راز صعود ایران به جمع ۶ قدرت نانویی جهان

گروه اجتماعی خبرگزاری تسنیم ــ علیاصغر اصولی: پیشرفت چشمگیر ایران در حوزه فناوری نانو طی دو دهه اخیر، به یکی از نقاط درخشان زیستبوم فناوری کشور تبدیل شده است. دستاوردهایی که امروز ایران را در جایگاه ششم جهان در این فناوری پیشرفته قرار داده، حاصل برنامهریزی منسجم، نگاه بلندمدت و پایبندی به سازوکارهای شفاف از سوی «ستاد ویژه توسعه فناوری نانو» است. این ستاد که در سال ۱۳۸۲ با هدف تبدیل ایدههای نو به محصولات کاربردی تأسیس شد، امروز به الگویی برای نهادهای فناورانه دیگر تبدیل شده است.
مسیر پرچالش شکلگیری نانو در ایران از سال ۱۳۸۰ آغاز شد؛ زمانی که کمتر از ۱۵ محقق در کشور با این فناوری آشنا بودند و مفاهیمی مانند مقیاس اتمی و مولکولی حتی برای جامعه دانشگاهی ناشناخته بود. تدوین برنامه ملی نانو در سال ۱۳۸۴ و تصویب سه دوره برنامه ۱۰ساله تا امروز، نشاندهنده تعهد به ادامه این مسیر است. رویکرد منحصربهفرد ستاد نانو در شناسایی استعدادها، تفکیک مسیرهای پژوهشی از تجاریسازی و حمایت بلندمدت از محققان، سبب شده تا ایران نهتنها در تولید علم، بلکه در عرضه محصولات نانویی به جایگاه قابل توجهی دست یابد.
به همین بهانه، میزبان عماد احمدوند، دبیر ستاد توسعه فناوری نانو در خبرگزاری تسنیمبودیم تا از چگونگی تبدیل یک ایده نوپا به برندی ملی بپرسیم. آنچه در ادامه میآید، بخش اول این گفتوگوی تفصیلی است که به ریشههای شکلگیری نانو در ایران و رمز ماندگاری این برنامه پیشرو میپردازد:
تسنیم: شما بهعنوان مدیری که از اوایل دهه ۸۰ و از زمان تشکیل ستاد نانو، در این مجموعه حضور داشتهاید و با تمام فراز و نشیبهای آن آشنا هستید، همواره بهعنوان یکی از الگوهای موفق در کشور مطرح بودهاید. حتی مقام معظم رهبری نیز هرگاه خواستهاند از دستاوردهای علمی کشور تقدیر کنند، قطعاً نانو را بهعنوان یکی از نمونههای برجسته نام بردهاند و همه ما ایرانیان به این موضوع افتخار میکنیم.
سوال مهم من این است: چگونه به این موفقیت دست یافتیم؟ اصلاً داستان شکلگیری نانو از کجا آغاز شد؟ لطفاً از همان جرقه اولیه برایمان بگویید.
بله، همانطور که اشاره کردید، ما در دو دهه گذشته رشد قابلتوجهی در حوزه نانو داشتهایم که این رشد خود نیازمند تحلیل است. الگوی کاری که منجر به این پیشرفت شده، میتواند در سایر حوزهها نیز مورد بررسی قرار گیرد.
در ابتدای مطرحشدن این موضوع، حتی کلمه “نانو” در جوامع تخصصی هم چندان شناختهشده نبود. این فناوری که در مقیاس اتم و مولکول کار میکند، تنها توسط تعداد معدودی از افراد در آن زمان درک میشد. در کشور ما نیز احتمالاً کمتر از ۱۰ تا ۱۵ نفر روی این موضوع کار میکردند. شروع کار در چنین شرایطی در سال ۱۳۸۰ بود.
بازخوردهایی از جوامع تخصصی و دانشگاهی دریافت شد که این پرسش را مطرح کرد: چگونه میتوان این بازخوردها را به نهادهای سیاستگذار و دولتی منتقل کرد و به برنامه تبدیل کرد؟ در واقع، نانو تجربهای بود که از بازخورد یک استاد دانشگاهی ایرانی که در خارج از کشور تدریس میکرد و مشاور رئیسجمهور بود، شکل گرفت.
