بین‌المللخبرگزاری دانشجو

سایه تخاصم بر رفاقت و رقابت ایران و ترکیه

گروه بین‌الملل خبرگزاری دانشجو؛ علی ودایع: تحولات شام منجر به تغییر وزن‌کشی در غرب آسیا شده‌است. سوریه کشوری با ژئوپولیتیک منحصر به فرد چشم خاورمیانه محسوب می‌شود که توانایی تاثیر گذاری روی معادلات منطقه را دارد. از لحظه خروج «بشار اسد» از دمشق و فروپاشی رژیم بعث ، هلهله و شادی مردم سوریه پای ثابت رسانه‌های معارض با دولت سابق است اما کلاف سردرگم شام ممکن است گره‌ای جدید برای بلبشوی روابط منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای شود.

فارغ از این که بازیگران خارجی در سوریه چه هدفی را دنبال می‌کنند ؛ رفتار ایران و ترکیه پیرامون سرنوشت دمشق در کانون توجه قرار گرفته‌است.  رقابت و رفاقت سنتی تهران و آنکارا همراه همیشگی روابط ایران و ترکیه بوده است اما حالا سایه نوعی تخاصم بر این رابطه سنگینی می‌کند.

نقش ترکیه در سقوط دمشق

ترک‌ها از میانه‌های سال ۲۰۱۰ جدال با رژیم بعث را به شکل مستقیم و غیر مستقیم دنبال کردند ؛ آنها ظرف حداقل ۱۴ سال در فضای تخاصم آمیز سوریه حضور داشتند. همزمان با بهار عربی، ولع عثمانی‌گری «رجب طیب اردوغان» دکترین سیاست خارجی «تنش صفر» را به مداخله در منازعات غرب آسیا تغییر کرد. یکی از شعارهای نوعثمانی این‌است که «هر جا مقبره سرباز ترک و عثمانی باشد آن جا خاک ماست» و برای همین منظور هم بودجه هنگفتی برای بازسازی قبور سربازان و فرماندهان عثمانی و ترک در کشورهای منطقه اختصاص داده است تا با تبدیل آنها به نمادهای تاریخی، آینده مورد نظر خود را در قلمرو این سرزمین ها تحقق بخشد. برجسته سازی «صلاح‌الدین ایوبی» در فرآیند مانور روی مسجد اموی هم در چارچوب نوعثمانی قابل تفسیر است.

 مجموعه اقدامات نظامی ترکیه شامل  عملیات «سپر فرات» ، عملیات «شاخه زیتون» ، عملیات «شاخه زیتون»، فشارهای دیپلماتیک  و عملیات پیچیده رسانه‌های آنکارا  از قلب ادلب ظرف ۱۲ سال منجر به تضعیف شدید قدرت دمشق شد.

 تحریرالشام همراه ارتش آزاد تنها ۱۲ روز زمان لازم داشت تا اسد را از قدرت ساقط کند. شکی نیست که وضعیت پیچیده خاورمیانه پس از طوفان الاقصی ، حملات اسرائیل ، جنگ اوکراین ،  فراتر از همه اینها ناتوانی اسد در ترمیم زخم‌های داخلی و بازسازی اقتصادی منجر به فروپاشی ماتریسی ساختار رژیم بعث سوریه در کسری از زمان شد اما ترکیه بازی شام را برد.

اسرائیلی‌ها هم اگرچه از اتفاقات چند هفته اخیر خوشحال هستند اما با حملات انهدامی علیه زیرساخت‌های نظامی سوریه نشان دادند که به شدت نگران تغییرات در آینده سوریه هستند.

داستان ناتمام شام

پیچیدگی کلاف سردرگم شام زمانی تشدید می‌شود که همان شکاف‌های اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی یا حتی اختلافات مذهبی و قومی همچنان در سوریه وجود دارد. تحلیل‌گران روابط بین‌الملل برخلاف رفتارهای هیجانی برخی بازیگران منطقه‌ای ، با احتیاط درباره چشم‌انداز سرنوشت سوریه صحبت می‌کنند.

فعلا ترک‌ها گمان می‌کنند که موازنه قدرت در خاورمیانه به نفع آنها سنگین شده‌است. مبتنی بر تحلیل رئالیستی ، برهم خوردن تعادل منجر به سطح جدیدی از تنش برای رسیدن به یک وضعیت جدید می‌شود. ممکن از این تئوری روی میز عثمانی‌ها مطرح باشد که آنها یک فرصت تاریخی برای تکمیل حلقه فرهنگی ترکی در منطقه سیونیک و گذرگاه زنگزور به چنگ آورده‌اند اما نکته اینجاست که داستان شام هنوز تمام نشده‌است.

