ترویج دموکراسی و مدافع حقوق بشر نشان داد تا مانند دیگر استعمارگران بتواند از این طریق، نفوذ و تسلط خود بر جوامع را به نحو احسن انجام دهد.
براین اساس بعد از جنگ جهانی دوم، آمریکاییها در ظاهر با ترویج دموکراسی و حقوق بشر به دنبال دستیابی به اهداف اصلی خود در چارچوب ملتسازی در میان کشورهای هدف برآمدند. بدین منظور آمریکا با اهرمهایی مانند کمک اقتصادی و نظامی، کشورها را تشویق و ترغیب میکرد در فرآیند ملت سازی فعالانه حضور یابند.
طرح مارشال (Marshall Plan) یکی از مهمترین این برنامهها بود که به بازسازی کشورهای اروپایی کمک کرد و به نوعی الگوی کمکهای اقتصادی به کشورهای دیگر شد. در این کشورها نهادهای مدنی و حکومتی که به ملتسازی کمک میکردند توسعه مییافتند.
به عنوان مثال آمریکا حمایت از احزاب سیاسی و سازمانهای غیردولتی و برگزاری انتخابات آزاد و اصلاح نظام آموزشی و حتی تجهیز و ساماندهی نیروهای امنیتی و پلیس آن کشور را از جمله اقدامهای پیش رو برای دستیابی به مقاصد خود تعریف کرده بود.
با این وجود اگر تلاشهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی نتیجه مطلوب را برای آمریکا به همراه نداشت، اقدامهای نظامی و امنیتی در دستور کار قرار میگرفت تا زمینه تحقق اهداف مدّ نظر فراهم شود. نمونههای مداخله در کره، ویتنام، افغانستان و به ویژه عراق چند نمونه بارز استفاده از اقدامات نظامی و امنیتی برای شروع ملتسازی در این کشورها بوده است. آمریکا پس از ورود به این کشورها با استفاده از برنامههای توسعهای و فرهنگی و به منظور حمایت از نهادهای غیردولتی و مدنی، آموزش و پرورش و امثال آن که ملتسازی را تقویت میکرد تلاش میکرد نفوذ خود را حفظ کند.
به عنوان مثال در عراق، ایالات متحده پس از اشغال نظامی این کشور با استفاده از سازمانهای آموزشی غیردولتی مانند سازمان آموزش جهانی[۱]، شتابدهندههای کسب و کار، مدارس و دانشگاهها و از طریق برنامههای مختلفی چون برنامههای آموزش زبان انگلیسی، آموزش کسب و کار، آموزش مهارتهای فنی و نرم، آموزشهای مرتبط با مسائل زنان و برنامههای تبادل دانشجو بین عراق و آمریکا در میان جوانان و نوجوانان تلاش کرده است تا ملتی جدید را که به ارزشهای غربی معتقد باشد تربیت نماید.
این کشور همچنین در پی آن است تا نخبگانی را در سطوح مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی-اجتماعی تربیت نماید که بتوانند آینده عراق را متناسب با منافع آمریکا شکل دهند و یا مانند اعتراضات سال ۲۰۱۹ عراق، رهبران و کنشگران اجتماعی برای ایجاد آشوبهای خیابانی و اعلام انزجار نسبت به محور مقاومت باشند.
براین اساس لازم است ایران برای مقابله با سیاستهای ملتسازی آمریکا در کشورهایی چون عراق اقدامات جدی در ابعاد اقتصادی و فرهنگی در حوزه جوانان و نوجوانان دارد. بیتوجهی به این حوزه سبب خواهد شد تا در نبود نیروی مناسب متعهد به ارزشهای اسلامی جمهوری اسلامی ایران نتواند در عراق آینده نقشآفرینی جدی برای حفظ منافع امت مسلمان داشته باشد.
پانوشت:
[۱] World Learning
انتهای پیام/