
در چنین حالتی، انسان به صورت دیجیتالی به زندگی خود ادامه خواهد داد؛ شاید تا ابد. فرد همچنان از هویت خود آگاه است، خاطراتش را حفظ میکند و احساس میکند همان شخص سابق است؛ اما این وجود، فاقد بدن خواهد بود.
به گزارش ایتنا، در این محیط شبیهسازیشده، فرد قادر خواهد بود بسیاری از فعالیتهای دنیای واقعی را انجام دهد: غذا خوردن، رانندگی، ورزش کردن. افزون بر آن، انجام کارهایی که در دنیای واقعی ناممکن هستند—مانند عبور از دیوارها، پرواز مانند پرندگان یا سفر به سیارات دیگر—نیز ممکن خواهد شد.
تنها محدودیت، توانمندی علم در بازسازی واقعگرایانه این تجربهها خواهد بود.
از نظر تئوریک، تحقق آپلود ذهن ممکن است. شاید این پرسش مطرح شود که چنین امری چگونه میتواند امکانپذیر باشد، بهویژه با توجه به اینکه پژوهشگران هنوز در مراحل ابتدایی درک ساختار مغز قرار دارند. با این حال، علم همواره توانسته است مفاهیم نظری دشوار را به واقعیت تبدیل کند. صرفاً دشوار یا حتی غیرقابل تصور بودن یک ایده، به معنای غیرممکن بودن آن نیست.
کافیست به دستاوردهای علمی گذشته نگاهی بیندازیم: فرستادن انسان به ماه، توالییابی ژنوم انسان، و ریشهکنی بیماری آبله، همگی زمانی دور از دسترس به نظر میرسیدند.
من، بهعنوان دانشمندی که در زمینه ادراک مغزی فعالیت دارم، بر این باورم که در آیندهای دور، آپلود ذهن به واقعیت خواهد پیوست. هرچند در حال حاضر، حتی به آن نزدیک هم نشدهایم.
زندگی در درون یک لپتاپ
مغز انسان اغلب پیچیدهترین پدیده شناختهشده در جهان تلقی میشود. کپیبرداری از این میزان پیچیدگی، فوقالعاده دشوار است.
یکی از پیششرطهای این فرآیند این است که نسخه آپلودشده از مغز، همچنان نیازمند همان ورودیهای حسی سابق خواهد بود. به بیان دیگر، حتی اگر ذهن درون یک رایانه محصور شود، باید شبیهسازی دقیقی از حواس پنجگانه در اختیار داشته باشد: بینایی، شنوایی، بویایی، لامسه و چشایی؛ افزون بر آن، تواناییهایی مانند حرکت، پلک زدن، تنظیم ریتم شبانهروزی بدن، احساس ضربان قلب و بسیاری عملکردهای دیگر نیز باید بازتولید شود.

ممکن است این پرسش مطرح شود که آیا میتوان ذهن را بهطور کامل از ورودیهای حسی محروم کرد؟ پاسخ منفی است. محرومیت حسی—برای نمونه، قرار گرفتن در تاریکی یا سکوت مطلق—نوعی شکنجه روانی محسوب میشود. افرادی که از درک سیگنالهای بدنی خود (مانند گرسنگی، تشنگی، درد یا خارش) ناتوان هستند، غالباً با مشکلات سلامت روان مواجه میشوند.
از همین رو، برای عملکرد موفق آپلود ذهن، باید محیط دیجیتال و شبیهسازی حواس با دقتی بسیار بالا طراحی شوند. کوچکترین اختلال در این فرایند میتواند پیامدهای روانی جدی به همراه داشته باشد.
در حال حاضر، علم نه از توان محاسباتی کافی برخوردار است و نه دانش لازم برای ایجاد چنین شبیهسازیهایی را در اختیار دارد.