از یک طرف قیام علویان و مسیحیان و از طرف دیگر نیروهای کرد قسد دارای توان ویژه‌ای هستند که موج سرکوب و خشونت ممکن است به سمت اتحاد با یکدیگر حرکت کنند. داستان زمانی جالب می‌شود که نشریه آمریکایی «فارن افرز» به واشنگتن توصیه می‌کند که در مساله سوریه باید با ایران همکاری کند.  در این میان ، تحریرالشام اگرچه دستپرورده سازمان اطلاعات میت ترکیه است اما ماجرای رفتار طالبان با سازمان اطلاعاتی آی‌اس‌آی و پاکستان ممکن است تکرار شود ؛ یعنی رفتار بومرنگی تهدیدهای تروریستی به مبدا بازگردد. فراموش نکنیم که هسته‌های خفته تروریست‌های تکفیری داعش ISIS هم فعال شده‌اند.

در مقابل سطح تحلیل نوعثمانی ، این دیدگاه وجود دارد که فروپاشی رژیم بعث یک فرصت برای بازتعریف پیمان «سایکس‌پیکو» برای رسیدن به «نیو سایکس‌پیکو هستند. مبتنی بر این سناریوپلنینگ ، سوریه می‌تواند به سه کشور تجزیه شود اما قربانی مستقیم این اتفاق ترکیه است ؛ یعنی تاریخ تکرار شود و همان پیمانی که امپراتوری عثمانی را تکه تکه کرد ، ترکیه را هم در آینده قطعه قطعه کند.

به موازات معادلات سوریه ، این نگرانی در بین برخی از کشورهای منطقه نظیر مصر و اردن یا حتی عربستان وجود دارد که تحت تاثیر «اثر پروانه‌ای» شاخه‌های اخوانی تحت‌الحمایت ترکیه به سمت شورش و کسب قدرت حرکت کنند. این وضعیت خواسته یا ناخواسته منجر به صف‌بندی جدیدی مقابل ترکیه خواهد شد.

ایران، قدرت سنتی 

«جولانی» رهبر تحریرالشام تلاش می‌کند هویت خود را تعارض ، تخاصم یا حتی جنگ‌طلبی با ایران تعریف می‌کند تا از سمت رقبای ایران کسب مشروعیت کند. حاکمان جدید دمشق برای سرکوب خوشنت آمیز هرگونه انتقاد داخلی یا دموکراسی‌خواهی نیازمند تشدید خشم از از ایران هستند. قابل پیش بینی است که تحریرالشام به هر منتقدی برچسب «عناصر مرتبط با رژیم اسد» یا «مرتبط با ایران» خواهد زد تا فرآیند استقرار دیکتاتوری جدید فراهم شود. روتوش عناصر مرتبط با القاعده یا همان «جبهه‌النصره» شاید امیدهایی را برای اصلاح وضعیت سوریه رقم زده باشد اما برای نشانه‌هایی ترسناک از موج کشتار در آینده نزدیک سوریه وجود دارد. ایران ظاهرا در سوریه دیگر حضور مستقیم ندارد اما نوع گفتمان و رفتار جمهوری اسلامی قطعا در وضعیت غرب آسیا تاثیرگذار است.

آنکارا گرچه ذوق خود را کتمان نمی‌کند اما در عین ظاهرا رفتار نرم‌تری دارد. «هاکان فیدان» وزیرامورخارجه ترکیه می‌داند که تهران آنکارا در شام با یکدیگر کار دارند. منهای چالش سوریه ، طرفین حجم انبوهی از اشتراکات امنیتی و اقتصادی را در همسایگی با یکدیگر دارند که نمی توانند نادیده بگیرند ؛ احتمالا این درک در تهران و آنکارا وجود دارد که ظرفیت تخاصم جدی وجود ندارد .

ایران و ترکیه قدرت های غیرعرب خاورمیانه هستند که در مدار دوقطبی عشق و نفرت رفتار می کنند ولی در هر حالتی ناچار به یکدیگر توجه دارند .  ظرف چند دهه اخیر ، تهران و آنکارا در مقابل وضعیت بی‌ثباتی از یکدیگر  حفاظت کردند. ترکیه در روزهای سخت تحریم کانال‌های اقتصادی در اختیار ایران قرار و تهران هم چه در زمان کودتای گولنیست‌ها و چه در مقابل تهدیدهای امنیتی از ترکیه حمایت کرد. ایجاد تخاصم در تعاملات طرفین ، وضعیتی با محاسبات سخت خواهد شد. حالا این سوال مطرح است که در شرایط عدم تعادل غرب آسیا ، رفقای رقیب به سمت درک مشترک از تعارض منافع حرکت می‌کنند؟

سال ۲۰۲۵ یک سال سرنوشت‌ساز برای آینده خاورمیانه است.بازگشت «دونالد ترامپ» به کاخ سفید منجر به تغییر رفتار آمریکا در روابط بین‌الملل خواهد شد. سرنوشت جنگ اوکراین ، نوع رفتار چین و فراتر از همه اینها میل واشنگتن به انجام معامله با تهران پشت لفاظی‌های فشار حداکثری روی کنش و واکنش متغیرهای مستقل و متغیرهای وابسته تاثیر گذار خواهد بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اخبار مشابه

دکمه بازگشت به بالا