طرح ترامپ در قبال غزه؛ بخشی از سیاست گستردهتر منطقهای آمریکا


طرحی که دونالد ترامپ برای اداره نوار غزه ارائه کرده است میتواند بخشی از یک طرح گستردهتر باشد که سیاست آمریکا را بهویژه در قبال بازیگران کلیدی منطقه تعریف میکند.
همزمان با سفر دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، به عربستان که اولین سفر خارجی او پس از بازگشت به کاخ سفید است، طرح جدیدی از طرف آمریکا برای غزه از طریق سازوکاری که نامتعارف توصیف شده، ارائه شده است.
این طرح، پیشنهاد ایجاد یک نهاد مستقل به نام کمیته غزه را برای مدیریت این روند ارائه میدهد؛ نام دیوید بیزلی، مدیر سابق برنامه جهانی غذا، بهعنوان نامزد ریاست این سازمان مطرح شده است.
این طرح با هدف ایجاد یک سیستم توزیع کمکها با مدیریت نهادهای خصوصی با بودجه بینالمللی و کشورهای خلیج فارس، با نقش نظارتی آمریکا و پوشش امنیتی نظامی رژیم صهیونیستی، بدون دخالت مستقیم سازمان ملل یا آنروا ارائه شده است.
پشت پرده طرح آمریکا درباره غزه
اگرچه این طرح در ظاهر بشردوستانه به نظر میرسد، جزئیات و زمانبندی آن، بهویژه با توجه به تغییرهای قابلتوجه در سیاست آمریکا در قبال رژیم صهیونیسیت، افزایش صداهای بینالمللی که خواستار پایان جنگ هستند و هشدارهای نهادهای بینالمللی در مورد قحطی در غزه، پرسشهای عمدهای را در مورد اهداف واقعی پشت آن مطرح میکند.
رئیسجمهور آمریکا با آغاز مذاکرات با ایران، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی را غافلگیر کرد و علاوه بر این از توقف حمله به یمن پرده برداشت؛ این رفتار منعکسکننده دیدگاه آمریکایی است که نتانیاهو را مانعی برای پروژه استراتژیک گستردهتر آمریکا در خاورمیانه میداند.
به گزارش المیادین، از طرف دیگر، ترامپ به دنبال جذب سرمایهگذاریهای عظیم خلیج فارس به ارزش بیش از یک تریلیون دلار است تا اقتصاد آمریکا را تقویت کند و تأثیر منفی تصمیمهای خود را برای افزایش مالیات بر واردات خنثی کند؛ تصمیمی که در را به روی رویارویی تجاری آشکار با چین باز کرد.
در این زمینه، به نظر میرسد طرح آمریکا برای غزه بخشی از بازسازی گستردهتر روابط آمریکا با جهان عرب، مبتنی بر مشارکت اقتصادی و سیاسی، فارغ از دیکتههای رژیم صهیونیستی باشد؛ این موضوع با اعلام ترامپ درباره اینکه تأیید پروژه هستهای غیرنظامی عربستان از طرف آمریکا از روند عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی جدا خواهد شد، تأیید میشود.
با توجه به این تحولات، میتوان ۳ ویژگی اصلی را ترسیم کرد که چارچوب سیاسی جدید آمریکا را برای خاورمیانه تشکیل میدهند، چارچوبی که طرح آمریکا برای غزه در چارچوب آن اعلام شد.
نخست اینکه رژیم صهیونیستی طرفی نیست که شرایط بازی را در خاورمیانه تعیین میکند، بلکه به دریافتکننده معاملات بزرگ آمریکایی تبدیل شده است که بدون مشارکت کامل آن تنظیم شدهاند.
دوم، تمایل آشکار آمریکا برای تقویت جایگاه عربستان بهعنوان یک قطب مستقل در روابطش با واشنگتن وجود دارد و به این کشور فرصت میدهد تا بدون عبور از رژیم صهیونیستی، مستقیما بر مسئله فلسطین تأثیر بگذارد.
سوم، مشخص شده است که امنیت رژیم صهیونیستی دیگر -از نظر ترامپ- توجیه کافی برای اصلاح یا مانعتراشی در تفاهماتش با بازیگران کلیدی منطقهای نیست.
این معادلات در کنار هم، میزان تغییر در دیدگاه آمریکا نسبت به منطقه را برجسته میکند و دریچهای استراتژیک برای احزاب عرب میگشاید تا نقشی جدید و تأثیرگذارتر را در روز پس از غزه تدوین کنند.
طرح آمریکا؛ نقطه شروع فشار واشنگتن بر رژیم صهیونیستی
طرح آمریکایی میتواند نقطه شروعی برای اعمال فشار بر رژیم صهیونیستی برای پایان دادن به جنگ از طریق یک فرمول آمریکایی باشد که از لفاظیهای محدود رژیم صهیونیستی در مورد «روز بعد از جنگ» فراتر رود.
اتحادیه عرب پیش از این رسما طرح مصر را برای بازسازی غزه پذیرفته است که مبتنی بر حمایت از وحدت سرزمینهای فلسطینی و رد آوارگی یا تغییر شکل واقعیت سیاسی و جمعیتی در نوار غزه است.
از طرف دیگر، تهدیدهای نهفته در ساختار این طرح آمریکا را نمیتوان نادیده گرفت.
انتهای پیام/