استفاده رژیم صهیونیستی از کوادکوپترها برای ارتکاب جنایت در غزه


رژیم صهیونیستی طی ۱۹ ماه گذشته از انوع ابزارها برای کشتار و جنایت علیه مردم غزه استفاده کرده و کوادکوپترها یکی از این ابزراها بودهاند.
ارتش رژیم صهیونیستی در روزهای اخیر استفاده از پهپادهای کوادکوپتر را بهعنوان ابزاری برای ارعاب روانی، نظارت و کشتار مستقیم (بهویژه در مناطقی که غیرنظامیان پس از آوارگی اجباری از شمال غزه به آنجا پناه بردهاند) تشدید کرده است.
نهادهای حقوق بشری میگویند که بهنظر میرسد که این الگوی نظاممند با هدف سلب هرگونه حس امنیت و تبدیل مناطق به تلههای مرگ انجام میشود.
حوادث متعددی ثبت شده که در آنها از کوادکوپترها برای پخش صداهای وهمآور و ناراحتکننده بهطور عمدی با هدف ایجاد وحشت در میان غیرنظامیان استفاده شده است. در موارد دیگر، کوادکوپترها شبانه وارد خانههای شلوغ شده، در اتاقها پرسه زده، از خانوادههای به خواب رفته فیلمبرداری کرده و سپس از طریق پنجرهها خارج شدهاند و آسیبهای روانی عمیقی را برجای گذاشتهاند.
این حوادث در نزدیکی مناطق جنگی یا مناطقی که برای تخلیه مشخص شدهاند، رخ ندادهاند؛ بلکه در محلههای پرجمعیت (ازجمله آخرین فضاهای باقیمانده برای غیرنظامیان در غزه) مانند مرکز شهر غزه رخ دادهاند. اینها مناطق محدودی هستند که اکنون درپی اشغال ۷۵ درصد از خاک غزه مملو از صدها هزار آواره هستند.
پخش ترس و فریب قربانیان
تیم میدانی دیدهبان حقوق بشر اروپا-مدیترانه (یورو-مد مانیتور)، پروازهای مداوم کوادکوپترهای رژیم صهیونیستی در ارتفاع پایین را مستند کرده که بهطور عمدی در بیرون پنجرهها، در راهروهای پناهگاهها و بالای چادرهای آوارگان پرواز میکردند. این پهپادها پیش از پخش صداهای آزاردهندهای که بهطور خاص برای ترساندن و خستگی روانی غیرنظامیان طراحی شده بودند، به آرامی دور میزدند.
این صداها شامل صدای سگهایی بود که به کودکان حمله میکردند، جیغهای وحشتناک کودکان دردمند، گریههای ناامیدانه سالمندان و زنان عزادار، در کنار آژیرهای مداوم آمبولانس که برای القای وقوع قتلعام در نزدیکی طراحی شده بودند، میشد.
اینها صداهای تصادفی نبودند. بلکه بخشی از یک تاکتیک عمدی و چندلایه هستند که برای تخلیه روانی غیرنظامیان، تحت فشار قرار دادن آنها برای ترک منطقه و همزمان کشاندن آنها به دامهای مرگبار طراحی شده است. پهپادها صداهای بسیار خاصی را پخش میکنند که هدف آنها برانگیختن ترس اولیه است. به محض اینکه یکی از غیرنظامیان درپی این صداها نزدیک شود ممکن است پهپاد شلیک کند و یک واکنش اولیه انسانی را به یک عمل قتل حسابشده تبدیل کند. کوادکوپتر هم به یک سلاح روانی و هم به یک سلاح فیزیکی تبدیل شده است.
در چندین مورد، کوادکوپترها به خانههای غیرنظامیان، چادرهای آوارگان و پناهگاهها حمله کردند و از شکسته بودن پنجرهها سوءاستفاده کردند. آنها شبها وارد اتاق خوابها میشدند، بالای سر خانوادههای درحال خواب پرواز میکردند، از آنها فیلم میگرفتند و محل را ترک میکردند.
فلسطینیها در اظهارات مستندشده گزارش کردند که صداهای نگرانکنندهای که از پهپادهای کوادکوپتر رژیم صهیونیستی درطول شب منتشر میشود، آنها را بیشتر از خود بمبارانها وحشتزده میکند و به منبع وحشتی بیش از ترس از مرگ تبدیل میشود.
حضور مداوم این پهپادها، احساس بیوقفه تحت نظر بودن را تقویت میکند و مردم را در بحبوحه نسلکشی مداومی که در ۱۹ ماه گذشته هرگونه احساس امنیتی را از آنها سلب کرده، در حالت اضطراب و تنش دائمی نگه میدارد.