ایشان گزارشی ارائه دادند مبنی بر اینکه فناوری جدیدی به نام «نانوتکنولوژی» (که بعدها به «فناوری نانو» معروف شد) در برخی دانشگاههای مطرح دنیا در حال پژوهش است و پیشنهاد کردند که ما نیز مطالعاتی در این زمینه انجام دهیم تا ببینیم آیا امکان ورود به این حوزه وجود دارد یا خیر.
تسنیم: در آن زمان چند کشور بر روی موضوع “نانو” فعالیت میکردند؟
اگر بخواهیم مروری داشته باشیم، در آن زمان (حدود سال ۲۰۰۰ میلادی)، آمریکا، برنامه ملی خود را در این حوزه آغاز کرده بود و بهتدریج سایر کشورها نیز برنامههای ملی خود را تدوین کردند. در ایران نیز همانطور که گفتم، حدود ۱۰ تا ۱۵ محقق دانشگاهی، بهویژه کسانی که در خارج از کشور تحصیل کرده و بازگشته بودند، روی این موضوع کار میکردند.
این بازخوردها منجر به انجام مطالعاتی شد با این عنوان که اصلاً این فناوری چیست و چه ظرفیتهایی دارد. من خودم از همان زمان (سال ۱۳۸۰) به این تیم مطالعاتی پیوستم. در جریان این پژوهشها، بررسی کردیم که دیگران چه کارهایی انجام دادهاند، کدام دانشگاهها و کشورها فعال هستند و بهتدریج با افزایش اطلاعاتمان، به این نتیجه رسیدیم که این موضوع آنقدر اهمیت دارد که باید یک برنامه ملی برای آن طراحی شود. صرفِ فعالیتهای پژوهشی پراکنده و مبتنی بر علاقه فردی محققان نمیتوانست جایگاه مناسبی در رقابت با کشورهای پیشرو برای ما ایجاد کند.
سرانجام، این موضوع به تشکیل «ستاد ویژه توسعه فناوری نانو» در سال ۱۳۸۲ ذیل معاونت اول رئیسجمهور منجر شد . سپس در سال ۱۳۸۴، برنامه ملی نانو تدوین و در هیئت دولت تصویب شد. تا امروز که سه دوره برنامه ملی مصوب شده است: دو دوره ۱۰ساله گذشته و اکنون در حال اجرای برنامه ملی سوم هستیم که توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب شده است که تا ۱۴۱۲ است.
تسنیم: ستاد فناوری نانو زمانی به وجود آمد که هنوز معاونت علمی ریاست جمهوری تشکیل نشده بود؟
در سال ۱۳۸۲، ستاد ذیل معاونت اول رئیسجمهور تشکیل شد. با گسترش موضوعات مرتبط با توسعه فناوری در کشور و اضافهشدن اولویتهای جدید، «معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری» شکل گرفت. اوایل دهه ۸۰ زمانی بود که هنوز مفاهیمی مانند توسعه فناوری و سپس تبدیل توانمندیهای علمی به محصول و ورود به بازار در کشور نهادینه نشده بود، اما از همان سالها که گفتمان آن در کشور آغاز شد در اواسط دهه ۸۰، معاونت علمی تأسیس شد و ستاد نانو نیز ذیل این معاونت به فعالیت خود ادامه داد.
این روند ادامه دارد و این موضوع در حوزههای دیگر نیز در کشور گسترش یافته است. اکنون در بسیاری از زمینهها برنامههای خوبی وجود دارد، از جمله برنامههای ملی مصوب شورای انقلاب فرهنگی. معاونت علمی بهطور کلی، متولی توسعه فناوری در کشور، گام بعدی خود را تقویت پایههای اقتصادی مبتنی بر توانمندیهای علمی و فنی قرار داده است. فناوری نانو نیز یکی از همین موارد است که در حال پیشرفت است.
