«خدای جنگ» جای حق نشسته!

اعتراض به یک چشمپوشی آشکار در فجر چهل وسوم؛

بیتوجهی آشکار داوران و دبیرخانه جشنواره فیلم فجر به وجوه مختلف فیلم «خدای جنگ» که غیرت ملی و عزم متخصصان متعهد درمسیر منافع مردم را محور خود قرار داده است از نقاط تاریک جشنواره چهل وسوم محسوب میشود.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، چهل و سومین جشنواره فیلم فجر نیز همچون ادوار قبلی با همه خبرسازیها، حواشی، شگفتیها و افت و خیزهای مردمی بین فیلمسازان و عوامل به پایان رسید. همچون بسیاری از دورههای قبلی، اعلام نامزدی نتایج داوری و برندگان سیمرغ با گلایهها و دلخوریهایی همراه شد.
اگرچه معمولاً دبیرخانه جشنواره و اعضای هیئت داوران برای توجیه تصیمهای خود در جریان اعلام نامزدی و برندگان سیمرغ با تکیه بر عنصر «تفاوت سلیقه» تأکید دارند، اما تعدادی از این انتخابها به قدری شگفتآور و دور از ذهن است که اجماع عمومی منتقدان و مخاطبان عادی و حرفهای سینما در اعتراض به آنها را به دنبال داشت. اتفاقی که امسال در اعلام نامزدها برای فیلمهایی مثل «اسفند»، «خدای جنگ»، «صیاد» و «ناتوردشت» رخ داد و در جریان اهدای سیمرغها نیز علاوه بر این آثار، گریبان فیلیم خوشساخت و پرمحتوایی مثل «زیبا صدایم کن» را گرفت.
اما شاید مهمترین اعتراضی که شامگاه ۲۱ بهمن و پس از اعلام نامزدهای جشنواره صورت گرفت از سوی عوامل فیلمسینمایی «خدای جنگ» رخ داد؛ فیلمی که در همان روز و در نوبت نمایش اول در سینمای رسانه به روی پرده رفته بود و بخش زیادی از اهالی رسانه، منتقدان و خبرنگاران هم بر کیفیت بالای ساختار، بخشهای فنی، کارگردانی و سطح بازیگری آن صحه گذاشتند.
روایتگر عزم ملی در برههای حساس
«خدای جنگ» سومین ساخته حسین دارابی بعد از فیلمهای «مصلحت» و «هناس» بود که سعید سعدی تهیهکنندگی آن را به عهده داشت. این فیلم که از محصولات سازمان اوج است، روایتی از یک اتفاق واقعی و مهم دروانجنگ تحمیلی را با محوریت زندگی سردار شهید حسن طهرانی مقدم به تصویر کشیده است. البته شخصیت اصلی این فیلم با نقش آفرینی ساعد سهیلی، مابه ازای واقعی شهید تهرانی مقدم نبوده و نام دیگری (ابراهیم) داشت. با این حال اتفاقات فیلم مبتنی بر واقعیت و بر مبنای تلاش این شهید بزرگوار برای تولید موشکهای جنگی در بحبوحه آغاز جنگ موشکی صدام علیه شهرهای ایران را روی پرده برده است
در سالهای میانی دهه شصت، ایران درگیر جنگ و در چنبره تحریم و محدودیتها بود. دراین بین آغاز جنگ موشکی فرماندهان و وسیاستمداران کشور را سخت در منگنه قرا داده بود چراکه توان موشکی ایران برای مقابله با این اقدام ناجوانمردانه صدام و بازدارندگی در این حوزه بسیار پایین بود. درنتیجه مقامات کشور با هماهنگی رهبر انقلاب تصمیم گرفتند تا از کمک دولت انقلاب لیبی (به رهبری معمر قذافی) که در آن سالها رقیب و معارض دولت بعثی عراق بود بهره بگیرند.
این موضوع است که محور داستانی آخرین ساخته حسین دارابی را شکل میدهد: مستشاران نظامی لیبی که به ایران آمدهاند در راستای منافع دولت متبوع خود و برخلاف آموزههای جنگی جمهوری اسلامی ایران و تعهدات صورتگرفته پیشین، در روند پرتاب موشکها به اهداف داخل عراق کارشکنی میکنند. ضمن این که قطعاتی را هم از روی موشکهای ارسالی خود به ایران برداشتهاند تا ایرانیها نتوانند از این موشکها به صورت مستقل در جنگ استفاده کنند و برای استفاده از آنها به لیبی وابسته باشند.