پیامدهای روانی و جسمی بلندمدت
استفاده از پهپادهای کوادکوپتر بهعنوان ابزار ترور، چه از طریق صدای آزاردهنده، تیراندازی مستقیم، پرتاب بمب یا ورود غیرمجاز به پناهگاهها در شب در زمان خواب غیرنظامیان، آسیبهای روانی شدیدی را وارد کرده است. این تاکتیکها به سلامت روان فردی و جمعی آسیب عمیقی وارد کرده و ترس مزمن را در بین جمعیت، بهویژه زنان و کودکان، تشدید میکند.
قرار گرفتن مداوم در معرض صداهای ناگهانی و نگرانکننده پهپادها باعث تحریک بیش از حد و مداوم سیستم عصبی میشود. این موضوع بازماندگان را در حالت هوشیاری و ترس دائمی قرار میدهد و انرژی جسمی و عاطفی آنها را مدتها پس از توقف بمباران مستقیم تخلیه میکند.
حضور مداوم پهپادها در ساعتهای پایانی شب، نزدیکی آنها به پنجرهها و پشت بامها و انتشار صداهای وهمآور و نگرانکننده، حس پایدار خطر قریبالوقوع را ایجاد میکند. این وحشت در هر گوشهای از زندگی روزمره نفوذ میکند و باعث ایجاد وحشت در میان افراد و کل جوامع، به ویژه در مناطق پرجمعیت، پناهگاهها، چادرهای آوارگان، بازارها و نقاط توزیع کمک میشود، جایی که جایی برای پنهان شدن یا فرار وجود ندارد.
تشدید فروپاشی روانی
اضطراب روانی بیوقفه که هر روز ساعتهای طولانی تجربه میشود، در وخامت شدید عصبی و روانی به اشکال مختلف (بیخوابی مزمن، کابوسهای مکرر، فروپاشیهای عاطفی ناگهانی، ناتوانی در تمرکز، رفتار پرخاشگرانه و چرخههای افسردگی عمیق یا بیحسی عاطفی کامل) بروز میکند. این اثرها بهطور ویژه در میان آسیبپذیرترین گروهها (کودکان، زنان و سالمندان) مشهود است.
کل جمعیت غزه اکنون در حالت ترس مداوم زندگی میکنند که بهشدت بر عملکرد روزانه و ثبات روانی آنها تاثیر میگذارد. افزایش قابل توجهی در علائم روانی نگرانکننده، بهویژه در میان کودکان، از جمله شب ادراری، حملههای عصبی، گریه غیرقابل کنترل و اختلالهای گفتاری و ارتباطی وجود دارد.
محیط شنیداری پریشانکنندهای که این کوادکوپترها ایجاد میکنند، بهطور ویژه اثرهای مخربی بر کودکان و نوجوانان دارد و توانایی آنها در تمرکز را تضعیف میکند، مانع رشد عاطفی میشود و به اختلالهای رفتاری و آموزشی منجر میشود. این موضوع نسلی را پرورش میدهد که تحت تاثیر آسیبهای روانی و اجتماعی طولانیمدت قرار دارد.
زنان، بهویژه مادران، بهشدت تحتتاثیر احساس ناتوانی شدید خود در محافظت از فرزندانشان در برابر وحشت مداوم قرار دارند.
این موضوع به پریشانی روانی عمیقی منجر میشود. این اضطراب، همراه با فروپاشی خدمات درمانی و سوءتغذیه مزمن، به افزایش نگرانکننده سقط جنین منجر شده است. از زمان شروع نسلکشی (مهر ۱۴۰۲)، افزایش ۳۰۰ درصدی سقط جنین گزارش شده است؛ این شاخصی نگرانکننده از تلفات جسمی و روانی فزاینده بر زنانی است که تحت محاصره و تجاوز مداوم زندگی میکنند.
ابزاری نظاممند برای نسلکشی
استفاده ارتش رژیم صهیونیستی از پهپادهای کوادکوپتر برای ارعاب و هدف قرار دادن مستقیم غیرنظامیان تصادفی نیست، بلکه بخشی از یک الگوی مستند و مداوم است. چنین پهپادهایی تنها در آوریل ۲۰۲۴ (فروردین/اردیبهشت ۱۴۰۳) در اردوگاه آوارگان النصیرات و در موارد متعدد دیگر در سراسر نوار غزه مورد استفاده قرار گرفتند.
