امام بهروایت امام ـ ۱ | امامِ عاطفه، احساس، اندیشه

به گزارش گروه امام و رهبری خبرگزاری تسنیم؛ در روایت امام خامنهای از امام خمینی رحمه الله علیه، شخصیت امام بهمثابه آن نیروی قدرتمندی است که اقیانوس بیکران ملتها را به تلاطم در میآورد و طوفانی میکند.
در این روایت، از نظر امام خمینی ملتها آن اقیانوسهای بههممتصلاند که اگر بهواسطه برآشفته و برافروخته شدن خشمشان طوفانی شوند، کشتیهای ناخدایان طاغوتی را به تختهپارههایی بدل و آنها را غرق خواهند کرد.
رهبر معظم انقلاب اسلامی با نشان دادن تصویر زیبایی که از مردم نزد امام وجود دارد، عاطفه، احساس و اندیشه را رشته اتصال امام و امت معرفی میکند و با بیان اینکه امام بهعنوان پدر این امت سررشتهدار این رشته اتصال است، میفرماید: «آن روزی که امام به جوانان و فرزندان این امّت دستور دفاع بدهد، آن روزی که بسیج عمومی بکند، این دریای خروشان بهپا خواهد خاست؛ آن روز همهی شغلها یک شغل خواهد شد؛ شغل نظامیگری…، آن روزی که امام اراده بکند و با همان نظمی و با همان شیوهای و به همان ترتیبی که امام بگوید، این ملّت از اوّل تا به آخر بسیج بشود، روز مرگ قدرت امپریالیسم و روز دفن آن قدرت در این سرزمین خواهد بود.»
اما خاستگاه قدرت امام در اینکه مردم را تابع اراده خود کند و اقیانوس بیکران ملت را علیه طاغوت و امپریالیسم جهانی بتوفاند کجاست؟ چهچیز رشته اتصال عاطفه و اندیشه را بین امام و امت ایجاد کرد؟
امام خامنهای در روایت خود از امام خمینی(ره) با اشاره به حادثه شهادت آیت الله مصطفی خمینی در سال ۱۳۵۶ این نکته را بیان میکنند که «ملت اگرچه بالقوّه در خطّ انقلاب بود، امّا این اقیانوس هنوز آنچنان که باید متلاطم نشده بود؛… یک اقیانوس را فقط طوفانهای سهمگین میتوانند تکان بدهند؛ یک شهادت بزرگ و در برابر آن یک صبر بزرگ.»
ایشان سپس در تشریح تأثیر این حادثه در همراه شدن مردم با امام راحل، شخصیت الهی و ملکوتی امام را محور این تأثیرگذاری قرار میدهند و میفرمایند: «این دل بزرگ، این روح بزرگ، این روح خدا با صبری بزرگ به این حادثه شکوه ابدی بخشید. “مرگ مصطفیٰ لطف خفیّ الهی بود” ؛ این است برداشت یک انسان الهی، یک انسان ملکوتی، رهبری که بر دلها حکومت میکند پیش از آنکه بر ذهنها؛ رهبری که صبرش، منش انسانی و روحانی و عرفانیاش، دلهای سنگدلترین انسانها را هم تحت نفوذ میآورد که این دیگر در قالب هیچ فرمول مادّی قابل گنجایش نیست.»
امام خامنهای خطاب به کسانی که در مسائل آن روز ایران انقلابی انگشت به دهان و متعجّب ماندهاند؛ صبر امام خمینی(ره) را عامل به تلاطم درآمدن اقیانوس ملت معرفی میکنند و چهرهای که از امام خمینی ترسیم میکنند عبارت است از رهبری اسلامی، معنوی، روحانی، که نفوذ کلام و توکّل بیپایان او قابل مقایسه با رهبریهای دیگر و قابل تقلید نیز نیست.
در روایت امام خامنهای از امام خمینی(ره) به تلاطم درآمدن اقیانوس ملت، نتیجه شناختی است که ملت از امام در پی حادثه شهادت فرزندش پیدا میکند و این شناخت در نقطهای حاصل میشود که «منش این پدر در مقابل این حادثه او را دَهچندان بزرگ کرد، روحهای بزرگ و دشوار و تسخیرناپذیر در مقابل این روح بزرگتر به زانو درآمدند و همه آمنّا و صدّقنا گفتند. [او] نشان داد که رهبر است؛ نشان داد که ابرمرد است؛ نشان داد که انسانی والاست و حادثه آغاز شد.»
شاید تصور شود که تین حادثه پیروزی انقلاب اسلامی است، اما بهنظر میرسد که حادثهای بزرگتر «آغاز شد» که پیروزی انقلاب اسلامی و پیروزیهای بعدی نتیجه آن حادثه است و آن عبارت است از اینکه، در این نقطه طلایی شناخت امت از امام خویش بود که خداوند با ابتلای امام به امتحانی بزرگ و قبولی در آن، سررشته عاطفه، احساس و اندیشه ملت در دستان امام قرار داد.
در پی این حادثه بزرگ بود که «ملّت ایران ثابت کرد که رهبر خود را از همه چیز، از همه کس، از همهی انگیزهها، از همهی جهتگیریها بیشتر دوست میدارد؛ ثابت کرد که قدر رهبرش را میداند؛ این فریاد را ملّت ما آنچنان در فضای خفه و مهآلود و مسموم جهان طنینانگیز و رعدآمیز ادا کرد که حتّی دشمنان هم نتوانستند درباره آن اندک تردیدی به خود راه بدهند؛ آنها نیز که نمیتوانستند رهبریِ بزرگترین انقلاب نیم قرن اخیر ـ قرن انقلابها و جنبشها و جوششها و جهشها ـ را در سطح جهان، در اختیار مردی روحانی، مردی آسمانی، در اختیار این امام و رهبر بزرگ ببینند و این واقعیّت را بپذیرند، در مقابل فریاد رعدآسای ملّت ایران خاضعانه تسلیم شدند. ملّت ایران توانست این فریاد را ـ که دنیا ناباورانه به آن مینگریست و به آن میاندیشید ـ تا اعماق زوایای جهان غرب برساند؛ ملّت ایران ثابت کرد که این رهبر را میشناسد، او را میپسندد، او را با همه وجود دوست میدارد، او برای ملّت ایران از همه چیز و همه کس عزیزتر است.»
انتهای پیام/+