استقلال در اغمای مدیریتی با وعدهفروشیهای تمامنشدنی تاجرنیا/ از حضور توریستی سیدورف تا نقش دکوری نظریجویباری

گزارش|

باشگاه استقلال در مهمترین برهه و در زمان نقلوانتقالات، نهتنها موفق به جذب سرمربی نشده بلکه در پی این اتفاق بازیکنی هم نتوانسته جذب کند.
علی تاجرنیا و علی نظریجویباری، در مقام مسئولان ارشد باشگاه استقلال، مسیر احمد شهریاری و فرشید سمیعی را در حال طی کردن هستند، با این تفاوت که بسیار بدتر از آنها عمل میکنند! آنها نهتنها در سکوتی سنگین به سر نمیبرند، بلکه هر روز در حال رویاسازی و وعدهدادن هستند.
زمان بهسرعت میگذرد و فصل جدید در راه است، اما استقلال هنوز تکلیف نیمکت خود را نمیداند و تاجرنیا به دنبال جذب دنبالکننده در شبکه اجتماعی X (توییتر سابق) است و خبری از انتخاب سرمربی جدید خارجی و داخلی نیست، مذاکرهای هم با بازیکنان مطرح انجام نشده و حتی نشانی از یک نقشه راه هم به چشم نمیخورد.
این در حالی است که به غیر از استقلال و مس رفسنجان تمام باشگاههای لیگ برتری تکلیف نیمکت فنی خود را روشن کردهاند و کار جذب نفرات مورد نظرشان را هم مدتهاست آغاز کردهاند. رقیب سنتی استقلال یعنی پرسپولیسیها با مدیریت رضا درویش از هفتهها پیش با هدف شروع قدرتمند پیشفصل با جذب مهرههای جدید در این زمینه زبانزد شدند.
علی تاجرنیا که با عنوان «نماینده تامالاختیار باشگاه» معرفی شده، تا این لحظه هیچ اقدام مشخص یا خروجی ملموسی برای پیشبرد امور تیم نداشته است. نه خبر واضحی را رسانهای کرده، نه هواداران را در جریان روند مذاکرات قرار داده و نه حتی از تصمیمگیریهای احتمالی خبری منتشر شده است! تاجرنیا فقط وعده فروخته و بخش اعظمی از وعدهها روی زمین مانده است!
از سوی دیگر، علی نظریجویباری نیز که در قامت مدیرعامل باشگاه انتخاب شده، همچنان غایب بزرگ جلسات و تصمیمهای کلیدی به نظر میرسد. حضور او نیز تا اینجا، نه گرهای از بحران باشگاه باز کرده و نه گامی عملی برای نجات استقلال از این شرایط مبهم برداشته شده است.
در چنین شرایطی، استقلال در حالی به روزهای سرنوشتساز نقلوانتقالات نزدیک میشود که نه فهرست مازادی دارد، نه لیست خریدی منتشر شده و نه هواداران از آینده تیم محبوبشان مطلع هستند.
پرسش اساسی اینجاست که اگر تاجرنیا و نظریجویباری در این لحظات حساس قرار نیست تصمیم بگیرند، دقیقاً چه کسی باید باشگاه را مدیریت کند؟
هواداران استقلال که همیشه در سختترین شرایط پشت تیمشان ایستادهاند، اکنون فقط یک مطالبه دارند که آن هم پایان این بلاتکلیفی، تعیین تکلیف کادرفنی، آغاز جدی مذاکرات نقلوانتقالاتی و خروج از این سکوت نگرانکننده است. استقلال امروز بیش از همیشه، نیاز به تصمیم و اقدام دارد؛ نه تعارف و تأخیر و یا وعده توییتری!
تجارب قبلی از پروسه جذب والتر ماتزاری و محمد دانشگر نشان داده است که مدیران استقلال، اینکاره نیستند و بیشتر به دنبال شوی رسانهای و افزایش دنبالکنندگان صفحاتشان هستند؛ صحت و سقم این ادعا را میتوان در انتصابات باشگاه دانست. مدیران باشگاه بیش از آنکه به فکر معرفی سرمربی جدید باشند، چندی پیش یک سخنگو منصوب کردند که او هم بلاتکلیف است و از وضعیت باشگاه مطلع نیست. در وضعیتی که تیم در بحران است و سرمربی ندارد چه لزومی به معارفه پستهای کماهمیت است؟ تیمی که دستاورد ندارد چه نیازی به سخنگو دارد؟
استقلالیها در بازیهای آخر خود از داشتن اسپانسر روی پیراهن باشگاه عاجز بودند و کوچکترین اقدامات لازم برای مدیریت باشگاه از سوی تاجرنیا و نظریجویباری رعایت نشده و تنها اقدام مثبت فعلیشان جذب سیدورف به عنوان مشاور مدیرعامل بود که او هم مشخص نیست در چه وضعیتی قرار دارد و در فوتبال ایران و قاره کهن به دنبال چه میگردد! نظریجویباری ادعا کرده انتخاب سرمربی با سیدورف است و مشخص نیست در کجای جهان، مشاورِ مدیرعامل مسئول انتخاب سرمربی است؟ در صورتی که این وظیفه به پای مدیر ورزشی است و سیدورف تاکنون در نقش توریست عمل کرده است.
شرح ماجرای باشگاه استقلال را میتوان در وویسهای لو رفته و عجیب و غریب اسدی عضو هیئت مدیره باشگاه خلاصه کرد که شرایط مضحک حاکم بر باشگاه را نشان میدهد یا نوع تصمیمگیریهای مسئولان این باشگاه را میتوان به طور کامل غیرمنطقی دانست؛ نمونه این تصمیمات کنار گذاشتن سهراب بختیاریزاده و جذب میودراگ بوژوویچ آن هم در شب قبل از دربی بود!
مدیران استقلال پکیجی از اشتباهات و وعدههای خیالی ارائه کردهاند که تعداد آن بسیار زیاد و روز به روز مشکلات استقلال را بیشتر خواهد کرد.
انتهای پیام/