حوزه پیشرو و سرآمد ـ ۵ | سه ستون حوزه مدرن

به گزارش گروه امام و هبری خبرگزاری تسنیم، یوسف پورجم در یادداشتی با عنوان «آیات حائری، بروجردی، خمینی؛ سه ستون حوزه مدرن» نوشت:قم، تنها یک شهر نیست؛ نقطهای محوری است که در قرن گذشته، جهتگیری فکری و اجتماعی یک ملت را دگرگون ساخت. این تحول شگرف، نه بهصورت اتفاقی، بلکه بر دوش سه شخصیت بزرگ و مؤثر بنا شد: آیتاللهالعظمی شیخ عبدالکریم حایری یزدی، آیتالله العظمی سید حسین بروجردی، و آیتالله العظمی امام خمینی رحمهالله علیهم.
هر یک در زمانهای خاص، گامی اساسی در تأسیس، تثبیت یا تحول حوزه علمیه قم برداشتند و مسیر آن را از یک نهاد علمی-طلبگی به یک نیروی اجتماعی-سیاسی تمدنساز سوق دادند. از این رو در این نگاشته سعی شده است تا با تبارشناسی خدمات این سه فقیه، تحولات زیرساختی حوزه علمیه قم را واکاوی و به مخاطب نشان داده شود که چگونه هر دوره، ستونبنای دوره بعدی شد.
۱. آیتالله شیخ عبدالکریم حایری یزدی؛ بنیانگذار نظم و نهاد
آیتالله شیخ عبدالکریم حایری، پس از سالها تدریس در سامرا و کربلا، با شناختی عمیق از خلأ نهادی در ایران، به قم آمد و در سال ۱۳۰۱ هجری شمسی، حوزه علمیه را با الگوبرداری از نظام درسی نجف، تأسیس کرد. حوزه قم پیش از او، مجموعهای از فعالیتهای پراکنده علما بود؛ اما آیتالله حایری آن را به یک نهاد منظم و پایدار تبدیل کرد. مهمترین اقدام او، ایجاد انسجام در نظام آموزشی، ساختار مالی و انضباط داخلی حوزه بود. او از ورود مستقیم به سیاست خودداری کرد، زیرا در دورانی از اختناق رضاشاهی به سر میبرد و حفظ موجودیت حوزه را در اولویت میدید. این مسئله از این رو اهمیت دارد که آیت الله حایری با تأسیس زیربنای حوزه قم، بستری برای ظهور دو جریان فکری مهم در تاریخ معاصر ایران فراهم کرد: حوزه مستقل از حکومت و حوزه تأثیرگذار بر آن. در اینجا نگاه عملگرایانه و احتیاطآمیز آیتاالله حایری در مواجهه با سیاست، که اگرچه از منظر امروز ممکن است محافظهکارانه تلقی شود، اما نقش آن در تثبیت نهاد حوزه انکارناپذیر است مورد توجه میباشد.
۲. آیتالله بروجردی؛ تثبیت مرجعیت و ملیسازی فقه
پس از درگذشت آیتالله شیخ حایری، حوزه قم دورهای از رکود را تجربه کرد تا آنکه در سال ۱۳۲۳ شمسی، آیتالله العظمی بروجردی به دعوت علما به قم آمد. دوران زعمامت آیتالله بروجردی، نقطه تثبیت حوزه و توسعه مرجعیت دینی در سطح ملی و بینالمللی بود. او با ساماندهی گستردهترین نظام درسی و انتشار آثار فقهی، حوزه را به قطب علمی شیعه بدل کرد. اما مهمتر از آن، رابطه حسابشده او با حکومت پهلوی دوم و تلاش برای حفظ استقلال حوزه، راه را برای فعالیتهای غیررسمی ولی عمیق در بدنه اجتماعی و مذهبی کشور هموار کرد. مرحوم آیت الله بروجردی، در ادامه مسیر آیت الله حایری، با بهرهگیری از فضای بازتر بعد از سقوط رضاشاه، توانست نهاد مرجعیت را در دل مردم نهادینه کند. شبکهای از وعاظ، روحانیون در شهرها، و ارتباطات جهانی (مثلاً تعامل با الازهر در مصر) از دستاوردهای بیسابقه او بود.
نکته مهم در اینجا این است که آیت اللهبروجردی با وجود قدرت گستردهاش، از ورود مستقیم به سیاست خودداری کرد. اما حوزه در دوره ایشان، علیرغم خواست قدرت حاکم به یک بازیگر فرهنگی و اجتماعی در سطح ملی تبدیل شد.
۳. امام خمینی(ره)؛ فقیه سیاستورز، متفکر تحولخواه
تحول اساسی در نقش حوزه، در زمان امام خمینی(ره) رقم خورد. او که از شاگردان برجسته آیتالله بروجردی بود، با فهمی عمیق از اندیشه سیاسی اسلام و تجربه سالهای رکود، معتقد بود که حوزه نمیتواند نسبت به ظلم و فساد ساختار قدرت بیتفاوت بماند.
آغاز مبارزه امام در دهه ۱۳۴۰ شمسی و سخنرانیهای صریحش علیه رژیم شاه، حوزه را از حاشیه به متن سیاست آورد. او با نظریه «ولایت فقیه»، افق جدیدی پیش روی فقه شیعه گشود و حوزه را از نهاد آموزشی به مرکز راهبری یک انقلاب سیاسی-اجتماعی تبدیل کرد.
حضرت امام(ره) با پیوند زدن میان فقه و سیاست، ساختار و مأموریت حوزه را بازتعریف کرد. حوزه، دیگر صرفاً محلی برای آموزش علوم دینی نبود؛ بلکه به نهادی برای تربیت انقلابیون، رهبران اجتماعی و مدیران آینده تبدیل شد. امام در امتداد اندیشههای دو ستون استوار پیش از خود، نهتنها به ساختار توجه داشت، بلکه به کارکردهای اجتماعی-سیاسی نیز باور داشت. به همین دلیل، پایهگذار حوزهای شد که در دل خود، انقلاب اسلامی را پرورش داد.
مروری تطبیقی بر سه مرحله تحول حوزه قم نشان میدهد که حوزه مدرن، نتیجه یک حرکت تدریجی ولی جهتدار است. آیت الله عبدالکریم حایری که بنیانگذار بود؛ نظم و ساختار را بنا کرد. آیتالله بروجردی، نهاد مرجعیت را تثبیت و شبکه اجتماعی حوزه را ملی کرد. و امام خمینی(ره)، افق کارکردی حوزه را تا سطح تمدنسازی سیاسی ارتقاء داد. این سه مرحله، بر هم سوار شدند و ستونهای حوزهای را تشکیل دادند که امروز در جایگاه یک نهاد راهبردی در نظام جمهوری اسلامی قرار دارد.
اگرچه هر یک از این فقیهان، در چارچوب تاریخی و سیاسی خاصی عمل کردند و تفاوتهایی در رویکرد داشتند، اما در یک تحلیل کلنگر، میتوان گفت که «حوزه مدرن» حاصل تعامل سنت و تحول، عقلانیت و دیانت، و صیانت و کنشگری است. از همین رو، شناخت این سهگانه تاریخی نهتنها برای فهم گذشته حوزه ضروری است، بلکه راهگشای مسیر آینده آن نیز خواهد بود.
انتهای پیام/