اسکن میلیاردها نورون بسیار کوچک
اولین گام برای آپلود ذهن، اسکن کامل و نقشهبرداری سهبعدی از ساختار مغز انسان است. این کار به فناوریای معادل یک دستگاه MRI فوق پیشرفته نیاز دارد که بتواند مغز را با دقتی بینظیر تحلیل کند.
در حال حاضر، پژوهشگران تنها موفق به نقشهبرداری از مغز یک مگس و بخشهایی از مغز موش شدهاند. دستیابی به نقشهای کامل از مغز انسان، شاید تا چند دهه دیگر محقق شود. حتی اگر بتوان هویت تمامی ۸۶ میلیارد نورون (که هر یک از سر سوزن نیز کوچکترند) به همراه تریلیونها ارتباط میان آنها را ثبت کرد، باز هم کافی نخواهد بود.
صرفاً بارگذاری این دادهها در یک رایانه، منجر به بازسازی ذهن انسان نمیشود. چرا که هر نورون، بهطور مداوم فعالیت خود را تنظیم میکند و این پویایی نیز باید در مدلسازی لحاظ شود.
در حال حاضر، مشخص نیست که برای شبیهسازی موفق مغز، تا چه سطحی از جزئیات باید پیش رفت. آیا سطح مولکولی کفایت میکند؟ هیچکس پاسخ قطعی ندارد.
سال ۲۰۴۵؟ ۲۱۴۵؟ یا قرنهای آینده؟
یکی از راههای سادهسازی این فرآیند، آن است که به جای کپی کامل مغز، تنها عملکردهای اصلی آن شبیهسازی شود. این کار نیازمند شناخت عملکرد واقعی مغز در پردازش اطلاعات است. همانگونه که ساخت یک خودرو با اطلاع از عملکرد قطعات آن آسانتر از کپیبرداری کامل از یک ماشین ناآشناست، درک فرآیندهای مغزی نیز میتواند راه میانبری برای ساخت ذهن دیجیتال باشد.

اما این مسیر نیازمند آن است که علم دریابد افکار چگونه در مغز شکل میگیرند. اینکه چگونه میلیونها نورون با هم همکاری میکنند تا تجربه ذهنی ایجاد شود، هنوز بهروشنی مشخص نیست.
راهحل دیگر، جایگزین کردن تکتک نورونهای مغز با نورونهای مصنوعی است؛ اما در حال حاضر، حتی جایگزینی یک نورون طبیعی با نوع مصنوعی آن ممکن نیست.
با این حال، سرعت پیشرفت فناوری، بهویژه در حوزه محاسبات و هوش مصنوعی، بهصورت تصاعدی در حال افزایش است. بنابراین، میتوان انتظار داشت که در دهههای آینده، پیشرفتهای چشمگیری رخ دهد.
موضوع دیگری نیز قطعی است: پروژه آپلود ذهن احتمالاً با کمبود سرمایه مواجه نخواهد شد. بسیاری از ثروتمندان جهان حاضرند بخش بزرگی از دارایی خود را صرف دستیابی به رؤیای زندگی جاودانه کنند.
هرچند مسیر پیشرو دشوار و همراه با عدمقطعیتهای فراوان است، من معتقدم روزی خواهد رسید که آپلود ذهن تحقق یابد. خوشبینانهترین پیشبینیها، سال ۲۰۴۵ میلادی (۱۴۲۴ هجری شمسی) را برای این رویداد تعیین کردهاند؛ برخی دیگر پایان قرن بیست و یکم را محتمل میدانند.
اما احتمالا، هر دو پیشبینی بیش از حد خوشبینانه هستند. اگر در طول ۱۰۰ سال آینده، آپلود ذهن ممکن شود، مایه شگفتی خواهد بود. با این حال، در چشماندازی ۲۰۰ ساله، این احتمال وجود دارد—به این معنا که نخستین فردی که به زندگی ابدی دست خواهد یافت، ممکن است در طول زندگی شما متولد شد.