میتوان گفت شکلگیری این موضوع از رصدهایی که انجام شده، نشأت گرفته است. امروز موضوع رصد فناوری و بررسی تحولات جهانی در زمینههای مرتبط با فناوری نانو، به یک برنامه منسجم در ستاد نانو تبدیل شده است. بخشی از مأموریت این ستاد، رصد حوزههای مختلف فناوریهای نوظهور است؛ فناوریهایی که بهعنوان فناوریهای بدیع شناخته میشوند و توانمندیهای آینده را شکل میدهند. این رصدها به تعیین اولویتهای ما تبدیل میشوند.
فناوری نانو بهدلیل ماهیت خود در تمام حوزههای صنعتی کاربرد دارد و بسیاری از متخصصان در زمینههای مختلف علمی و فنی روی آن کار میکنند. ما بخش رصدی را داریم که موارد مرتبط با آینده را شناسایی میکند؛ فناوریهایی که هنوز جایگاه اقتصادی مشخصی ندارند اما میتوانند در آینده توانمندیهای جدیدی ایجاد کنند. پس از شناسایی، این فناوریها مورد حمایت قرار میگیرند تا زمینهساز توسعه آینده شوند.
در کشور، یکی از تجربیات موفق، تدوین برنامه ملی و پایبندی به اجرای آن بوده است. در بسیاری از حوزهها برنامههایی وجود دارد، اما در حوزه نانو، یکی از عوامل مؤثر در موفقیت، پایبندی به اجرای برنامههاست. یکی از شاخصهای این تعهد، انتشار سالانه گزارش فعالیتهای ستاد نانو است. این گزارش بر اساس برنامههای مصوب تهیه میشود و نشان میدهد که چه اقداماتی انجام شده، چه نتایجی حاصل شده و چه هزینههایی صورت گرفته است.
متأسفانه در برخی نهادها، اسناد و برنامهها کنار گذاشته میشوند و افراد براساس سلیقه شخصی عمل میکنند. اما در ستاد نانو، فرهنگ پاسخگویی و شفافیت نهادینه شده است. در سالهای اول انتشار این گزارشها، حتی برخی بازخوردها حاکی از این بود که چرا جزئیات هزینهها (به ریال) ذکر میشود، اما بهتدریج این رویه به یک فرهنگ تبدیل شده است. این پایبندی به برنامه باعث شده تصمیمگیریها کمتر سلیقهای باشد.
یکی از آسیبهای رایج در کشور این است که با تغییر مدیران، جهتگیری سازمانها نیز تغییر میکند، گاهی حتی بهصورت چشمگیر. این مسئله باعث میشود توانمندیهای ایجادشده و کارهای انجامشده در دورههای قبل، در دورههای بعدی مورد بیتوجهی قرار گیرند و انرژی صرف حذف آنها شود، نه توسعه و بهبودشان. اما در ستاد نانو، وابستگی به تصمیمات شخصی و سلیقهای تقریباً به صفر رسیده است. البته هر مدیری سبک اجرایی خاص خود را دارد، اما برنامهها بهصورت مدون و با اولویتهای مشخص پیش میروند. این برنامهها صرفاً کلیگویی نیستند، بلکه به شاخصهای کمّی و اقدامات عملیاتی تبدیل شدهاند که هر سال باید نتایج آنها گزارش شود. این رویکرد نقش مهمی در موفقیت برنامههای ستاد نانو داشته است.
ویژگی مهم دیگر در ستاد نانو، نگاه بلندمدت است. در بسیاری از نهادها، افق فکری مدیران حداکثر دو یا سه سال است و گاهی حتی کمتر از یک سال. این مسئله منجر به انجام کارهای سطحی میشود که در کوتاهمدت نتیجهای قابلنمایش داشته باشند (مانند رویدادهای مقطعی) یا بهرهبرداری از دستاوردهای گذشته، بدون سرمایهگذاری برای آینده. اما در ستاد نانو، صبر و حوصله برای پرورش ایدهها و توانمندیهای بلندمدت وجود دارد. این ویژگی را میتوان بهصورت کلی “روحیه پرورشگری” نامید که در عملکرد این ستاد مشهود است.