اینجاست که ابراهیم شریفی و نیروهای جوان و کاربلد در حوزه تسلیحات و صنایع دفاعی، با تلاش شبانهروزی موفق میشوند قطعات را جایگزین کنند، اما در پیدا کردن یک پیچ با آلیاژ نقطه ذوب بالا به مشکل برمیخورند. از سوی دیگر مدیران و فرماندهان بالادستی آنها نیز به شدت تحت فشارند و…
گلایه از چشمپوشی آشکارداوران!
در این اثر، علاوه بر ساعد سهیلی به عنوان بازیگر نقش اول، چهرههایی همچون داریوش کاردان، حسین سلیمانی، پیام احمدینیا و نادر فلاح نیز حضور دارند. هر چند همچون آثار دیگر، «خدای جنگ» نیز از ایراد و ضعف خالی نبود و میتوانست شیوه پرداختی بهتر به این موضوع حساس و پرچالش در تاریخ دفاع مقدس داشته باشد، اما به زعم بسیاری از مخاطبان، هم از حیث موضوع راهبردی و مبتنی بر واقعیت خود و هم از نظر فنی و پرداخت هنرمندانه از جمله آثار موفق جشنواره بود.
با این حال پس از اعلام اسامی نامزدهای جشنواره چهل و سوم این فیلم در کمال شگفتی فقط در یک رشته یعنی «جلوههای ویژه بصری» نامزد دریافت سیمرغ شده بود. موضوعی که باعث شگفتی اغلب اهالی رسانه و مخاطبان و البته دلخوری عوامل این فیلم شد؛ به ویژه این که «خدای جنگ» در همه آمارهایی که به صورت روزانه از آثار برگزیده جشنواره منتشر میشد جایگاه ویژهای داشت و تا فهرست نهایی هفت فیلم برگزیده آرای مردمی تا زمان اعلام نامزدها حضر داشت. به این ترتیب از همان شامگاه بیست و یکم بهمن، شایعه امتناع عوامل از حضور درمراسم اختتامیه در فضای مجازی منتشر شد.
در نهایت، در آستانه برگزاری آیین اختتامیه جشنواره، روابط عمومی فیلم «خدای جنگ» با انتشار متنی ضمن اشاره به اتفاق عجیبی که از سوی دبیرخانه جشنواره اعلام شده بود، تلویحاً بر این شایعه مهر تأیید زده و از عدم حضور عوامل این فیلم در برج میلاد و اختتامیه جشنواره چهل و سوم خبر دادند.
در این بیانیه با اشاره به این که نامزدنشدن «خدای جنگ» در رشتههای مختلف برای مخاطبان و اهالی رسانه سوالبرانگیز تلقی شده، این گونه آمده بود که: «به نظر میرسد دبیر و هیات داوران در پی آن بودند که در تاریخچه ادوار جشنواره، نامی از «خدای جنگ» حتی در میان نامزدها نباشد. این تلاش با استقبال مخاطبان سینما ناکام مانده و خواهد ماند.
امّا مهمتر از این دلخوری و اعتراض، موضوعی بود که در ادامه این بیانیه به آن اشاره شده بود: «پس از این برخورد ناصحیح، عوامل جشنواره طی تماسی با دست اندرکاران فیلم اعلام کردند که بنا دارند سیمرغ ویژهای را به «خدای جنگ» اختصاص دهند و خواستار حضور عوامل فیلم در اختتامیه شدن».
طبق این متن، عوامل سازنده «خدای جنگ» نسبت به پیشنهاد دبیرخانه جشنواره این گونه واکنش نشان دادند: «با احترام به تصمیم هیات داوران و دبیر، فیلمی که در هیچ رشتهای جز جلوههای بصری نامزد نشده، طبعا نمیتواند بهترین فیلم دبیر، یا بهترین فیلم از نگاه ملی یا عناوین دیگر باشد. این سیمرغ را هم ذیل همان تقسیم بندی که در جریان نامزدی آثار اتفاق ا فتاد، تقسیم کنید».
در نهایت نیز در آیین اختتامیه فیلم فجر، صرفاً جایزه سیمرغ بهترین فیلم از نگاه ملی (جایزه ویژه سردار شهید سلیمانی) به این اثر تعلق گرفت. هر چند به خاطر عدم حضور عوامل این فیلم در برج میلاد، جایزه به صورت فیزیک به آنان اهدا نشد.
