روابط روسیه و گرجستان در بنبست؛ «اشغال» مانع اصلی عادیسازی

به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، روابط میان روسیه و گرجستان وارد دورهای از آشفتگی و عدم قطعیت شده است. در شرایطی که روابط تفلیس با اتحادیه اروپا و آمریکا رو به سردی گراییده، پیشنهادهای مسکو برای احیای روابط دیپلماتیک میتوانست فرصتی برای گرجستان تلقی شود، اما دولت این کشور موضع دیگری اتخاذ کرده است.
ایراکلی کوباخیدزه، نخستوزیر گرجستان، به صراحت اعلام کرده که کشورش هیچ برنامهای برای از سرگیری روابط دیپلماتیک با روسیه ندارد و در حال حاضر هیچگونه تعامل دیپلماتیکی میان دو پایتخت برقرار نیست.
وی دلیل این تصمیم را نقض منافع ملی گرجستان توسط روسیه و ادامه «اشغال» بخشی از خاک این کشور (مناطق آبخازیا و اوستیای جنوبی) عنوان کرده و گفته که تفلیس در این زمینه عجله نخواهد کرد.
این بنبست سؤالاتی را درباره آینده روابط دو کشور و امکان دستیابی به هرگونه سازش مطرح میکند.
شوتا آپخایدزه: روابط به بنبست رسیده، نیاز به پراگماتیسم است
شوتا آپخایدزه، مدیر مرکز مطالعات اسلامی قفقاز و کارشناس مسائل روسیه و گرجستان، معتقد است که روابط دو کشور عملاً متوقف شده و به یک سقف مشخص رسیده است. به باور او، پیشرفت بیشتر تنها در صورت دستیابی به یک «اجماع سیاسی» به ویژه در مورد وضعیت آبخازیا و اوستیای جنوبی امکانپذیر خواهد بود.
آپخایدزه میگوید: «موضع حزب حاکم رویای گرجستان این است که توسعه بیشتر روابط غیرممکن است، زیرا بخشی از خاک کشور اشغال شده، نیروهای روسی در آنجا مستقرند، دولتهای دفاکتو وجود دارند و روسیه استقلال آنها را به رسمیت شناخته است. از این منظر، موضع رویای گرجستان قابل درک است؛ آنها صرفاً واقعیت موجود در روابط بینالملل دو کشور را بیان میکنند.»
این کارشناس، نفوذ مستقیم غرب بر دولت فعلی گرجستان را رد میکند و تنشهای اخیر میان تفلیس و غرب را نه یک «قطع رابطه» بلکه یک «تضاد منافع موقت» و «عدم تطابق مواضع» میان حزب حاکم گرجستان با بوروکراتهای اروپایی و برخی سیاستمداران غربی میداند.
او تأکید میکند: «روابط قطع نشده است. آمریکا صرفاً مشارکت استراتژیک را معلق کرده و اتحادیه اروپا قالب تعامل را تغییر داده، اما رویای گرجستان رسماً روابط را قطع نکرده و توافق مشارکت استراتژیک با آمریکا را لغو نکرده است. ضمن اینکه در قانون اساسی گرجستان همچنان بر لزوم پیوستن به اتحادیه اروپا و ناتو تأکید شده است. بنابراین، این یک بحران موقت است که میتواند در آینده نزدیک برطرف شود.»
آپخایدزه معتقد است که «رویای گرجستان» همچنان به دریافت حمایت یا امتیازاتی از غرب امیدوار است و همین امید، تا حدی موضع کنونی آنها در قبال روسیه را توضیح میدهد. با این حال، او بر لزوم اتخاذ رویکردی «عملگرایانه» تأکید دارد: «اغلب گفته میشود سرزمینهای ما اشغال شدهاند و دولتهای دفاکتو وجود دارند، این درست است. اما روابط دیپلماتیک به هر حال ضروری است.»
او به نمونههای مولداوی-روسیه، صربستان-آمریکا و آذربایجان-روسیه اشاره میکند که «علیرغم مشکلات جدی (از جمله ارضی)، روابط دیپلماتیک خود را حفظ کردند. کانالهای دیپلماتیک برای مذاکره لازم هستند و به حاکمیت دولت آسیب نمیزنند. گرجستان باید عملگرایانه برخورد کند.»
گیورگی گوگوا: جامعه آماده نیست، ترس از روسیه حاکم است
در مقابل، گیورگی گوگوا، کارشناس مسائل بینالملل، دیدگاه متفاوتی دارد. او تأکید میکند که جامعه مدنی گرجستان به طور کلی نگرش بسیار منفی نسبت به ایده نزدیکی با روسیه دارد.
گوگوا میگوید: «اگرچه روابط تجاری-اقتصادی همچنان پابرجاست، اما حتی دولت گرجستان نیز نسبت به همکاری سیاسی و استراتژیک با مسکو بسیار بدبین است و مانع اصلی، همان اشغال سرزمینهاست. بعید میدانم روسیه از به رسمیت شناختن استقلال آبخازیا و اوستیای جنوبی عقبنشینی کند.»
او همچنین به اظهارات توهینآمیز اخیر مارگاریتا سیمونیان، چهره رسانهای نزدیک به کرملین، اشاره میکند که با مقایسهای تحقیرآمیز، رهبران کنونی گرجستان را به ایراکلی دوم (پادشاهی که در قرن هجدهم از روسیه کمک خواست) تشبیه کرده و گفته بود آنها نیز مجبور به زانو زدن در برابر روسیه خواهند شد.
گوگوا معتقد است «اینگونه اظهارات ناشی از درک ذهنی و خصمانه واقعیتهای تاریخی است و به احساسات منفی در جامعه دامن میزند.»
این کارشناس تأکید میکند که «جامعه گرجستان آمادگی نزدیکی با روسیه را ندارد و هرگونه تلاش در این جهت میتواند به ناآرامیهای جدی، مشابه وقایع خونین ۹ آوریل ۱۹۸۹ (سرکوب تظاهرات استقلالطلبانه توسط ارتش شوروی) منجر شود. ترس از روسیه که عادت به پیشبرد منافع خود با زور دارد و انعطافی نشان نمیدهد، در جامعه گرجستان زنده است.»
گوگوا میپذیرد که «در شرایط تیرگی روابط با غرب (و احتمال تعلیق لغو روادید)، ممکن است در سطح دولتی تمایلی به ازسرگیری روابط با روسیه وجود داشته باشد، اما عامل اشغال مانع اصلی است. اگر روسیه روزی سیاست خود را تغییر دهد و آبخازیا و اوستیای جنوبی را حتی با وضعیت خودمختاری به گرجستان بازگرداند، شاید افکار عمومی تغییر کند. اما واقعبینی چنین سناریویی دشوار است و همه چیز به تحولات جبهه اوکراین و توافقات احتمالی میان کرملین و واشنگتن بستگی دارد. ما کشورهای کوچک، متأسفانه اغلب پیادههای صفحه شطرنج ژئوپلیتیک هستیم.»
این کارشناس، روابط فعلی گرجستان با اروپا را به «نخی کشیده شده و آماده پاره شدن» تشبیه میکند، اما معتقد است «برای بهبود روابط با روسیه، ابتدا مسکو باید گامی جدی برای جلب اعتماد جامعه گرجستان بردارد. اما دائماً این احساس وجود دارد که کرملین به جای آن، مجازات را ترجیح خواهد داد؛ حتی تا حد تلاش برای اشغال کامل گرجستان. این ترس واقعاً در اذهان عمومی وجود دارد و دلیل اصلی اعتراضات خیابانی مردم نیز همین است.»
انتهای پیام/