رویکرد پرورشگری در ستاد نانو وجود دارد و قوی است. ترجمه عملیاتی این رویکرد در میدان عمل به این صورت است که در دانشگاهها افراد مختلفی با توانمندیهای متنوع حضور دارند: برخی اساتید تمرکزشان بر آموزش است، برخی بر پژوهشهای مرزهای علمی و برخی دیگر بر موضوعاتی که قابلیت تبدیل به فناوری و محصول را دارند.
ستاد نانو از ابتدای برنامهریزی خود، این نگاه را داشته که در دانشگاهها به دنبال شناسایی افراد با قابلیتهای مختلف باشد و هر فرد را در مسیری که استعداد دارد، رشد دهد. ممکن است فردی روی موضوعاتی کار کند که خروجی آن لزوماً محصول نباشد. بهعنوان مثال، برخی اساتید متخصص روشهای آنالیز هستند و پژوهشهایشان متمرکز بر بهینهسازی روشهایی است که با کمترین هزینه و بیشترین سرعت، دادههای دقیق ارائه دهند. در این موارد، شاید نتیجه کار، یک محصول تجاری نباشد، بلکه یک روش بهبودیافته باشد که دانشجویان را قادر سازد در سالهای بالاتر، با همان تجهیزات، کارهایی را انجام دهند که پیشتر زمانبر و پیچیده بود.
نکته کلیدی این است که بدانیم از هر فرد چه انتظاری باید داشت. آیا باید او را به سمت تولید محصول سوق داد؟ یا توانمندی اصلی او در پژوهشهای بنیادی است که مستقیماً به محصول منجر نمیشود؟ در مقابل، برخی اساتید نگاهی صنعتیتر دارند و به نیازهای بازار توجه میکنند. مثلاً در صنایعی مانند فولاد، پتروشیمی، نفت یا کشاورزی، محصولاتی وارداتی وجود دارد که میتوان با تکیه بر دانش دانشگاهی، نمونههای داخلی آنها را تولید کرد. این دسته از اساتید بهدنبال تبدیل دانش به محصول هستند.
وظیفه ستاد این است که این افراد را شناسایی کند و هر کدام را در مسیر مناسب هدایت کند: کسانی که توانایی توسعه روشها را دارند، در همان مسیر پیش بروند، و کسانی که میتوانند دانش را به محصول تبدیل کنند، به سمت commercialization سوق داده شوند. هدف این است که کارهای پژوهشی صرفاً به مقاله ختم نشوند، بلکه در صورت امکان، به محصولات کاربردی نیز منجر گردند.
تسنیم: این کار از چه زمانی آغاز شد؟
این سازوکار از ابتدای فعالیت ستاد نانو وجود داشته است. حمایتهای تشویقی ستاد از سال ۸۳ آغاز شد و سند مربوطه در سال ۸۴ تصویب شد. تقریباً یک سال پس از تشکیل ستاد، حمایت از اعضای دانشگاهی برای دستیابی به خروجیهای متناسب با توانمندیهایشان شروع شد. این حمایتها در طول سالها تکامل یافته و سازوکارهای حمایتی، نوع انتظارات و معیارها ارتقا پیدا کردهاند.
رویکرد اصلی ما این است که در دانشگاهها به دنبال افراد با قابلیتهای خاص بگردیم و توانمندیهای بالقوه آنها را به بالفعل تبدیل کنیم. این فرآیند ممکن است برای برخی افراد حدود ۱۰ سال و برای برخی دیگر ۷ تا ۸ سال طول بکشد. مثلاً وقتی استادی توانایی علمی دارد که میتواند ترکیب دارویی خاصی را توسعه دهد تا تأثیر سریعتری بر سلولهای بیمار داشته باشد، بسیاری ممکن است این توانایی را صرفاً منبعی برای انتشار مقاله ببینند. اما ما به دنبال شناسایی چنین افرادی هستیم و آنها را به سمت تولید نمونه اولیه محصول، انجام تستها، اخذ مجوزها، ثبت شرکت، جذب منابع مالی و نهایتاً تولید هدایت میکنیم.