این اقدامها بخشی از یک استراتژی نظاممند و هماهنگ نسلکشی است. ارتش اشغالگر از روشهای غیراخلاقی و غیرانسانی علیه جمعیت غیرنظامی غزه استفاده میکند که باعث آسیبهای جسمی و روحی طولانیمدت میشود و این بخشی از تلاش عمدی برای نابودی مردم فلسطین بهعنوان یک گروه ملی است.
نیروهای اشغالگر بهطور عمدی انواع مختلف هواپیماهای بدون سرنشین (پهپادها)، ازجمله آنهایی که در ابتدا برای نظارت و شناسایی طراحی شده بودند، را به ابزارهای تهاجمی تبدیل کردهاند. این هواپیماهای بدون سرنشین ابتدا برای جمعآوری اطلاعات به کار گرفته میشدند و سپس برای انجام اقدامهای ارعاب و هدف قرار دادن مستقیم اهداف غیرنظامی (در نقض آشکار و جدی قوانین بینالمللی) مورد استفاده قرار میگیرند.
اگرچه پهپادها ذاتا براساس قوانین بینالمللی بهعنوان سلاحهای ممنوعه طبقهبندی نمیشوند، اما استفاده از آنها بهطور کامل تابع قواعد حقوق بینالملل بشردوستانه (IHL) حاکم بر رفتار خصمانه است. مانند هر روش جنگی دیگر، استقرار آنها در درگیریهای مسلحانه باید با اصول کلیدی، بهویژه تمایز بین اهداف غیرنظامی و نظامی، تناسب در استفاده از زور و تعهد به انجام تمام اقدامهای احتیاطی ممکن برای جلوگیری یا به حداقل رساندن آسیب به غیرنظامیان پیش از آغاز حمله، مطابقت داشته باشد.
کوادکوپترها با اندازه کوچک (بهطور معمول کمتر از یک متر قطر)، ۴ موتور کوچک، سهولت برنامهریزی و کنترل الکترونیکی از راه دور مشخص میشوند. آنها به ویژگیهای تاکتیکی مختلفی مجهز هستند.
توجیه اصلی برای استفاده از پهپادها در درگیریهای مسلحانه، همانطور که در هنجارهای بینالمللی به رسمیت شناخته شده است، به حداقل رساندن تلفات غیرنظامیان است. این فناوریها قابلیتهای پیشرفتهای (مانند نظارت تصویری در زمان واقعی، مشاهده مداوم، هدفگیری دقیق و توانایی ردیابی اهداف متحرک با سرعت و انعطافپذیری.) را ارائه میدهند که در بسیاری از سیستمهای تسلیحاتی متعارف یافت نمیشود.
با این حال، همین قابلیتها، استفاده عمدی رژیم صهیونیستی از پهپادها را برای هدف قرار دادن غیرنظامیان فلسطینی در نوار غزه آشکار میکند. بیشتر کشتارها در مناطق باز رخ داده است که در آن میتوان به راحتی افراد مسلح و غیرنظامیان را از هم تشخیص داد. پهپادها بهطور معمول بهمدت کافی بر فراز محل پرسه میزدند تا اطلاعات دقیقی درمورد وضعیت روی زمین جمعآوری کنند.
علاوه بر این، استفاده از مهمات دقیق با برد کوتاه و ارتفاع پایین نشان میدهد که این کشتارها با آگاهی و قصد کامل انجام شده است، نه بهعنوان خسارت جانبی یا در نتیجه قضاوت نادرست.
استفاده عمدی از کوادکوپترها برای انتشار صداهای وحشتناک جهت ارعاب جمعیت غیرنظامی، نقض جدی ماده ۳۳ کنوانسیون چهارم ژنو است که مجازات جمعی و اقدامهای تروریستی علیه غیرنظامیان را ممنوع میکند. این اقدامها که آسیبهای روانی عمیقی وارد میکنند، تحت عنوان ابزارها و روشهای ممنوعه جنگی تحت حقوق بینالملل بشردوستانه قرار میگیرند، زیرا بهطور مستقیم سلامت روانی و عاطفی غیرنظامیان را هدف قرار میدهند.
این الگوی نظاممند خشونت روانی بخشی از یک سیاست گستردهتر است که فراتر از آستانه جنایتهای جنگی یا جنایتهای علیه بشریت گسترش مییابد و به هسته اصلی جنایت نسلکشی که در ماده دوم کنوانسیون پیشگیری و مجازات جنایت نسلکشی تعریف شده است، میپردازد. بهطور خاص، بند (ب) ایجاد آسیب جدی جسمی یا روحی به اعضای گروه را جرمانگاری میکند، درحالی که بند (ج) تحمیل عمدی شرایط زندگی که به نابودی فیزیکی کامل یا جزئی منجر شود را ممنوع میکند.
انتهای پیام/