عوامل فیلم سینمایی «خدای جنگ» در روز نمایش این فیلم در برج میلاد
«خدای جنگ» و ظرفیتهایی که دیده نشد
«خدای جنگ» فارغ از جلوههای ویژه بصری که بهحق نامزد آن شده بود و میتوانست برنده سیمرغ این بخش نیز باشد، این ظرفیت را داشت که در بسیاری از رشتههای دیگر از جمله طراحی صحنه، فیلمنامه، بازیگر نقش اول مرد و موسیقی میتوانست حداقل نامزد دریافت سیمرغ بلورین باشد. در این میان، موسیقی تاثیرگذار مسعود سخاوتدوست که به خوبی با سکانسهای حماسی و عاطفی فیلم همخوانی داشت نیز از مدعیان اصلی کسب سیمرغ بود که در نهایت شگفتی نامش حتی در بین نامزدها هم قرار نداشت.
موضوع راهبردی فیلم نیز به مقطعی مهم از تاریخ جنگ اختصاص داشت که جمهوری اسلامی ایران در کنار تحریمهای اقتصادی و تسلیحاتی قرار داشت از سوی دیگر شهرهای بزرگ نیز زیر آماج موشکهای رژیم بعث عراق قرار داشت که ناجوانمردانه با کشاندن جنگ به شهرها دست به کشتار مردم بیگناه زده بود.
در چنین شرایطی بود که شهید طهرانیمقدم و سایر همرزمان دست به کاری بزرگ زدند و با گرفتن مجوز شلیک به اهداف غیرمسکونی، تولید موشک وسایت پرتاب آن را از صفر آغاز کردند. روندی که پس از آزمون و خطاهای بسیار و با پشتکار آنها به نتیجه نشست و در سالهای پس از پیروزی انقلاب به خودکفای در صنایع موشکی انجامید.
سکانسهای دلهرهآور پرتاب موشک در این فیلم نمونه جذابی از جلوههای ویژه بصری بود که با کارگردانی خوب حسین دارابی، تدوین سیاوش کردجان و موسیقی شنیدنی سخاوتدوست، مخاطب را با حس تعلیق و اضطراب شخصیتهای داستان همراه میکرد. فیلم توانست با پرداخت هنرمندانه، مرارتهای رسیدن به توانایی موشکی ایران در آن شرایط سخت را به مخاطب منتقل کند از سوی دیگر حضور شخصیتهایی همچون «نرگس» (همسر ابراهیم) و دختر خردسالش «هدی» به داستان وجهی عاطفی و دراماتیک بخشیده بود. شخصیت استاد دانشگاه و پدر همسر ابراهیم (داریوش کاردان) نیز که نگاهی محاسبهگر و متکی بر عقلانیت صرف داشت نیز پیچیدگیهای شخصیتی ابراهیم را دوچندان میکرد.
«خدای جنگ» بدون این که به ورطه شعارزدگی بیفتد و یا این که به بهانه رساندن پیام خود از وجوه فنی و زیباییشناسانه غافل شود، توانست مفاهیمی همچون عزت ملی، ایثار، پشتکار، علممحوری، صبر، تخصص و وطندوستی را در قالب داستانی مهیج روی پرده بیاورد. ضمن این که شخصیتهای حاضر در این اثر از جمله ابرهیم شریفی (ساعد سهیلی)، کریمیان (پیام احمدینیا)، آقا سید (نادر فلاح) و استاد دانشگاه (داریوش کاردان) همگی دارای پشتوانه شخصیتی و داستانی بودند؛ درنتیجه اقدامات و تصمیمهایشان برا یمخاطبانم لموس بود.
بیتوجهی جشنواره فیلم فجر به وجوه مختلف این فیلم که غیرت ملی و عزم متخصصان متعهد را محور خود قرار داده است از نقاط تاریک جشنواره چهل وسوم محسوب میشود. آن هم در شرایطی که تکیه برتوان داخلی در عرصههای کلان و راهبردی از سیاستهای اصلی نظام جمهور اسلامی است.
شاید بتوان حاضر نشدن عوامل فیلم در آیین اختتامیه را حق حداقلی آنان برای اعتراض به این تبعیض آشکار دانست. اعتراضی مدنی که میبایست نگاه سیاستگزاران کلان فرهنگی را هم به خود جلب کند تا در ساختار و شیوه داوری آثار جشنواره فیلم فجر در ادوار بعدی بازنگری کنند.