مدت زمان این فرآیند در حوزههای مختلف متفاوت است و ممکن است از ۲-۳ سال تا ۷-۸ سال یا حتی بیشتر به طول بیانجامد. نکته کلیدی وجود نهادی است که بتواند ۷-۸ سال شکیبایی به خرج دهد و همراه محقق باقی بماند، حتی اگر هنوز به محصول نهایی قابل عرضه در بازار (چه عمومی و چه صنعتی) نرسیده باشد. این مسیر اجتنابناپذیر است، هرچند باید تلاش کرد آن را کوتاهتر کرد.
در سالهای اخیر، زیرساختهای قانونی و حقوقی حوزه علم و فناوری در کشور توسعه قابل توجهی یافتهاند. مثلاً قانون جهش تولید دانشبنیان نمونهای از این موارد است که امکاناتی مانند اعتبار مالیاتی سرمایهگذاری و اعتبار مالیاتی تحقیق و توسعه را پیشبینی کرده است. اما معمولاً بهرهبرداران اصلی این مزایا شرکتهایی هستند که مراحل رشد را طی کردهاند؛ یعنی یا از نظر مالی به حدی قوی هستند که میتوانند از معافیتهای مالیاتی استفاده کنند، یا شرکتهای دانشبنیان بزرگی که قادر به انجام پروژههای تحقیق و توسعه صنایع بزرگ هستند.
پرسش اساسی این است که برای رسیدن به این مرحله چه اقداماتی لازم است؟ در دو دهه گذشته، با حمایت از توانمندیها و قابلیتهای اولیه در دانشگاهها، امروز شاهد شرکتهای دانشبنیان موفقی هستیم. حفظ تداوم این جریان از ویژگیهای متمایز ستاد نانو محسوب میشود و شاید بتوان گفت یکی از وجوه تفاوت اصلی این ستاد با نهادهای مشابه است. ما پرورشگری را جزو وظایف ذاتی ستاد میدانیم و برای آن برنامهای منسجم داریم.
همانگونه که درباره دانشگاه توضیح داده شد، گام بعدی در توسعه فناوری و نوآوری در ستاد، ایجاد بخشی با مأموریت ویژه در این حوزه است. در مرحله دانشگاهی، بخشی از حمایتهای ما عمومی است و هدف آن ترغیب اساتید و دانشجویان تحصیلات تکمیلی به انجام پژوهش در این زمینه است. سپس از میان این افراد، آنهایی که استعداد خاصی دارند، شناسایی و براساس برنامهای با عنوان “اساتید محصولمحور” (یا به بیان دقیقتر، اساتید با پژوهشهای محصولمحور) حمایت میشوند.
برخی اساتید ویژگیهایی دارند که به آنها امکان میدهد کارهای خود را به محصول تبدیل کنند و نگاه به بازار دارند. اما زیرساختهای دانشگاهی (هم از نظر حقوقی و هم از نظر شاخصهای ارزیابی) عموماً افراد را به سمت فعالیتهای آموزشی و انتشار مقالات سوق میدهند. چالش اصلی این است که بتوان این افراد را یک سطح ارتقا داد و آنها را با فناوریها و شرکتهای رقیب آشنا ساخت.
بتواند تشخیص دهد که خب شما این کار را انجام میدهید. مثلاً اگر یک نانوساختار خاص را به این ترکیب اضافه کنید، جذب گاز مشخصی افزایش پیدا میکند. خوب، این در کدام صنعت میتواند کاربرد داشته باشد؟ در آن صنعت، این مسئله را الان چگونه حل میکنند؟ بحث تجاریسازی، بازار و کمک به این فرآیند… در واقع میتوان گفت ما به دنبال ایجاد یک نگرش ارتقایافته هستیم. در این فرآیند، ما حمایتی پرداخت میکنیم، اما تأکید داریم که از شما کار پژوهشی نمیخواهیم. در ازای حمایتی که ارائه میدهیم، از شما میخواهیم در بازه زمانی چندماهه وارد بازار شوید، مصاحبه کنید، فرض کنید کارتان توسعه یافته است.
تصور کنید محصول را دارید؛ اگر بخواهید آن را بفروشید، موانع چیست؟ ممکن است شما توانمندی ارزشمندی داشته باشید، اما صنعت با راهکار سادهتری مشکل خود را حل میکند. در این صورت، احتمالاً با این محصول در این صنعت موفق نخواهید بود! و نیاز به تغییر است. شاید این توانمندی در قالب محصولی دیگر برای بازاری متفاوت جذاب باشد.
اما اگر فرد این دیدگاه را نداشته باشد، وارد فضای واقعی نشود، بازخورد محیط را نگیرد و کارش را در قالب یک محصول توسعه دهد، بعد متوجه شود که محصول فروش نمیرود، آنگاه ممکن است تصور کند دولت باید حمایت کند تا بتواند آن را بفروشد. در حالی که اگر از ابتدا این کمک را میکردیم که در این برنامه به آن میپردازیم فرد انتخاب درستی برای محصول و بازارش داشت.
توانمندی فنی شما صحیح است. ممکن است با یک توانمندی بتوانید کاری را برای حوزه آرایشی و بهداشتی انجام دهید، شاید همان کار را برای حوزه کشاورزی یا یک حوزه صنعتی دیگر نیز بتوان اجرا کرد. نکته این است که کجا را انتخاب کنید، روی آن تمرکز کنید و سپس ادبیات آن فضا، ملاحظات و استانداردهایش را بشناسید. این محصولی که فکر میکنید در آینده عرضه خواهید کرد، چه استانداردهایی دارد؟ استانداردهای اجباری آن چیست؟ چه مجوزهای الزامی نیاز است؟ بسیاری از افراد در شروع کار دانشگاهی خود شناختی از این موارد ندارند. اینجاست که کمک ما وارد میشود.
در این برنامه، برای هر فرد یک راهبر در نظر گرفتهایم درواقع مجموعهای که بهصورت هفتگی یا دوهفتگی پیگیری میکند و بازخورد میگیرد. در واقع، مانند یک مأموریت اجرایی و عملیاتی است که به فرد محول میشود. کسانی که در بازار کار کردهاند و فضای کسبوکار را میشناسند، بر اساس تجربه سالهای گذشته، افرادی را شناسایی کردهایم که عمدتاً در قالب شتابدهندهها یا شرکتهای توسعه بازار فعالیت دارند.
معمولاً در این برنامه، افراد را به یک مجموعه میسپاریم تا این مسیر را طی کنند – مسیری که در نهایت طی دو سه ماه به این نتیجه برسد که چه محصولی برای چه بازاری مناسب است. سپس، حمایت از توسعه فنی محصول آغاز میشود. گام بعدی، حمایت برای اخذ مجوزها، اتصال این افراد به مشاوران کسبوکار و مواردی از این دست است.
بازخوردهایی که در این فضا دریافت کردهایم، نشان میدهد افرادی که این مسیر را طی کردهاند یا در حال طی کردن آن هستند، معتقدند ارزش حمایتهای آموزشی و راهبری که ستاد ارائه میدهد، بسیار فراتر از حمایت مالی است. آن حمایت مالی را از جای دیگری هم میتوانستند بگیرند، اما اگر این راهبری و آموزش را نداشتند، احتمال موفقیتشان پایین میبود. این برنامه در ستاد به صورت منسجم و با این نگاه طراحی شده است. حتی ممکن است خود این استاد کسبوکاری را تأسیس نکند یا شرکتی تشکیل ندهد، اما دانشجویان تحصیلات تکمیلی یا افرادی که در حلقه اطراف او هستند، بتوانند مجموعههایی فناورانه را شکل دهند.
پایان بخش اول
انتهای پیام/